این مطلب یکی از مقالات پرونده ویژه «اینترنت اشیا» است. برای دانلود کل پرونده ویژه اینجا کلیک کنید.
مطالعههای موردی
دگرگونی ديجيتال لامپهای حبابی
چراغهای برق قدمتی 135 ساله دارند. اينترنت اما 45 ساله است و ايندو سرانجام دارند بههم پيوند میخورند.
شان دو لما، از مهندسان فيليپس لايتينگ، برای اينکه نشان دهد اينترنت چگونه يکی از قديمیترين فناوریهای روزگارمان، صنعت برق، را دگرگون میکند، اسمارتفون خود را بيرون آورد، به نمايشگر آن ضربه نرمی زد و به يک روتر وایفای در آن حوالی و سپس به يک هاب بیسيم پيغامی فرستاد که در نتيجه، اتفاق به تراشهای که در زير يک لامپ الایدی کار گذاشته شده بود دستوری ارسال شد. يک لحظه بعد اتاق کنفرانس، جایی که ما نشسته بوديم تاريک شد. اين میتواند آغازی باشد بر دگرگونی شرکتهای سازنده کالاهای روشنایی، از جمله فيليپس که از فروش سختافزارهای اين صنعت، به حيطه شبکه، نرمافزار، برنامهها و سرويسهای نوين نيز راه پيدا کردهاند. چراغهای تحت شبکه، ثمره جايگزين شدن چراغهای رشتههای فلورسنت قديمی با الایدیهای (ديودهای پرتوافشان) بسيار پربازده هستند. بهگفته اداره انرژی ايالات متحده، الایدیها 4 درصد از بازار محصولات روشنایی امريکا در سال 2013 را بهخود اختصاص داده بودند، اما پيشبينی میشود تا سال 2030 ميلادی، 74 درصد همه چراغها الایدی شوند. باتوجه بهاينکه الایدی، يک وسيله حالت جامد يا solid-state است که نور را از تراشه نيمهرسانا منتشر میکند، میتوان آنرا روی بورد مدار هم پيادهکرد.
شکل 1
درنتيجه، حسگر، تراشههای بیسيم، و ريزکامپيوترها را نيز در کنار الایدی بهکار گرفت و اين مجموعه نورده را به هاب حسگر تحت شبکه تبديل کرد.
برای مثال، فيليپس سال گذشته به توسعهدهندگان دیگر اجازه داد تا به نرمافزارهایی که الایدیهای سری Hue را راهبری میکنند، دسترسی داشته باشند. درنتيجه اين همکاری، کاربران اين چراغهای الایدی میتوانند با دانلود و اجرای يک برنامه موبايل بهنام Goldee نور خانه خود را به رنگ غروبهای پاريس تنظيم کنند يا با برنامه 2.99 دلاری Ambify که توسط يک برنامهنويس آلمانی توسعه داده شده است، چراغها را وادارند تا بسته به آهنگی که پخش میشود، چشمک بزنند. اين تجارت جديد با آنچه کسبوکار سنتی فيليپس يعنی فروش لامپهای روشنایی که از سال 1891 تاکنون ادامه دارد، خيلی متفاوت است. برايان برنشتاين، مدير جهانی سامانههای نوردهی داخلی فيليپس میگويد: «شيوه نوين ديجيتالی کردن چراغها، تازه آغازی برای ورود به اين حيطه است و آنها اينک دريافتهاند که چهطور میشود اين روند را کنترل، با ديگر سامانهها يکپارچه و دادههای پاربار را گردآوری کرد.»
گوشهای ديگر از توانمندی اين سامانههای مدرن را میشود در ساختمان 14 طبقهای شرکت Deloitte، در آمستردام (که قرار بود نوامبر امسال کامل شود) مشاهدهکرد. در اين ساختمان 6500 سامانه نوررسانی الایدی و تحت شبکه نصب شدهاست و نخستين پروژه اجراشده توسط فيليپس در اينگونه بهشمار میرود.
