ناکامی ابرشرکت کره‌ای در بهره‌گيری از سيستم‌عامل پيش‌گام اما بداقبال webOS
ال‌جی در هزارتوی WebOS
در ابتدای سال 2013 گروه توسعه webOS، سيستم‌عامل لينوکسی پيشگام اما نگون‌بخت، روزهای خوبی را می‌گذراند. پس از فروپاشی پالم (Palm) و تصاحب پرفراز و نشیب آن از سوی اچ‌پی، اين‌بار ال‌جی گام پيش نهاد تا آن را به تملک خود درآورد. در آن زمان، اين ابرشرکت کره‌ای سازنده دستگاه‌های الکترونيکی کاربردی، به رهایی بخشی می‌ماند که برای webOS طرح‌ بزرگی در سر دارد: تبديل کردن اين سيستم‌عامل به هسته پلتفرم تلويزيون‌های هوشمند نسل بعدی ال‌جی و استفاده از مغزهای پشت صحنه آن برای جاری کردن نوآوری موردنياز در قلمرو اين شرکت. ال‌جی در پی ايجاد واحدی متشکل از مهندسان باهوش بود که بتواند آن را در برابر رقبایی مانند سامسونگ ياری کند؛ قدرتی که بتواند معادله‌ها را به سود ال‌جی برهم زند و دگرگون کند. اما 18 ماه پس از پيوستن گروه توسعه webOS به ال‌جی، اين خريد بيش‌تر يک شکست به‌نظر می‌رسيد تا يک پيروزی.

حدود يک‌سوم گروه webOS از زمان پيوستن‌ به ال‌جی آن‌را ترک کرده‌اند که بعضی‌ از اين ترک شغل‌های اخير، خبرساز بودند. اينک آن حس سرخوشی آغازین جای خود را به حسی از آرمان‌زدایی و درماندگی داده ‌است و از اين‌رو نزديک است ديگر اعضای گروه نيز از آن جدا شوند. مرکز پژوهش و گسترش ال‌جی، با نام رسمی آزمايشگاه سيليکون ولی (LG Silicon Valley Lab)، نخستين تلويزيون هوشمند ال‌جی را، در نمايشگاه CES امسال معرفی کرد. اما اين تلويزيون هوشمند تا رسيدن به نمايشگاه فوق، راه پرسنگلاخی را پيموده ‌بود. 
خبرنگار gigaom که تاکنون با چند تن از اعضای کنونی و پيشين webOS و نيز افراد آگاه درباره فرآيند تصميم‌گيری در ال‌جی سخن گفته ‌است، می‌نويسد: «برآيند اين گفت‌وگوها ناخوشايند است و از [واگویی] جنگ‌ها و سياست‌های شرکتی سرشار است.» آن‌چه در پی می‌آيد، داستانی است نه فقط درباره خريدی شکست‌خورده، بلکه درباره دگرگونی بازار الکترونيک کاربردی و کالاهای عرضه ‌شونده در آن که با چنان سرعتی از دستگاه‌های ساده به دستگاه‌های هوشمند تغييرشکل می‌دهند که شرکت‌های کند را پشت سر خود جا می‌گذارند. 

منتقدان، تلويزيون هوشمند جديد ال‌جی در CES را بسيار پسنديدند
کسانی که از بيرون اوضاع را نظاره می‌کنند، شايد خريد webOS از سوی ال‌جی را داستانی موفقيت‌آميز بپندارند. اين سازنده کره‌ای دستگاه‌های کاربردی، با معرفی نخستين تلويزيون هوشمند مبتنی بر webOS در CES امسال کالای چشم‌گيری را فراروی مردم قرار داد که در مقايسه با ديگر تلويزيون‌های اينترنتی از رابط کاربری بسيار متفاوتی بهره می‌برد. تلويزيون ال‌جی به‌جای صفحه‌های شلوغ و پر از آيکون‌های ميانبر برنامه‌های کاربردی، يک لانچر ساده زبانه‌دار  را به کار می‌گرفت که در زير صفحه ظاهر می‌شد. اين لانچر به نوعی، يادآور طراحی ناب webOS اصلی بود که اين‌بار با فلسفه حاکم بر محيط تلويزيون هماهنگ شده ‌بود. تلويزيون webOS ال‌جی برای ورودی‌ها‌، اپ‌ها و محتوای وب، منوهای جداگانه نداشت. در عوض همه‌چيز را با زبانه‌هایی که روی لانچر نواری و افقی جاسازی شده ‌بودند، حل و فصل می‌کرد.


