اقتصاد اطلاعات چیست؟
جورج استیگلر در مقاله خود مدل سادهای برای جستوجو ارائه کرد که شامل اطلاعات بود. او نظریه استاندارد اقتصادی را به کار گرفت تا بهطور درونزا مشخص کند که کارگزاران اقتصادی چه میزان اطلاعات باید کسب کنند. نقش استیگلر، مدلسازی صریح به منظور فعالیت برای کسب اطلاعات در چهارچوب مارشالی موجود بود. استیگلر از این واقعیت شروع میکند که هیچ خریداری از قیمتهایی که فروشندگان مختلف در هر زمان معین اعلام میکنند، آگاهی ندارند. در نتیجه خریداران برای پی بردن به مطلوبترین قیمت، باید از فروشندگان مختلف نظرخواهی کنند. استیگلر این «نظرخواهی» را مدلسازی میکند. خریداری که به دنبال یک واحد از کالای همگن است، n پیشنهاد مستقل جمعآوری میکند که از توزیع مشترک f به دست آمده است. هزینه هر پیشنهاد، c است و از آنجایی که مسئله جستوجوی خریدار خنثی نسبت به ریسک، صرفاً انتخاب اندازه نمونه n است که مجموع قیمت مورد انتظار پرداخت شده برای کالا به اضافه هزینه جستوجو را حداقل سازد، اندازه بهینه جستجو از شرط مرتبه اول محاسبه شدهاست. از این مطالب نتیجه مهمی به دست میآید که پیشبینی میشود پخش قیمت اتفاق بیفتد که به معنای نقض قانون تک قیمتی است؛ در این صورت تفاوت در قیمتهای معاملات برای کالای همگن تحقق پیدا میکند. مدل جستجوی استیگلر راه دیگری فراهم میکند که منجر به شناخت فرایند شکلگیری قیمت میشود.
آشنایی کلی با مفهوم اقتصاد بازار
اقتصاد بازار (Market economy) یک سیستم اقتصادی است که در آن تولید و توزیع کالاها و خدمات با مکانیزم بازارهای آزاد که توسط سیستم قیمت آزاد هدایت میشود (به جای بازارهای با برنامه)، انجام میگیرد. ویژگی اصلی این سیستم اقتصادی آن است که تصمیمات سرمایهگذاری، یا تخصیص کالای اساسی، به صورت اولیه از طریق بازارهای سرمایه و اقتصادی انجام میشود. این سیستم در مقابل اقتصاد دستوری (Planned economy) قرار میگیرد که در آن تصمیمات سرمایهگذاری و تولید، به عنوان جزئی از یک برنامه تولیدی یکپارچه، توسط سیستم سیاسی حاکم یا سایر سازمانهای بدنه سیاسی که کنترل عوامل تولید را برعهده دارند، گرفته میشود. در یک اقتصاد بازار، تولیدکنندگان و مصرفکنندگان درباره آنچه که تولید یا خریداری میکنند، خود تصمیم میگیرند؛ در مقابل در اقتصاد با برنامه دولت درباره نوع و کمیت کالاهای تولید شده تصمیمگیری میکند. در اقتصاد بازار هیچ هماهنگکننده مرکزی عملیات را هدایت نمیکند، بلکه از دیدگاه نظری خودسازماندهی بر تعامل پیچیده عرضه و تقاضا و قیمتهای تعداد زیادی کالا و خدمات حاکم است. حامیان اقتصاد بازار معتقدند اشخاصی که به دنبال علاقه شخصی خود در تجارت هستند، یک آرایش خود بخودی ایجاد میکنند که در تأمین مقادیر زیادی کالا برای جامعه به کارآمدترین شکل ممکن مؤثر است. آدام اسمیت میگوید: «شخصی که فقط به منافع خود میاندیشد توسط یک دست نامرئی به جایی میرود که با خواستههای او مطابقت ندارد. این وضعیت برای جامعهای که او بخشی از آن نبوده همیشه بد نیست. هر فرد با دنبال کردن مداوم علایق خود علایق جامعه را بهطور مؤثر ارتقاء میدهد. من هرگز از کسانی که بر تجارت کالای مشترک (غیر رقابتی) اثر گذاشتهاند حس خوبی سراغ ندارم. در مدل اقتصادی یک بازار آزاد هیچ گونه دخالتی از سوی دولت یا منبع دیگری وجود ندارد. در جوامع سرمایهمحوری که مدل نظری یک اقتصاد بازار آزاد بزرگ در آنها رخ ندهد، اقتصاد زیر زمینی جایگزین یک اقتصاد