هر يک از اين 6500 قطعه، آدرس آیپی و پنج حسگر دارد که همه آنها فقط به کابلهای اترنت متصل شدهاند. (اين سيستم برای ارسال برق و داده به بخشهای گوناگون از فناوری «برق روی اترنت» يا power overt Ethernet بهره میبرد. اين تأسيسات هوشمند برای کاستن نور الایدیها در طول روز از حسگر نوری استفاده میکنند. هر آشکارساز حرکت نيز محدودهای را که درست زير هر چراغ قرار دارد پوشش میدهد و هنگامیکه کسی در آن محدوده نباشد، چراغ را خاموش میکند.
فيليپس چراغهایی را در خيابانهای بارسلونا نصب کرده است که نسبت به تعداد آدمهایی که کنار آن قدم میزنند، واکنش نشان میدهد.
اريک اوبلز، مدير ارشد فناوری اطلاعات شرکت Deloitte در هلند میگويد، انتظار میرود که استفاده از اين سيستم هزينه برق ساختمان آنها را 70 درصد کاهش دهد؛ زیرا روی اين سيستمها کنترل بيشتری دارند. حسگرهای ديگری نيز بهکار رفتهاند که میتوانند دما، رطوبت هوا، دیاکسيد کربن، و گرما را اندازهگيری، و چراغها را به يک نوع سيستم مديريت ساختمان تبديل کنند.
با اينکه الایدیها هنوز گران هستند، قيمتشان به سرعت رو به کاهش است. قيمت يک الایدی غيرهوشمند که بهاندازه يک لامپ رشتهای 1.25 دلاری نورافشانی کند 9 دلار است (اما مصرف آن يکششم لامپ رشتهای است و دوام بسيار بيشتری هم دارد). البته قيمت همين الایدیها دو سال پيش 40 دلار بود و میبينيد که خيلی کاهش يافته است. قيمت خردهفروشی حبابهای الایدی و تحت شبکه سری Hue فيليپس در ايالات متحده 59 دلار است. اما آنها نيز ارزانتر خواهند شد. فيليپس میگويد، هماکنون يکسوم درآمد چراغهايش حاصل فروش الایدی، و حدود 1.7 درصد آن از فروش الایدیهای جديد و قابل اتصال به اينترنت بهدست میآيد. البته پژوهشها همچنان ادامه دارند تا شايد بتوان گستره اين کاربردها را فراتر برد. برای مثال، يک فروشگاه بزرگ در دوسلدورف آلمان از الایدیها برای ارسال فرکانسهای نوری بهره میبرد و فروشندگان اين فروشگاه نيز میتوانند با اسمارتفونهای خود اين فرکانسها را دريافت کنند و با آن در ارتباط باشند. در پروژهای ديگر، فيليپس چراغهایی را در خيابانهای بارسلونا نصب کرده است که نسبت به تعداد آدمهایی که کنار آن قدم میزنند، واکنش نشان میدهد.
رهبران
شرطبندی یک ميليارد دلاری جنرال الکتريک
جنرال الکتريک برای محافظت از کسبوکار پرسود خود، سرويسدهی، به اينترنت صنعتی روی میآورد.
برای پی بردن بهعلت سرمايهگذاری 1 ميليارد دلاری جنرال الکتريک برای استفاده از نرمافزار و دگرگون کردن صنعت آن، خودتان را جای جف ايملت، مديرعامل اين شرکت تصور کنيد. جنرال الکتريک تا سال 2004 بهعنوان با ارزشترين شرکت کره زمين فرمانروایی میکرد. اما اين روزها، نه تنها در جهان که در امريکا هم بزرگترين نيست. اپل، مايکروسافت و گوگل بزرگتر هستند. اين نرمافزار است که بر جهان صنعت پادشاهی میکند و چنانکه ايملت دریافت، جنرال الکتريک در حيطه نرمافزار آنگونه که بايد بزرگ نيست. بررسیهای داخلی شرکت نشان دادهاند که جنرال الکتريک سالانه 4 ميليارد دلار نرمافزار صنعتی فروخته است. از جمله نرمافزارهایی برای بهکارانداختن پمپها يا پايش توربينهای بادی. اين برابر با کل درآمد سايت سيلزفورس است. اما اين تلاشها پراکنده بودند و هميشه در زمره پيشرفتهترينها بهشمار نيامدهاند. اين شکاف داشت خطرآفرين میشد.