 شکل1: برای کنترل کردن تلويزيون webOS ال‌جی از لانچر افقی زير صفحه استفاده می‌شود.

اين لانچر شامل برنامه‌هایی برای تاريخ و محتواگردی بود و سرويس‌هایی را که کم‌تر از آن‌ها استفاده می‌شد در لايه‌های خود پنهان کرده ‌بود تا محيط اصلی مرتب‌تر به‌نظر برسد. البته کاربر همچنان می‌توانست لانچر را با سليقه خود هماهنگ و آن ‌را شخصی‌سازی کند. رابط کاربری تميز و مرتب اين تلويزيون با ديگر تلويزيون‌های هوشمند پيشين اين شرکت قابل مقايسه نبود. نسخه‌های پيشين ملغمه‌ای بودند از منوهای گوناگون، ميانبرها و اپ‌استورها؛ در حالي‌ که ال‌جی اين‌بار با ساخته جديدش، خود را از بسياری از رقبا متمايز کرده ‌بود. منتقدان اين رويکرد را ‌پسنديدند و در تحسين آن از چنين عبارت‌هایی استفاده کردند: «بسيار، بسيار خوش‌ساخت»، «درون‌يافتی‌تر از ديگر تلويزيون‌های هوشمند» و حتی «بهترين رابط کاربر تلويزيون‌های هوشمند که تاکنون به‌کار برده‌ايم.»

ال‌جی می‌خواست تلويزيون webOS اين شرکت چگونه به‌نظر برسد؟ 
برای گروه webOS، اين تشويق‌ها ارزش دوچندانی داشت. زیرا آن‌ها بر سر دفاع از همين رابط کاربری، چند ماه با مديران ال‌جی در کره درگير بودند. مديران ال‌جی دوست داشتند ظاهر رابط کاربری، ترکيبی از پلتفرم سنتی تلويزيون هوشمند ال‌جی و رابط کاربری معرفی‌شده از سوی سامسونگ در CES 2013 باشد. اگر حرف مديران کره به کرسی نشسته ‌بود، تلويزيون webOS اين شرکت بايد يک گالری منوی ديگر هم می‌داشت. در اين منو بايد مجموعه‌ای کارت زير یکدیگر چيده می‌شدند تا کاربر بتواند آن‌ها را اسکرول کند؛ از جمله يک کارت برای به‌اشتراک‌‌گذاری رسانه‌، يکی برای بوک‌مارک کردن مرورگر، يکی برای همه اپ‌هایی که روی تلويزيون نصب شده‌اند و غیره. در اين‌صورت، رابط کاربری بايد حدود يک دوجين از چنين کارت‌هایی را در خود جای می‌داد و کاربران برای پيدا کردن برنامه‌ها يا محتوای موردنظرشان بايد آن‌ها را به چرخش درمی‌آوردند.


 شکل2: رابط کاربری تلويزيون webOS  بسيار ساده و کمینه‌گرا است. 