بازار آزاد واقعی میشود. عناصر چهارگانه بازار مصرفکننده یا تقاضاکننده، نیاز یا احتیاج، قدرت خرید و عرضهکننده یا تولیدکننده هستند. بهطور کلی اقتصادهای بازار در تصمیمگیری از پایین به بالا عمل میکنند و اطلاعات ورودی مصرفکنندگان در هنگام خرید محصولات در بازار به تولیدکننده میرسد. در قرن بیستم برای مدت کوتاهی حتی کشورهایی که خود را سرمایه گرا مینامند به فرمانهای بالا به پایین در بازار روی آوردند و دولت یا تولیدکنندگان تلاش کردند که منابع را به سمت استفادههای مفید هدایت کنند. امروزه همه کشورها به نوعی بر بازار کنترل دارند و مسیر آزاد و نامحدود منابع به سمت مشتری با مواردی مانند تعرفهها و یارانهها حذف میشود. میلتون فریدمن و بسیاری از اقتصاددانهای خرد دیگر معتقدند که اینگونه دخالتها برای منابع ارسالی مزیت دارد و تولید محصولات ممکن است به اندازه عدم تولید آنها به واسطه این محدودیتها ارزش نداشته باشد. اقتصادی که در آن هم برنامهریزی مرکزی و هم راهکارهای تولید و توزیع بازار وجود دارد، اقتصاد مختلط نامیده میشود. نقدهای مختلفی به بازار، به عنوان اصل سازماندهی یک اقتصاد وارد است. برخی از این نقدها بازارها را بهطور کامل رد میکنند و طرفدار اقتصاد با برنامه هستند و برخی فقط میخواهند که این بازارها تا حدودی قانونمند شوند.
در اقتصاد اطلاعات چه کسی برنامهریزی میکند؟
چهکسی باید برنامهریزی کند؟ اختلاف نظر درباره این نیست که آیا برنامهریزی باید انجام شود یا نه؛ بلکه در این مورد است که آیا برنامهریزی برای کل نظام اقتصادی باید مرکزی باشد یا باید میان تعداد زیادی از افراد تقسیم شود. اصطلاح «برنامهریزی» که در ادبیات اقتصادی متداول است، به معنای برنامهریزی مرکزی است؛ یعنی هدایت کل نظام اقتصادی طبق یک برنامه یکپارچه انجام شود. رقابت به معنای برنامهریزی غیر متمرکز است و تعداد زیادی از افراد، جداگانه، آن را انجام میدهند. اینکه کدامیک از این دو نظام، کارایی بیشتری دارد، عمدتاً به پاسخ این پرسش بستگی دارد که کدام یک از «اطلاعات» موجود در جامعه کاملتر استفاده میکنند. در یک نظام اقتصادی متمرکز باید تمام اطلاعات به مقامات برنامهریز مرکزی منتقل شود؛ اطلاعاتی که ابتدا میان تعداد زیادی از افراد مختلف پخش شده بود. راه دیگر، انتقال «اطلاعات اضافی» به افراد برحسب نیازشان است تا بتوانند برنامههایشان را با برنامه دیگران هماهنگ کنند. اگر توافق کنیم که مسئله اقتصادی جامعه عمدتاً انطباق با تغییرات در شرایط زمان و مکان است، در اینصورت تصمیمات نهایی باید به افرادی واگذار شود که با این شرایط آشنا باشند و تغییرات و منابع موجود انجام آن را میشناسند. نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که با انتقال این آگاهی به یک هیئت مرکزی و ادغام تمام اطلاعات، فرامین هیئت صادر شود؛ بلکه باید این مسئله را با عدم تمرکز حل کنیم. با عدم تمرکز این اطمینان حاصل میشود که اطلاعات مربوط به مقتضیات خاص زمان و مکان، بلافاصله مورد استفاده قرار میگیرد. نظام قیمت، مکانیزمی برای انتقال اطلاعات است. مهمترین واقعیت نظام قیمت، اطلاعاتی است که براساس آن عمل میشود. هر شرکتکننده در نظام قیمت، بهطور انفرادی اطلاعات اندکی لازم دارد تا بتواند اقدام درست را انجام دهد. حل مسائل نظام قیمت با تعامل افرادی است که هر یک تنها «اطلاعات جزئی» دارند. اطلاعات انسان کامل نیست و به کسب مستمر و انتقال اطلاعات نیاز دارد.