«اين مبارزهای است تا پای مرگ، تا همچنان برای مشتريانمان مطرح باقی بمانيم.» جفری ايملت مديرعامل جنرال الکتريک
جنرال الکتريک هميشه بر اين باور بود از آنجا که مواد و فيزيک موتورهای جت و اسکنرهای پزشکی توليدی خود را میشناسد، هيچکس نمیتواند بر اين ماشينها اشراف کامل بيابد. اما شرکتهایی مانند آیبیام که در حيطه تحليل (دادهها) تبحر دارند، رفتهرفته و بيش از پيش اهالی جنرال الکتريک را دچار ترس کردند؛ زیرا امثال آیبیام تنها با مطالعه دادههای خام گردآوریشده توسط سنجشگرها يا سامانههای پايشی لرزهنگار میتوانستند دريابند که ماشينهای گرانبهایی مانند توربينهای گازی چه زمانی ممکن است از کار بيفتند. اين موضوع کم چيزی نبود. جنرال الکتريک سالانه 60 ميليارد دلار تجهيزات صنعتی بهفروش میرساند. اما سودآورترين کسبوکارش سرويسدهی به ماشينهایی است که به مشتريانش میفروشد. اما اينک شرکتهای نرمافزاری که آمده بودند از اين سفره سهمی ببرند، قلمرو جنرال الکتريک و بزرگترين منبع سود آن را تهديد میکردند. ايملت بعدها گفت: «ما نمیتوانيم تحمل کنيم دادههایی را که در صنعت ما گردآوری میشود، ديگر شرکتها بهکار ببرند.» جنرال الکتريک در سال 2012 به اين تهديدها پاسخ داد و کمپينی بهراه انداخت که آنرا «اينترنت صنعتی» يا industrial Internet ناميد. در همين راستا، در منطقه خليج سانفرانسيسکو از سمت دره سيليکون آزمايشگاه پژوهشی تازهای تأسيس و 800 نفر در آن استخدام شدهاند که بسياری از آنها برنامهنويس و دادهشناس هستند.
ايملت سال گذشته گفته بود، مردم سالها گفتهاند که شرکتهایی مانند جنرال الکتريک نمیتوانند وارد عرصه تجارت نرمافزار شوند؛ زیرا چنين شرکتهایی خيلی کند، بزرگ و بیدست و پا هستند. اما جنرال الکتريک مصمم است در بازارهایی که حضور دارد پيروز باشد. اين مبارزهای است تا پای مرگ، تا همچنان برای مشتريانش مطرح باقی بماند.
شکل 2
پيتر ايوانس که آن زمان از مديران جنرال الکتريک بود، مسئوليت يافت تا آنچه را «meta-narrative» میخواند و به طرح بزرگ جنرال الکتريک اشاره داشت، شکل دهد. شرکتهای صنعتی که برای اطمينانپذيری ارزش زيادی قائل هستند، در پذيرفتن فناوریهای جديد بهاندازه مصرفکنندگان چابک نيستند. از اينرو، چرخش صنعتی اينترنتی جنرال الکتريک براساس عوايد اقتصادیش سازمان يافتهبود و اگر صنايع گوناگون از نرمافزارهای تحليلی بيشتری استفاده میکردند، حتی يک درصد بهبود در کارایی نيز میتوانست شماری از آنها را جذب طرح يادشده کند. البته اين «فقط يک درصدی» که ايوانس میگفت، رقم واقعی نبود (و فقط نشان میداد که حتی یک درصد افزايش کارایی نيز میتواند مشتريان را جذب خود کند). اما در اينجا تجربههای بازاريابی ايملت وارد بازی شد. او ضمن بازی با عبارت فوق گفت: «فقط يک درصد» نه. شعار جنرال الکتريک بايد میشد «قدرت یک درصد» .