گروه توسعه webOS در آزمايشگاه سيليکون‌ولی، که چنين رابط شلوغی را نمی‌پسنديد، با چنگ و دندان از ايده خود دفاع کرد. اما مديران ال‌جی در آغاز حرف خودشان را پيش بردند تا اين‌که سرانجام دريافتند رابط پيچيده مدنظرشان، برای اين‌که بتواند نرم و روان اجرا شود به منابع سخت‌افزاری زيادی نياز دارد. زمان برگزاری نمايشگاه CES به‌سرعت نزديک می‌شد و مهندسان ال‌جی دريافتند که برای به‌سرانجام رساندن آن رابط پيچيده، زمان کافی ندارند. بنابراین تصميم گرفته ‌شد به جای آن، همان لانچر مدنظر گروه webOS اجرا شود تا هرطور که هست تلويزيون هوشمند ال‌جی برای نمايش در CES 2014 آماده شود. يکی از اعضای اصلی گروه webOS، که مانند ديگر اعضای این گروه، نخواست نامی از او برده‌ شود در اين‌باره گفته ‌بود: «ما شانس آورديم.»

تورم امکانات، نتيجه سياست‌های نسنجيده شرکت
می‌توان گفت اين داستان نشانه‌ای از چالش‌های پرشماری بود که گروه webOS در همه بخش‌های خود، از جمله مهندسی، با آن‌ها سروکله می‌زد. ال‌جی به‌رغم درخواست‌های مکرر گروه سيليکون‌ولی، هرگز مهندسان بيش‌تری را در اين مرکز استخدام نکرد. در عوض، آن‌ها را زیر نظارت مهندسان مستقر در کره قرار داد که به سيستم مديريت محلی‌شان چسبيده بودند. آن‌ها بارها ابزارهایی را ساختند که گروه webOS اصلاً درخواست نکرده‌ بود یا بدتر، از دیرباز با آن‌ها مخالف بود.
در بُعد مهندسی، webOS با تضادی فرهنگی رو‌به‌رو بود. اين گروه می‌کوشيد پلتفرم تلويزيون هوشمند ال‌جی را تا جایی که می‌شود، ساده‌تر کند. اما سياست‌های شرکت درست در نقطه مقابل آن‌ها ايستاده ‌بود. ال‌جی سياستی را برگزيده ‌بود که ضمن آن اگر مهندسان شرکت امکانات مدنظر مديران بالادست خود را در محصول نهایی می‌گنجاندند، با اضافه‌پرداخت يا حتی ترفيع درجه به ‌آن‌ها پاداش داده می‌شد. نتيجه اين سياست، افراط در افزودن ویژگی‌ها بود، زیرا همه تلاش می‌کردند تا چيز ديگری را هم به رابط کاربری بيافزايند (تا از پاداش‌ برخوردار شوند). نتيجه اين سياست را هنوز هم می‌توان در تلويزيون‌های هوشمند نسل پيش ال‌جی ديد. برای مثال، اين تلويزيون‌ها به‌جای يک اپ‌استور، دو اپ‌استور داشتند، همچنین از کاربر می‌خواستند مشخص کند برنامه‌ای را که می‌خواهد ببيند برنامه پولی (premium app) باشد يا برنامه هوشمند (smart world app)؛ چيزهایی که واقعاً وجودشان ضروری نبود. کار با آن تلويزيون‌ها برای مردم گيج‌کننده بود. عملکرد خود کارکنان شرکت هم نشان می‌داد که چالش‌های داخلی قدرت تا چه اندازه است؛ طوری که هر گروه، بخش ويژه و اختصاصی‌ خودش را در رابط کاربری ايجاد کرده‌ بود؛ گویی اصلاً مهم نبود که وجود هر بخش‌ معنادار است يا نه.
مبارزه پيوسته برای چيرگی بر مشکل افراط در افزودن ویژگی‌ها، گروه webOS آزمايشگاه سيليکون‌ولی را از هم گسست. يکی از اعضای گروه در اين‌باره گفته ‌بود، دو سوی اين درگيری «مانند آب و روغن» بودند.

