ساختار بیشتر بازیهای ویدئویی به این صورت است که در طول بازی، مغز ما بهطور مداوم دوپامین ترشح میکند. همانطور که میدانید دوپامین هورمونی است که ارتباط مستقیمی با لذت و هیجان دارد. بهدلیل ترشح دوپامین است که ما دوست داریم برخی کارهای خاص را بارها و بارها تکرار کنیم و انگیزه پیدا میکنیم تا آنها را دنبال کنیم.
بازیهای ویدئویی، بهخصوص بازیهای نقشآفرینی که در آن گیمر در نقش یک شخصیت خیالی بازی میکند، هیجان و لذت خاصی دارد و منجر به ترشح بیشتر دوپامین میشوند. این نوع بازیها میتوانند وابستگی شدیدی ایجاد کنند، زیرا خصوصیتی دارند که ما آنرا «دنباله دوپامین» (Dopamine Trail) مینامیم. در اصل این بازیها شامل مراحل مختلفی هستند که بهطور مداوم باعث آزاد شدن دوپامین میشوند. به همین خاطر ما احساس کسالت و خستگی نمیکنیم و میخواهیم ساعتها به بازی خود ادامه دهیم. این بازیها 5 عنصر کلیدی برای ایجاد دنباله دوپامین دارند که میتوانید آنها را در زندگی روزمره استفاده کنید.
داشتن هدف روشن و مشخص
اولین ویژگی بازیهای کامپیوتری داشتن یک هدف مشخص است. بیشتر ما در زندگی واقعی نمیدانیم برای چه چیزی تلاش میکنیم. این هدف چه بهپایان رساندن دوی ماراتن باشد یا رسیدن به یک جایگاه شغلی، باعث میشود تا اقدامات و فعالیتهای ما معین و هدفمند باشند. در غیر این صورت، تلاش ما بیمعنا خواهد بود.
در یک بازی، برنده شدن در مرحله آخر ممکن است هدف نهایی باشد، اما بازی باعث نمیشود که شما تمام تمرکز خود را روی مرحله آخر بگذارید. در عوض، این هدف نهایی به اهداف جانبی کوتاهتر تقسیم میشود که در آخر به آن لحظه بزرگ منتهی میشود.
هر زمان که کاری را بهپایان میرسانیم، مهم نیست که چقدر معمولی یا کوچک بهنظر میرسد، با احساس موفقیتی که در ما شکل میگیرد پاداش میگیریم. هرچه بیشتر احساس موفقیت کنیم، بیشتر میخواهیم به این کار ادامه دهیم. در اصل این اتفاق حلقهای را ایجاد میکند که در آن یک موفقیت کوچک، دوپامین و انگیزه لازم برای ادامه کار را میدهد که این امر منجر به موفقیتهای بیشتر میشود.
شاید هنوز به مرحله نهایی نرسیده باشیم، اما اقداماتی در جهت رسیدن به آن هدف را انجام میدهیم و این تمام چیزی است که اهمیت دارد، زیرا تا زمانی که به این کار ادامه دهیم، در نهایت آن هدف بزرگ محقق خواهد شد. بهطور مثال، اگر بخواهید کتابی بنویسید، اهداف کوچکترتان ممکن است شامل این موارد باشند:
- ایجاد یک طرح کلی از فصلهای کتاب
- طراحی جلد کتاب
- نوشتن هزار کلمه
- ویرایش صفحات
همه این اهداف میتوانند جزییتر هم باشند، اما بیانگر یک ایده کلی هستند. نکته مهم این است که حلقه موفقیت را آغاز کنید و کاری انجام دهید که شما را به سمت هدف بزرگتر هدایت میکند. دومین ویژگی مهم و کلیدی بازیهای ویدئویی نشان میدهد که داشتن هدف چقدر میتواند مهم باشد.
