برای ازدواج با یک کارآفرین، این 4 نکته را به یاد داشته باشید

در مورد کسی که با یک کارآفرین ازدواج می کند چه فکر می کنید؟ ماجرا برای آن‌ها چه معنایی دارد؟ چگونه می توانند ثابت کنند که همسری شایسته و ایده‌ال برای یک کارآفرین هستند؟ زندگی یک کارآفرین پستی بلندی‌های زیادی دارد، ساعات کار، طولانی هستند و تبدیل افکار و ایده ها به کسب وکار به سادگی صورت نمی گیرد. همسر یک کارآفرین بودن، ویژگی‌خاص خود را دارد.

اگر می خواهید با یک کارآفرین ازدواج بکنید، این چند تا نکته حتما به درد شما می‌خورد.

۱. بردبار باشید

برای کارآفرینان، چیزی به عنوان موفقیت یک‌شبه وجود ندارد. گاه مجبورند تا دیروقت شب کار کنند و گاهی نیز روزهای آخر هفته. شما باید بردبار باشید تا آن‌ها بتوانند رویاهایشان را دنبال کنند. گاه حتی مجبورید که رویای آن‌ها را تبدیل به رویای خود کنید. مطمین شوید که زمان کافی با هم می‌گذرانید. به ویژه این موضوع موقعی صدق می‌کند که همزمان هم یکدیگر را دوست دارید و هم با هم زیر یک سقف زندگی می کنید. اگر به اندازه کافی به کسب‌وکار آن ها علاقمند نیستید، تلاش کنید بفهمید که خودشان چه جور آدمهایی هستند. تهعد و شکیبایی، راهی است برای نزدیک شدن به آن‌ها.

۲. شنونده باشید

برای یک کارآفرین همیشه یک چیز وجود دارد. کاری به کارهای دیگر جهان ندارد. به همین دلیل اغلب تنها در خانه و یا دفترش کار می‌کند. دوستان خیلی کمی دارد که می توانند درک کنند که به لحاظ ذهنی خود  را جدا  کردن و ذهن خود را به تمامی متمرکز ایده‌ بزرگ خود کردن چه معنایی دارد. به عنوان همسر یک کارآفرین، وظیفه شما شنیدن است. لازم نیست که همه جزییات کسب‌وکار او را درک کنید؛ خیلی ساده باید طوری از او حمایت کنید که بتواند بر ترس‌ها وتردیدهایش غلبه کند. شنیدن به این معنی است که فرصتی به او بدهید تا در مورد بعضی از موضوعات با شما صحبت کند. شنیدن به معنای ذهن باز داشتن است.

۳. بزرگ‌ترین پشتیبان آن ها باشید

به عنوان شریک زندگی یک کارآفرین باید پشتیبانی تذلزل‌ناپزیر خودتان را به او هدیه کنید. آنچه که یک کارآفرین به آن نیاز دارد حمایت و باور شما به کار اوست. حمایت شما باارزش‌تر از هر ستایشی است که بابت نوآوری و کار سخت نثار او می‌شود. حتی زمانی که به نظر می‌رسد که در یک سرمایه‌گذاری خاص بخشی از سرمایه‌ خود را از دست داده باشند، حمایت شما برای تشویق او  به ادامه کار ضروری است. صدای مثبت و حمایت‌گر شما، بلندترین صدایی است که او می‌شنود. گاه شاید لازم باشد با آن‌ها به لحظ فکری داد و ستدی داشته باشید تا آن‌ها مطمین شوند که شما به خاطر وجود آن آنجا هستید. انجام این کار راحت نیست، اما برای برای موفقیت آن‌‌ها حیاتی است.

۴. به آن‌ها احترام بگذارید

در هر ازدواجی، احترام عنصری اساسی است، اما در ازدواج یا یک کارآفرین، احترام فوق‌العاده حیاتی است. واقعیت این است که کارآفرینان اعتماد به نفس زیاد دارند و معمولا برای ایده‌ها خود احترام زیادی قائلند. این یک ویژگی برای بقای آن‌هاست. بنابراین شما نباید هیچوقت نگاه خوارکننده و قدرنشناس به آن‌ها داشته باشید. مطمئن شوید که اطمینان، احترام و قدردانی شما را به کارشان دریافت می‌کنند.