تاريخِ پريشان webOS
البته پيش از آن‌که ال‌جی webOS را تصاحب کند نيز گروه مربوطه در راه دشواری گام برمی‌داشت. سيستم‌عامل مبتنی بر لينوکس webOS در اصل کار شرکت پالم و جانشين سيستم‌عامل قديمی Palm OS بود و آمده‌ بود تا اين شرکت را برای رقابت با اپل و گوگل در حيطه تلفن‌های هوشمند آماده‌ کند. اما در بازاری که به‌سرعت به صحنه رقابت دوقطبی گوگل و اپل تبديل شد، پالم راه به‌جایی نبرد و سرانجام در سال 2010 به تملک اچ‌پی درآمد. شرکت اچ‌پی نيز برای webOS برنامه‌های بزرگی در سر داشت و می‌خواست آن ‌را به کانون راهبرد موبايل خود تبديل کند. اما  زمانی‌که اچ‌پی در اوايل 2011 دستگاه تاچ‌پد مبتنی بر webOS را عرضه‌کرد، در راهبرد خود چرخش بزرگی پديد آورد و فقط چند ماه بعد اين پروژه را متوقف کرد و بقيه تاچ‌پدهای خود را با تخفيف‌های زيادی به‌فروش رساند. در اواخر 2011، اچ‌پی webOS را به يک پروژه اپن‌سورس و گروه webOS را به زيرمجموعه واحدی جداگانه به‌نام GRAM تبديل کرد. قرار بود GRAM به‌صورت پنهانی روی طراحی و ساخت طيف جديدی از کالاها و سرويس‌های اچ‌پی کار کند، اما چنين محصولاتی هرگز عرضه نشدند. زمانی که ال‌جی سرانجام اين واحد را تصاحب کرد، روحيه کارکنان گروه webOS خوب بود، زیرا به‌نظر می‌رسيد که سرانجام به‌راستی يک محصول واقعی عرضه خواهد شد؛ نمايندگان ال‌جی به گروه webOS گفته ‌بودند: «اين گروه يکی از با ارزش‌ترين دارایی‌های ال‌جی است و مأموريت روشن آن، نوآوری است.»


 شکل3: تلويزيون‌های پيشين ساخت اين شرکت پيچيده‌تر و بسيار گيج‌کننده‌تر بودند. 

اسکات آن (Scott Ahn)، مدير ارشد فناوری ال‌جی، هنگام تملک webOS چنين گفته ‌بود: «اين توسعه پيشگامانه نشان‌دهنده اقدام ال‌جی است برای سرمايه‌گذاری روی استعداد و پژوهش در سيليکون‌ولی؛ يکی از بسترهای نوآوری جهان. اين ‌کار راه جديدی را به‌روی ال‌جی می‌گشايد تا به ارائه تجربه کاربری درون‌يافتی بپردازد و روی طيفی از دستگاه‌های الکترونيک کاربردی، سرويس‌های اينترنتی ارائه دهد.» 
علاوه بر اين، به گروه webOS گفته شده‌ بود که چنين مأموريتی نبايد در هزارتوی کاغذبازی گرفتار شود و به‌آن‌ها قول داده بودند که در تصميم‌گيری‌ها و کارهای‌شان عمدتاً مستقل خواهند بود. يکی از اعضای گروه می‌گويد: «اما زمانی که کار به جاهای دشوار می‌رسيد، هيچ‌کس از ما پشتيبانی نمی‌کرد.» 

ال‌جی در چالش‌هايش برای شناختن اين جهان نوين تنها نيست
می‌توان گفت در مجموع تعجبی ندارد اگر ال‌جی در تعامل با webOS با چنين چالش‌هایی رو‌به‌رو شده ‌است. ال‌جی فقط یک شرکت عریض و طویل با کاغذبازی پيچيده و سابقه‌دار‌ نيست، بلکه افزودن بر این‌ها، شرکتی است که در طول چند دهه گذشته از توليد و فروش ماشين‌های رخت‌شویی، يخچال، فريزر و جاروبرقی ميلياردها دلار پول به جیب زده ‌است. 
تا مدت‌ها، تلويزيون فقط يکی از دستگاه‌های توليدی ال‌جی بود و مردم آن‌ها را براساس اندازه و کيفيت تصوير برمی‌گزيدند و می‌خريدند و سپس هر پنج تا ده سال يک‌بار آن ‌را عوض می‌کردند. هم تلويزيون و هم بازار آن تعريف روشنی داشتند. البته بعضی از بازيگران عوض شدند و بازارهای جديدی گشوده شد، اما سامسونگ تا مدت‌های مديد، بزرگ‌ترين رقيبی بود که بايد در همه ابعاد با آن رقابت می‌شد. 