پیشرفت قابل مشاهده
بازیها با نشان دادن میزان تجربه و پیشرفت شما از طریق نوار پیشرفت که بهتدریج پر میشود بهخوبی نشان میدهند که شما در حال پیشرفت هستید. با این حال، بازیها هرگز نمیگویند که شما 0.7 درصد از 100 درصد بازی را طی کردهاید، زیرا اینکار شما را بیانگیزه میکند. در نقطه مقابل، به شما نشان میدهد که 70 درصد از مرحله دوم را طی کردهاید. این پیشرفت قابل مشاهده به شما انگیزه لازم برای ادامه راه را میدهد. به همین دلیل است که خیلی راحت بازی کردنتان را توجیه میکنید، فقط برای اینکه بتوانید قبل از خروج از سیستم به مرحله بعدی برسید.
با این حال، اندازهگیری پیشرفت در زندگی واقعی معمولا آن قدرها واضح نیست و شما باید این پیشرفت را برای خودتان محسوس و قابل مشاهده کنید. یکی از بهترین راهها برای انجام این کار، دنبال کردن فعالیتهای روزانه است. سعی کنید هر روز تمام کارهایی را که در جهت رسیدن به اهدافتان انجام دادهاید یادداشت کنید. بهطور مثال، اگر برای کتابتان 500 کلمه نوشتهاید، آنرا یادداشت کنید. اگر برای تمرین ورزش خود 3 کیلومتر دویدهاید، آنرا یادداشت کنید. اگر 1 ساعت در روز مطالعه داشتهاید، آنرا یادداشت کنید.
به این ترتیب میتوانید پیشرفت یا عدم پیشرفت خود را بهراحتی قابل مشاهده کنید. بهوضوح میتوانید ببینید در حال نزدیک شدن به اهداف اصلی یا اهداف کوچک خود هستید. وقتی میبینید که به یکی از اهدافتان نزدیک شدهاید، انگیزه بیشتری برای ادامه راه پیدا خواهید کرد تا اینکه در نهایت به آن نقطه عطف برسید. اگر نگاهی به سومین عنصر کلیدی بازیهای ویدئویی بیاندازید متوجه میشوید که پیشرفت چقدر مهم است.
پاداش به ازای تلاش
زمانی که به مرحله معینی میرسید یا تلاشی را انجام میدهید، اغلب جایزه دریافت میکنید و این جوایز در واقع انگیزهای هستند تا تمایل شما برای طی کردن مراحل بعدی را افزایش دهند. جوایز یکی از بهترین انگیزهها در زندگی واقعی نیز بهشمار میروند، زیرا هنگامی که انتظار دارید این جایزهها را دریافت کنید، مغز شما بهدلیل اطمینان از این موضوع مقدار زیادی دوپامین آزاد میکند.
بهطور کلی، زمانیکه پاداشی را دریافت میکنید، روند بازی برای شما راحتتر میشود و شما را مصمم میکند به بازی ادامه دهید و این نکتهای است که بسیاری از ما در مورد آن اشتباه میکنیم. وقتی یک هفته غذای سالم میخوریم و پنج روز هفته را به باشگاه میرویم، مطمئناً مستحق جایزه هستیم. اما بهجای آنکه به خودمان جایزهای بدهیم که فایدهای برای ما داشته باشد، معمولا کاری انجام میدهیم که به پیشرفتی که داشتهایم آسیب میرساند. بهطور مثال، دراز کشیدن روی مبل و خوردن یک کیک کامل را به خودمان جایزه میدهیم. اگر به این موضوع فکر کنید، متوجه میشوید این کار اصلا هوشمندانه نیست.
تصور کنید که پس از تلاش بسیار یک مرحله از بازی را به پایان میرسانید، اما در مقابل بهجای آنکه به مرحله بعد بروید، جریمه شوید و در وضعیت بدتری قرار بگیرید. البته در بازیهای ویدئویی این اتفاق نمیافتد. اما در زندگی واقعی، ما اغلب این کار را انجام میدهیم. بهطور مثال، وقتی موفق میشویم 30 میلیون تومان پسانداز کنیم، چه میکنیم؟ با خریدن یک گوشی جدید یا چیزی شبیه آن چیزی که واقعا به آن نیاز نداریم، به خودمان پاداش میدهیم. در حالیکه کار هوشمندانه این است که این پول را صرف خرید یا سرمایهگذاری کنیم تا برای ما فایده داشته باشد. اینکار باعث میشود در آینده پول بیشتری بهدست آوریم.