جنرال الکتريک با اين حرکت خود، بحثها درباره سمت و سوی آتی اينترنت را تغيير داد. شرکتهای ديگر داشتند درباره اتصال خودروها، توسترها و مردم به شبکه حرف میزدند. اما بخش بزرگی از توليد ناخالص داخلی از بخش تولید و صنعت بهدست میآيد.
ايملت درباره اهميت اينترنت صنعتی بهاين موضوع اشاره میکند که میتوان به کسبوکار اينترنت مصرفی پرداخت و همه وسايل خانگی را به شبکه متصل کرد و بر آنها نظارت داشت. اما اينها در مقابل پولی که در صنعت هوایی یا بهداشت میتوان به جيب زد، اندک جلوه میکنند. کار در اين حيطه برای جنرال الکتريک چندان سخت نيست؛ زیرا مهندسان اين شرکت از ديرباز با نرمافزارهای کاربردی و سيستمهای کنترل آشنا بودهاند. حتی لوکوموتيوهای بخار نيز يکی از همين نرمافزارها را دارند. اما ايملت شرط بسته است که جنرال الکتريک میتواند اين سيستمها را از نو اختراع کند. برايان کورتنی از مديران شرکت در شهر ليسل ايالت ايلينوی میگويد: «در کار سيستمهای تعبیه شده (Embedded) هستيد؟ خدای من، چه کار ملالآوری! مثل اين است که يک گلوله در سرتان خالی کنيد. (اما) در حال حاضر داغترين کار در اين حيطه است.» در بخشی از واحد پلتفرمهای هوشمند جنرال الکتريک در ليسل، مهندسان مربوطه در اتاقکهایی مینشينند و خطهای مارپيچی حاصل از دادههایی را که از توربينهای نصبشده در پاکستان و دکلهای نفت در جمهوریهای شوروی سابق ارسال میشود، میپايند. اين رويداد را میتوانيد نسخه 1 اينترنت صنعتی قلمداد کنيد. کورتنی میگويد، جنرال الکتريک برای برآورد آنچه برای نگهداری از محصولاتش موردنياز است، بيشتر و بيشتر از دادهها بهره خواهد برد.
جنرال الکتريک تا سال 2004 بهعنوان با ارزشترين شرکت کره زمين فرمانروایی میکرد. اما اين روزها، نه تنها در جهان که در امريکا هم بزرگترين نيست.
يکی از چالشهای جنرال الکتريک اين است که هنوز به بيشتر دادههای حاصل از ماشينهايی که توليد کردهاست، دسترسی ندارد. کورتنی میگويد، روزانه حدود 5 ترابايت داده وارد جنرال الکتريک میشود. دادههایی که فيسبوک گردآوری میکند، صد برابر اين مقدار است. بهگفته ريچارد سولی، مدير کنسرسيوم اينترنت صنعتی، جنرال الکتريک امسال يک گروه تجاری ايجاد کرد. بهگفته او اين صنعت بهخاطر «نبود انديشه اينترنتی» لنگ زده است. هر موتور جت صدها حسگر دارد. اما اندازهگيریها تنها هنگام پرواز، فرود و در ميانه پرواز گردآوری میشوند. بخش هوانوردی جنرال الکتريک تنها اين اواخر بود که برای بهدست آوردن همه دادههای پروازی راههایی پيدا کرد. پيشتر کسی به اين چيزها فکر نمیکرد. سولی میگويد، انگار انقلاب اينترنت هنوز با انقلاب صنعتی تماس پيدا نکرده است. جنرال الکتريک میکوشد اين شکاف را پر کند. مرکز نرمافزار اين شرکت در سان رامون پشتيبانی از هادوپ (Hadoop)م1 را به مرحله اجرا درآورده است. هادوپ چهارچوبی نرمافزاری برای بزرگدادهها است که شرکتهایی مانند فيسبوک از آن استفاده میکنند. جنرال الکتريک 100 ميليون دلار نيز در شرکت محاسبههای ابری پيووتال سرمايهگذاری کردهاست. همچنين، در سايت انبوهسپاری2 Kaggle رقابتهای همگانی برگزار کرد تا الگوريتمهای مسيريابی پروازهای خطوط هوایی را که میتواند در کارکرد سوخت صرفهجویی کند بهبود دهد.