 شکل4: ال‌جی برآن شد تا يک تلويزيون نوآورانه عرضه‌کند، اما در تغيير دادن فرهنگ شرکتی شکست خورد.

با پيدايش سرويس‌های استريم و دستگاه‌های متصل به اينترنت و نيز افزايش نفوذ تلويزيون‌سازان چينی، دگرگونی‌های بزرگی در اين بازار آغاز شد و شرکت‌هایی مانند ال‌جی در واکنش به اين دگرگونی‌ها درماندند. نخستين تلاش ال‌جی برای ساخت دستگاهی که بتواند با اپل تی‌وی رقابت کند، به يک شکست بزرگ انجاميد و تلويزيون‌های هوشمند آن نيز محصول‌هایی پيچيده و آشفته از آب درآمدند. تلاش‌ اين شرکت در بهره‌گيری از پلتفرم گوگل‌ تی‌وی برای دستيابی به سکویی قوی‌تر و ساده‌تر نيز راه به‌جایی نبرد. اما فقط ال‌جی نيست که با چنين چالش‌هایی رو‌به‌رو است. دگرگونی‌های بازار، شرکت‌هایی مانند سونی را هم با مشکل مواجه کرده ‌است و حتی سامسونگ نيز پيش از آن‌که تلويزيون‌های هوشمند خود را به راه درست سوق دهد، بارها آزمون و خطا کرد و گاهی محصولاتی را معرفی کرد که کاملاً با واقعيت‌های بازار بيگانه بودند. می‌توان گفت سرمايه‌گذاری ال‌جی رویwebOS برای توسعه تلويزيون‌های هوشمند معقول و معنادار بود، معرفی تلويزيون‌ webOS و نيز طرح‌های اوليه‌ای مانند Connect SDK نشان داد که اين شرکت در راه درستی گام برمی‌دارد. 
اما هنگامی‌که گروه webOS دچار روندی فرسايشی شد و روحيه اعضای آن آسيب ديد، به‌ويژه زمانی‌که مديران ال‌جی تصميم‌گيری درباره آينده تلويزيون‌های webOS را به مديران مستقر در کره واگذار کردند، اين پرسش پيش آمد که چنين نگرشی چند ماه دوام خواهد آورد؟ يکی از اعضای گروه در اين‌باره گفته ‌بود: «من به‌اين شيوه عملکرد چندان باور ندارم.» نتيجه اين‌که می‌توان گفت ال‌جی در سود بردن از خريد webOS  ناکام مانده است، مگر اين‌که معجزه‌ای رخ دهد يا در رويکرد آن تغييری اساسی ايجاد شود. يکی از اعضای پيشين webOS که چند ماه پيش از ال‌جی جدا شد، می‌گوید: «اين را تجربه‌ای شکست‌خورده برای ال‌جی می‌دانم. ما ال‌جی را تغيير نداديم.»

ماهنامه شبکه را از کجا تهیه کنیم؟
ماهنامه شبکه را می‌توانید از کتابخانه‌های عمومی سراسر کشور و نیز از دکه‌های روزنامه‌فروشی تهیه نمائید.

ثبت اشتراک نسخه کاغذی ماهنامه شبکه     
ثبت اشتراک نسخه آنلاین

 

کتاب الکترونیک +Network راهنمای شبکه‌ها

  • برای دانلود تنها کتاب کامل ترجمه فارسی +Network  اینجا  کلیک کنید.

کتاب الکترونیک دوره مقدماتی آموزش پایتون

  • اگر قصد یادگیری برنامه‌نویسی را دارید ولی هیچ پیش‌زمینه‌ای ندارید اینجا کلیک کنید.
برچسب: 

ایسوس

نظر شما چیست؟