در نمونه دیگری، اگر به دویدن علاقمند هستید، پس از مدتی دویدن و رسیدن به ایدهآلی که برای خود در نظر گرفتهاید میتوانید با خریدن کفشهای کتانی جدید به خودتان پاداش دهید. پاداشی نظیر این، دویدن را برایتان آسانتر میکند و باعث تقویت این عادت میشود. بنابراین شرایط زندگی خود را در نظر بگیرید و جایزهای را انتخاب کنید که برایتان فایده داشته باشد یا حداقل مطمئن شوید که به پیشرفت شما آسیبی نمیرساند. توجه به این نکته ما را به چهارمین عنصر کلیدی بازیهای ویدئویی یعنی تنوع و تازگی میرساند.
تنوع و تازگی
ذهن ما عاشق تنوع است و تا زمانی که یک فعالیت، چیز تازهای برای تشویق و تحریک ما داشته باشد، جذاب و رضایتبخش باقی خواهد ماند. تصور کنید بهجای تجربه کردن کارهای جدید در یک بازی، مجبور باشید همان مرحله را بارها و بارها تکرار کنید. این رویکرد برای بسیاری از ما سرگرمکننده نیست و ما خیلی زود از انجام آن خسته میشویم و دوست داریم آنرا رها کنیم. در زندگی روزمره هم وضعیت به همین صورت است. اگر قرار است کاری را در درازمدت انجام دهید، گنجاندن یک سری بخشهای جدید در آن فعالیت میتواند کمککننده باشد.
اگر شاغل هستید، یاد اولین روزی که کارتان را آغاز کردید بیفتید. بهطور حتم آن روز نهتنها برایتان خستهکننده و کسالتآور نبود، بلکه بهنظر جالب توجه میرسید. با افراد جدید زیادی ملاقات کردید و چیزهای زیادی یاد گرفتید. با اینحال، با گذشت یک سال، به احتمال زیاد تمام آن تازگیها برایتان محو و کار برایتان خستهکننده و کسالتآور شده است. دلیل این امر این است که کار برایتان به یک روال عادی تبدیل شده و دیگر چیز جدیدی برای تجربه کردن وجود ندارد. مانند این است که شما یک مرحله از بازی را به مدت 8 ساعت در روز و 5 روز در هفته انجام دهید. اتفاق جدیدی وجود ندارد که منتظرش باشید، چون همهچیز را از قبل میدانید و برایتان قابل پیشبینی است.
ضمن اینکه توصیه میشود نوعی روال عادی در زندگی خود دنبال کنید، اما خوب است کمی تنوع را چاشنی روال زندگی خود کنید. بنابراین، اگر بهطور معمول همیشه کار یکسانی را انجام میدهید، ببینید آیا امکانش هست روی پروژه دیگری کار کنید، تا این روال را کمی تغییر دهید. ترجیحا بهسراغ کاری بروید که آشنایی کاملی با آن ندارید تا چالش جدیدی برای شما باشد.
البته ممکن است نتوانید تاثیر مستقیمی بر نحوه انجام کارهایتان اعمال کنید، اما میتوانید جنبههای جدیدی را که همچنان به کارتان مرتبط هستند وارد کنید و روی آنها کنترل داشته باشید. مثل دوست شدن با همکاری که در دفترکار شما کار میکند و شما بهطور معمول با او ارتباط برقرار نمیکنید، مرتب کردن میز کارتان یا رفتن به رستوران جدید برای صرف ناهار.
اگر اهل ورزش هستید میتوانید با انجام تمرینهای جدید، برنامه ورزشی خود را هیجانانگیز و متفاوت کنید. اگر هنوز دانشآموز یا دانشجو هستید و مشغول درس خواندن، سعی کنید مکان مطالعه خود را تغییر دهید. فقط بهدنبال راهی باشید که روزهایتان را کمی متفاوت کنید. همانطور که میبینید لازم نیست این تغییر خیلی بزرگ یا دائمی باشد. نکته این است که هر چند وقت یکبار یک تجربه جدید داشته باشید.