برنی انگر، مديرکل بخش سکوهای هوشمند جنرال الکتريک میگويد، شايد اين چيزها برای کسی که با فناوری اينترنت مصرفی سروکار دارد آشنا باشد. اما جنرال الکتريک بهاين میانديشد که پس از اين مرحله بايد چه کاری انجام دهد تا از اتصالپذيری و از کامپيوترهای بيشتری بهره ببرد تا «رفتار نوينی» را به ماشينها تزريق کند. او توربينهای بادی را مثال میزند و میگويد: «داريم بهسوی بزرگداده حرکت میکنيم، اما نه برای اينکه میخواهيم گوگل شويم، بلکه بهاين علت که داريم حيطه توليد را بهشدت دگرگون میکنيم.»
فناوریهای نوپديد
اينترنت شما
هرچه وسيلههای پوشيدنی خوشطرحتر و قدرتمندتر میشوند، ما نيز بيشتر بهآنها اعتماد میکنيم تا بخشهای بيشتری از زندگیمان را پايش و کنترل کنند.
اينترنت اشیا معمولاً تداعیکننده لامپهای «هوشمند» و قفل های درب خودکار است. اما هرچه ساعتهای مچی هوشمند، ردگيرها، و کامپيوترهای سربند بيشتری بازار را پر میکنند، ما نيز به بخشی از اينترنت اشیا مبدل میشويم. هرچند آهسته اما بهطور حتم، چند پوشيدنی، به ویژه گامشمارهای پيشرفتهای مانند آنچه فيتبيت و جاوبون میسازند، کاربران را جذب خود خواهند کرد و بسياری از پژوهشگران و شرکتها مطمئن هستند که کامپيوترهای پوشيدنی به سرشت دوم انسان برای حس کردن، ضبط و جابهجایی دادهها به/ از پيکرمان به شبکههای پيرامون تبديل خواهند شد.
19 ميليون
شمار ساعتها و دستبندهای مچی، و ديگر پوشيدنیهایی که انتظار میرود در سال 2014 بهفروش بروند
اما بيشتر پوشيدنیها هنوز از جذابيت زيادی برخوردار نيستند. جذابيت برخی از آنها مانند عينک گوگل نيز حس ضدونقيضی بههمراه دارند. مؤسسه پژوهشی آیدیسی برآورد میکند که سازندگان اين دستگاهها سال آينده 19 ميليون ساعت، دستبند و ديگر پوشيدنیهای هوشمند به فروش برسد که در مقايسه با حدود يک ميليارد اسمارتفونی که در سال 2013 به فروش رفت، رقم خيلی ناچيزی است. پوشيدنیها هنوز در پی یافتن کاربردهای حیاتیشان هستند. برخی از مردم گمانهزنی درباره آنچه را اينترنت اشیا میتواند در دسترسشان قرار دهد، آغاز کردهاند. اگر خانههای ما به استفاده از وسيلههای هوشمندی مانند قفل درب روی آورند، شايد منطقیترين راه کنترل آنها و اينکه اجازه دهيم از نيازهایمان آگاه شوند، استفاده از ساعت مچی يا مچبند هوشمند باشد. حسين رحمان، مديرعامل شرکت چهارده ساله جاوبون (Jawbone) که هدفون، اسپيکر و نيز ردگيرهای مچی میسازد میگويد: «خودروی شما بايد بداند که خوب نخوابيدهايد و خسته هستيد. پس بايد متوجه باشد که وقتی داريد رانندگی میکنيد چقدر هشيار هستيد، و مواردی از اين دست. فکر میکنم چيزهایی که روی بدن شما هستند، پوشيدنیها، سرانجام همه وسيلههای هوشمند را کنترل خواهندکرد و به نوعی مرکزيت خواهنديافت.»