احترام گذاشتن و ارزش گذاشتن به یک کارآفرین، خیابانی دوطرفه است. آنها همیشه خود را مدیون کسانی می‌دانند که برای کار سخت و هنر کارآفرینی‌شان ارزش قائل شده‌اند. اگر شما آنها را مطمین کنید که ارزش و قدر کارهایشان را می دانید، قطعا پاداش‌تان را خواهید گرفت.

در نهایت شما باید درک کنید که چرا بعضی از افراد میل دارند که کارآفرین باشند. آن ها می خواهند آزاد باشند. بسیاری از کارآفرینان، پرشور، خلاق و شاید یگانه هستند. بهتر است که چالش‌های ازدواج با آن‌ها را بشناسید.

یک برداشت

ازدواج مفهومی بسیار پیچیده و چندبعدی است. اگر ما در محیط کار به لحاظ روابط کاری، مالی و تا حدی عاطفی با دیگران تعامل داریم، اگر در محیط آموزشی درگیر موضوعات مربوط به تعلیم و تربیت هستیم، اگر درارتباط با دوستان‌مان موضوعات مربوط به رابطه، مشورت و یا تفریح را داریم، در ازدواج تمامی این ابعاد به اضافه چند بعد دیگر، به هم همه آمیخته است. ازدواج تنها رابطه انسانی است که هم به لحاظ عاطفی و هیجانی، اجتماعی و اقتصادی و هم به لحاظ جنسی، فرزندآوری و تربیت فرزندان و بقای نسل، دو انسان را به هم مربوط می‌کند.

 این پیچیده‌ترین رابطه انسانی، مراقبت بسیار می‌خواهد تا ابعاد دیگری مانند کینه‌توزی و جنگ و یا جدایی به آن اضافه نشود؛ به ویژه اگر همسرتان (مرد یا زن) یک کارآفرین و یا مدیر یک شرکت است و کار، بخش مهمی از زندگی او را تشکیل می‌دهد. در بالا به چند مورد اشاره شد تا وقتی با کارآفرینان زندگی می‌کنید، با رعایت آن‌ها زندگی مشترک بهتری داشته باشید.

من تنها می‌خواهم نسبت به یکی از نکات بالا تامل بیشتری بکنم و سایر مورادی را که در این زمینه مطرح هستند، به فرصتی دیگر واگذار کنم.

تفاوت بردباری با تحمل

 در زبان فارسی، اغلب بردباری با تحمل یکی انگاشته می‌شود. در حالی که بردباری صفتی است پویا و شکوفنده. شما دانه و یا قلمه کوچکی را در خاک می‌کارید، با علاقه و اشتیاق به آن می‌رسید، آبش می‌دهید و علف‌های هرز اطرافش را می‌کنید، به امید روزی که به درختی پربار و یا پرسایه و زیبا تبدیل شود که هم شما و هم دیگران از وجودش لذت ببرید.

در حالی که تحمل، ویژگی‌ای است از سر ناچاری. من شرایط بد را تحمل می کنم، چرا که چاره دیگری ندارم. نه می توانم تغییرش دهم و نه حتی‌ می توانم بپذیرمش. تحمل میوه‌ای جز رنج، خشم و کینه به بار نمی‌آورد و دیر یا زود اگر به انفجار منجر نشود، دستکم تحمل‌کننده را به تحلیل می‌برد و از درون زخمی می‌کند.

پس، منظور از این که در رابطه زناشویی خود با همسر کارآفرین‌تان بردبار باشید، تحمل کردن نیست. همراهی و همگامی است. درک این نکته است که اگر شرایط چندان به میل ما نیست، به خاطر آن است که در حال پرورش نهالی هستیم که احتیاج به مراقبت دارد. درک این است که این شرایط، همیشگی و ابدی نیست و روزی خواهد رسید که نهال کوچک ما، درختی ستبر خواهد شد؛ و تا آن روز، من در کنار همسرم با بردباری و یاری به پیشرفت کارها کمک خواهم کرد.

====================

از همین نویسنده:

- اگر می‌خواهید قبل از ۳۰ سالگی مدیرعامل شوید، این ۳ نکته را به خاطر بسپارید

- اگر موفقیت می‌خواهید، این ۲۵ ویژگی را از خود دور کنید

- چرا ثروتمندترین مرد چین پیش از میلیاردر شدن شادتر بود

- نور آبی، خواب سیاه: چرا نور تلفن همراه و نمایشگر قبل از خواب آسیب زاست؟

- 5 رسوایی برندهای بزرگ در سال 2015