چالش دائمی
مغز انسان عاشق کار کردن و غلبه بر موانع است. با اینحال، دشواری این موانع باید با سطح مهارت فعلی شما مطابقت داشته باشد، در غیر این صورت، نهتنها از آن لذت نمیبرید، بلکه تلاشی برای حل کردن آنها انجام نخواهید داد. به عبارت دیگر، این چالش باید نه خیلی سخت باشد و نه خیلی آسان. وقتی وارد مرحله اول یک بازی میشوید، بلافاصله با بزرگترین و قویترین رقیب موجود مبارزه نمیکنید. اگر این طور باشد شما هر بار شکست میخورید، زیرا این مبارزه همسطح با مهارت شما نیست و این دشواری باعث میشود دیگر دلتان نخواهد به بازی ادامه دهید. به همین دلیل در مراحل ابتدایی بازی، شما در برابر چالشهای سادهتر قرار میگیرید. چالشهایی که میتوانید از پس آنها بربیایید، اما وقتی بازی شما بهتر میشود، میزان دشواری آن افزایش مییابد. در غیر این صورت، اگر قرار باشد پیشرفت کنید و چالش پیشروی شما ثابت بماند، باز هم ادامه بازی برایتان هیجانانگیز نخواهد بود. از طرفی، اگر بتوانید بدون زحمت همه موانع موجود بر سر راهتان است را بردارید، هیچ لذتی از بازی نمیبرید و بهسرعت خسته میشوید، زیرا بازی برایتان بسیار آسان است.
چالشها باید حداقل نیمهسخت باشند تا وقتی بر آنها غلبه کردید، احساس غرور کنید و با ترشح دوپامین در مغزتان، پاداش خود را دریافت نمایید. در زندگی واقعی، ما بهندرت با چالشهای عادی روبهرو میشویم. اغلب اوقات یا غرق در این چالشها هستیم یا حوصلهمان را سر میبرند. اگر کاری بهقدری سخت باشد که نتوانید خود را مجبور به انجام آن کنید، به احتمال زیاد آن کار بالاتر از سطح مهارت فعلی شما است. در این وضعیت باید یک قدم به عقب بردارید و به آرامی کار را از ابتدا آغاز کنید.
بهترین راه این است که آن کار سخت و بزرگ را به بخشهای کوچکتر و مهارپذیرتر تقسیم کنید. سپس این بخشها را بهصورت جداگانه انجام دهید و ابتدا روی سادهترین آنها تمرکز کنید. اینکار کمک میکند تا سختی کار تا حدی کاهش یابد و همزمان کار پیش برود. اگر کاری خیلی آسان بهنظر میرسد، باید چالش و سختی آنرا افزایش دهید. بنابراین سعی کنید سختی کار را با سطح مهارت خود هماهنگ کنید. هر زمان بتوانید اینکار را انجام دهید، متوجه میشوید که بیشتر درگیر کار شدهاید و آن فعالیت برای شما جذابتر خواهد شد.
البته باید توجه داشت که بازیهای ویدئویی همه آن عناصر و ویژگیها را با سرعت بسیار بالایی بهکار میگیرند و همین امر باعث ترشح مکرر دوپامین میشود. آنقدر مکرر که فعالیتهای روزانه ما واقعا بهسرعت آن نمیرسند؛ البته این حرف بدان معنا نیست که شما نباید در زندگی خود «دنباله دوپامین» را تکرار کنید. پس مطمئن شوید که این 5 ویژگی را در بخشهای مختلف و مهم زندگیتان بهکار میگیرید. این کار به شما اجازه میدهد هر کاری را که میخواهید بهانجام برسانید.
ماهنامه شبکه را از کجا تهیه کنیم؟
ماهنامه شبکه را میتوانید از کتابخانههای عمومی سراسر کشور و نیز از دکههای روزنامهفروشی تهیه نمائید.
ثبت اشتراک نسخه کاغذی ماهنامه شبکه
ثبت اشتراک نسخه آنلاین
کتاب الکترونیک +Network راهنمای شبکهها
- برای دانلود تنها کتاب کامل ترجمه فارسی +Network اینجا کلیک کنید.
کتاب الکترونیک دوره مقدماتی آموزش پایتون
- اگر قصد یادگیری برنامهنویسی را دارید ولی هیچ پیشزمینهای ندارید اینجا کلیک کنید.
نظر شما چیست؟