شکل 3
جاوبون از نخستين شرکتهایی است که میکوشد يک وسيله پوشيدنی را به چيزی مثل يک دستگاه ريموت (کنترل از راه دور) با کاربرد روزمره تبديل کند. مچبند Up24 جاوبون میتواند با استفاده از راديو (تراشه) کممصرف بلوتوث خود بهعنوان ماشهای برای سرويس وب IFTTT (سرنام If This, Then That)عمل کند تا دادههای مربوط به شما را که بهوسيله يک برنامه ويژه روی تلفن هوشمندتان گردآوری میکند، بهاشتراک بگذارد. اين وسيله فعلاً فقط کارهای ساده انجام میدهد و برای مثال اگر يک بخاری متصل به اينترنت داشتهباشيد، زمانی که صبح از خواب بيدار میشويد، اين مچبند میتواند با ارسال سيگنال آنرا روشن کند. ايده کار اين است که محيط به شما واکنش نشان دهد. چنين ايدههایی دوران نخستين خود را میگذرانند.
پژوهشگران مشغول ساخت برچسبهای کوچک نرمی هستند که از نور يا حرکتهای تکانهای انرژی میگيرند.
بسياری از شرکتها هنوز در تشويق مردم برای پوشيدن اين کامپيوترها با چالش روبهرو هستند. مشکل بعدی برق است. برای مثال، شما پس از هر بار شارژ میتوانيد چند ساعتی با عينک گوگل کار کنيد. پرمصرفترين قطعه معمولاً تراشه بیسيمی است که اجازه میدهد اين وسيلهها با هم در ارتباط باشند. بههمين علت است که بن شالتاکا، از مؤسسان شرکت نوپایی بهنام MC10 که قطعههای الکترونيکی نرم و باريک میسازد میگويد، اين شرکت در حال بررسی همه منابع نوينی است که میشود از آنها برق گرفت. يکی از طرحهای ممکن را میتوان در يکی از پروژهای دانشگاه کلمبيا جستوجو کرد که Enhants نام دارد. پژوهشگران اين دانشگاه مشغول ساخت برچسبهای کوچک نرمی هستند که از نور يا حرکتهای تکانهای انرژی میگيرند. آنها در مقاله پژوهشی خود در اينباره نوشتهاند که 40 نفر هنگام راه رفتن، دويدن يا آسودن اين حسگرها را پوشيدهاند. حسگرها میتوانستند با همين شيوه انرژی مورد نياز برای دادوستد پيوسته داده با نرخ يک کيلوبيت در ثانيه را بهدست بياورند. اين نرخ زياد نيست، اما میتواند برای کاربردهای سادهای مانند احراز هويت يک شخص يا خواندن دمای محيط کافی باشد. پيترکينگت از پژوهشگران پروژه Enhants و استاد مهندسی برق دانشگاه کلمبيا میگويد: «معمولاً میتوان (با اين شيوه) برای ايجاد ارتباط بیسيم بين حسگرهای موجود روی بدن و تلفن هوشمند (چيزی که بهسادگی و هميشه همراهمان است) انرژی کافی گردآوری کرد.»