هایک در سخنرانی دریافت جایزه نوبل (۱۹۷۴)، بازار را یک «نظام اطلاعاتی» دانست که برای استفاده از اطلاعات پخش شده، در مقایسه با هر مکانیزم دیگری که بشر آگاهانه طراحی کردهاست، مکانیزم کاراتری دارد. هر چند نظریه نئوکلاسیک به محدودیتهای اطلاعاتی توجه نکردهاست و در واقع اطلاعات نقشی در این نظریه ندارد؛ اما هایک، مکرر از اطلاعات صحبت کرده است.
مفهوم مهم دیگری که مرتبط با اقتصاد اطلاعات و اقتصاد بازار است اقتصاد دیجیتالی است.
اقتصاد دیجیتال
اقتصاد دیجیتالی مفهومی نیست که یکباره خلق شده باشد، بلکه در یک روند تکاملی در ساختار اقتصاد شکل گرفته است. مروری کوتاه بر مفاهیم مزیت مطلق، مزیت نسبی و مزیت رقابتی که تمامی در راستای استقرار تخصصی شدن، تقسیم کار و مبادله در جوامع ارائه شدهاند، به درک دلایل ظهور اقتصاد دیجیتال و چگونگی سمت و سوی آن کمک میکند. مزیت مطلق، مزیت نسبی و مزیت رقابتی، مراحلی هستند که در فرایند تاریخی جوامع منتهی به پیدایش اقتصاد دیجیتالی در عصر حاضر شدهاند. نکته اساسی و کلیدی که باید در نظر داشت این میباشد که تمامی این نظریهها در مورد تجارت بینالملل مطرح شدند و سپس به سایر بخشهای اقتصاد نیز تسری پیدا کردند. به بیان دیگر تأکید بر این دارم که اقتصاد دیجیتال نیز با زیربنای تسهیل و اخذ منافع بیشتر از مبادلات و تجارت در بعد ملی و بینالمللی شکل گرفتهاست.
مزیت مطلق: مزیت مطلق به معنی داشتن توانایی تولید یک کالا با استفاده از منابع کمتر نسبت به یک تولیدکننده دیگر است. به زبان دیگر مزیت مطلق به توانایی یک تولیدکننده در تولید مقدار بیشتر یک محصول یا خدمات نسبت به سایر رقبا با مقدار یکسان منابع اشاره دارد. باز به زبان دیگر مزیت مطلق به معنای بالاتر بودن میزان بهرهوری یک تولیدکننده نسبت به تولیدکننده دیگری در تولید یک کالا است.
مزیت نسبی: «از طریق مبادله است که تفاوت از یک نفرین به یک موهبت تبدیل میشود.» دیوید ریکاردو، در نوشتههای خود در قرن نوزدهم میلادی، اینگونه نتیجهگیری میکند که نفع هر کشوری در این است که به تخصصی شدن در تولید و ارائه کالاها و خدماتی بپردازد که در آن بهترین است و با مبادله مازاد آن با کشورهای دیگر، نیاز خود به کالاها و خدمات دیگر را تأمین کند (که آنها نیز در تولید و ارائه آنها بهتریناند). حتی وقتی یک کشور که در تولید هر دو کالا (مانند پارچه و نوشابه) از یک شریک تجاری بهتر باشد، ولی باز هم برای آن کشور بهتر است که در تولید کالایی تخصصی شود که «نسبت» به شریک تجاری و کالای دیگر، بهتر آن را تولید میکند و اینجایی است که واژه نسبی در عبارت مزیت نسبی موجودیت مییابد. بدین ترتیب هر کشوری با تخصصی شدن در تولید کالایی که نسبتاً مزیت بیشتری در تولید آن دارد، میتواند دیگر کالاهای مورد نیاز خود را با مبادله مازاد تولید خود با مازاد تولید دیگر کشورها تأمین کند. تخصصی شدن و انجام مبادله باعث میشود که هر یک از کشورها بتوانند بیشتر از حالتی که هر کدام خود به تولید هر دو کالا بپردازند، مصرف کنند. همین منطق برای شرکای تجاری بیشتر نیز صادق است.