فناوریهای نوپديد
دره سيليکون در پی دستيابی به يک شبکه سلولی، تنها ويژه اشیا
يک شرکت فرانسوی در نظر دارد برای وسيلههای کوچک کممصرف خط بیسيم کمسرعت بسازد
سان فرانسيسکو خود را آماده میکند تا اواخر امسال پذيرای شبکه سلولی جديدی باشد. اما اين شبکه جديد به بهبود آنتندهی نامطلوب تلفنهای موبايل در اين شهر کمکی نخواهدکرد؛ زیرا اين شبکه بیسيم فقط مخصوص اشیا است. شرکت فرانسوی SigFox میگويد، بهاين علت منطقه خليچ سان فرانسيسکو را برگزيده است که میخواهد با ايجاد يک شبکه بیسيم هر چيزی، از آشکارساز دود گرفته تا قلاده سگ و لولههای آب را با هزينهای اندک به اينترنت متصل کند. شبکههای معمولی موبايل بهخاطر ازدحام تلفنهای سلولی و مردمی که ويدیو دانلود میکنند، ترافيک سنگينی دارند. اما برای اينکه اينترنت اشیا رنگ واقعيت بهخود بگيرد، به توانمندیهای مشابهی نياز خواهد داشت تا بتواند ميلياردها وسيله متصل به شبکه را پوشش دهد؛ وسيلههایی که بسياری از آنها بهصورت نهفته (embedded) در محيط بهکار گرفته شده و توسط باتریهای کوچک تغذيه میشوند. لوک دارکی، مدير عملياتی SigFox در ايالات متحده میگويد: «اگر میخواهيد به ميلياردها اتصال مانند اين دست بيابيد، به گونه کاملاً جديدی از شبکه نياز داريد.»
شکل 4
شبکه SigFox، شبه جزيره سان فرانسيسکو از ارتفاعات شهری آن تا منطقه گسترش يافته کناری دره سيليکون تا 40 مايل بهسوی جنوب را پوشش خواهد داد. اين نخستين پيادهسازی SigFox در ايالات متحده از شبکهای است که هماينک همه فرانسه، بيشتر بخشهای هلند و بخشهایی از روسيه و اسپانيا را پوشش میدهد. شرکت SigFox برای اينکار دستگاههای ويژه خودش را به برجهای سلولی و آنتنهای راديویی موجود در شهرها افزوده است. يکی از مشتريان SigFox شرکت بيمه MAAF فرانسه است که دستگاههای آشکارساز دود و حرکت در اختيار مشتريان خود قرار میدهد و هنگامیکه حسگر آنها فعال شود يا به باتری جديدی نياز داشته باشند، صاحبخانه را با فرستادن پيامک متنی به گوشیهایشان آگاه میکنند. شبکه SigFox در دره سيليکون، باند آزاد (مجوزدهی نشده) 915 مگاهرتز را که معمولاً تلفنهای بیسيم نيز از آن استفاده میکنند، بهکار خواهدبرد. وسيلههای متصل به شبکه SigFox با برق خيلی کم هم کار میکنند اما در هر ثانيه تنها میتوانند 100 بيت داده منتقل کنند. اين مقدار هزار برابر کمتر از سرعت شبکههایی است که به اسمارتفونها خدمات میدهند. اما برای بسياری از کاربردها کافی است.
البته، شرکتهای نيمهرسانا مانند اينتل و برودکام نيز در رقابت هستند تا تراشههای بیسيم بسيار ارزانتر، کوچکتر و کممصرفتری بسازند. تعدادی از اين شرکتها امسال در نمايشگاه CES از کامپيوترهای مينياتوری رونمایی کردند. ديويد بلاو، استاد مهندسی دانشگاه ميشيگان میگويد: «آنها تبديل شدن تلفنهای سلولی به تلفنهای هوشمند را ديدند و اينک میگويند، اتفاق بعدی چيست.» بلاو با کمک همکارانش ريزکامپيوترهای بیسيم در مقياس ميلیمتر میسازد و معتقد است که اين ريزکامپيوترها يک روز خواهند توانست دادهها را از تقريباً هر جایی، حتی از درون تومور يک بيمار گزارش کنند.
يکی از ايستگاههای SigFox میتواند محدودهای به شعاع دهها کيلومتر در مناطق حاشيهای و پنج کيلومتر در نواحی شهری را خدماتدهی کند. هر وسيله برای اينکه بتواند به اين شبکه متصل شود، به يک تراشه 1 تا 2 دلاری بیسيم و سازگار نياز دارد و مشتريان برای دريافت سرويسهای مربوطه از SigFox بايد بهازای هر وسيله سالانه حدود یک دلار بپردازند.
شرکت SigFox با رسيدن به خليج سان فرانسيسکو، نخست (با پيشروی بهسوی مراکز فناوری از جمله آستين، کمبريج و بولدر)، اميدوار است توجه کل اين منطقه را که طبق بررسیهای شرکت پژوهشی CB Insights، توانست در سال گذشته حدود يک ميليارد دلار از پولهای سرمايهگذاران خطرپذير را جذب شرکتهای استارتآپ متمرکز بر اينترنت اشیا کند، بهخود معطوف دارد.
100 بيت بر ثانيه
سرعتی که چيزهای متصل به شبکه SigFox میتوانند با آن کار کنند
يکی از اين شرکتهای نوپا Whistle نام دارد که برای سگها قلاده پايش سلامتی میسازد. ارزش اين شرکت به 6 ميليون دلار رسيدهاست و در خليج سان فرانسيسکو قرار دارد؛ جایی که بهخاطر فراوانی چنين شرکتهایی، IoT Town (شهر اينترنت اشیا) خوانده میشود. بن جاکوب، مديرعامل Whistle میگويد: «قلادهها بهوسيله بلوتوث يا روتر خانگی وایفای با تلفن همراه ارتباط برقرار میکنند. اين مورد کاراییشان را محدود میکند.» اما نسخه جديد اين قلادهها خواهند توانست با کمک فناوری SigFox در هر جایی از شهر بهصورت پايدار بهاينترنت متصل شوند و برای حيوانات خانگی که گم شدهاند، نقش راهنما را بازی کنند.
اين درحالی است که پيشتر برای انجام چنين کاری بايد روی قلاده، تلفن سلولی پرهزينه و پرمصرفی را کار میگذاشتند. شرکت SigFox در شتاب است تا پيش از آنکه رقبا از راه برسند، شبکه خود را جا بياندازد. جاکوب شارونی، از شرکت مشاوره بیسيم Mobius Consulting میگويد، شرکتهای بزرگ بیسيم برای شبکههای تمام ماشينی نيز که میتوانند با سرعتهای خيلی بيشتری کار کنند، آماده میشوند.
در همين راستا، با پشتيبانی شرکتهای بزرگ ايالات متحده، از جمله کوالکام، استاندارد وایفای دوربرد اما کممصرفی در دست توسعه است که ممکن است در سال 2016 به بازار راه پيداکند. شارونی میگويد: «هرچند بهنظر میرسد که کمی دير وارد اين بازی شدهاست اما شايد هماورد بزرگی باشد.»
پینوشت:
Hadoop -1، يک چهارچوب نرمافزاری اپنسورس برای انبار کردن و پردازش بزرگدادهها است.
2- منظور از انبوهسپاری يا Crowdsourcing، انجام يک فرآيند کاری با مشارکت شمار زيادی از مردم است که معمولاً بهصورت آنلاين انجام میشود.
ماهنامه شبکه را از کجا تهیه کنیم؟
ماهنامه شبکه را میتوانید از کتابخانههای عمومی سراسر کشور و نیز از دکههای روزنامهفروشی تهیه نمائید.
ثبت اشتراک نسخه کاغذی ماهنامه شبکه
ثبت اشتراک نسخه آنلاین
کتاب الکترونیک +Network راهنمای شبکهها
- برای دانلود تنها کتاب کامل ترجمه فارسی +Network اینجا کلیک کنید.
کتاب الکترونیک دوره مقدماتی آموزش پایتون
- اگر قصد یادگیری برنامهنویسی را دارید ولی هیچ پیشزمینهای ندارید اینجا کلیک کنید.
نظر شما چیست؟