” تجارت آزاد در میان ملتها باعث افزایش رفاه تمامی طرفین تجاری و توسعه همکاری انسانها میگردد. تولید با مزیت نسبی باعث افزایش آرامش و صلحجویی در روابط انسانها میگردد، زیرا وقتی افراد تخصصی میشوند و به مبادله میپردازند، به یکدیگر وابسته میشوند. ”
مزیت رقابتی: مجموعهای از تواناییهای منحصر به فرد یک واحد اقتصادی است که اجازهٔ نفوذ به بازارهای دلخواه و برتری بر رقبا را برای آن واحد فراهم میآورد.
بعد از جنگ جهانی دوم و با شکلگیری تغییرات دائمی تکنولوژیکی و آشنایی با فناوریهای نوین و سیستمهای اطلاعاتی، نقش عوامل تولید سنتی برای بنگاهها و جوامع کمرنگ شد. به عبارت دیگر داشتهها مبنای برتری، پیشروی و رهبری نبود بلکه به تدریج بهبود فرایندها و شکلگیری سرمایه انسانی موضوعیت پیدا کرد. نکته مهم این است که هنوز این دوره را نمیتوانیم دوره «مبتنی بر دانش» بخوانیم، اما باید به این نکته اشاره کنیم که در این دوره اگرچه دانش و دانایی پایه اساسی کار نیست، اما دارای نقش قابل توجهی است که در عرصههای گوناگون میتوان آن را ملاحظه کرد. (مفهوم مزیت رقابتی برای اولین بار در سال ۱۹۵۷ و توسط فیلیپ سلزیک مطرح شد)
در این دوره حضور دانش و نرمافزارها در عرصه اقتصاد به مرحلهای از بلوغ میرسد که کاملاً فناوری دیجیتالی و شبکههای ارتباطی با ساختار جدید، مبنای کار قرار میگیرد که با گذشت زمان و انباشت سرمایه این روند به کاهش هزینهها منجر میشود و ماهیت هزینههای تولید از سرمایهبر به دانشبر تغییر میکنند.
اقتصاد دیجیتال فضای اقتصاد جهانی را به سمت و سوی رقابتی سوق میدهد و به گفته کارشناسان، اقتصاد دیجیتال موجب میگردد که موانع ورود به بازار برداشته شود و هر فرد به راحتی از طریق شبکه وارد اقتصاد جهانی شود. گذشته از آن به واسطه استفاده از قابلیتهای شبکه، قدرت مصرفکننده از طریق مقایسه قیمتها و کیفیتها و دسترسی به اطلاعات افزایش مییابد. از سوی دیگر اندازه شرکتها کوچک شده و طیف وسیعی از واحدهای اقتصادی از طریق شبکه جهانی به یکدیگر وصل میشوند، هزینه مبادله (Transaction Cost) که یکی از عوامل مهم تنظیمکننده مبادلات و قیمتها است به شدت کاهش مییابد. در واقع، گسترش اقتصاد دیجیتالی موجب فشردگی زمان و مکان شده و در عین بزرگتر کردن بازارها در مقیاس جهان شدت رقابت را بالا بردهاست.
ماهنامه شبکه را از کجا تهیه کنیم؟
ماهنامه شبکه را میتوانید از کتابخانههای عمومی سراسر کشور و نیز از دکههای روزنامهفروشی تهیه نمائید.
ثبت اشتراک نسخه کاغذی ماهنامه شبکه
ثبت اشتراک نسخه آنلاین
کتاب الکترونیک +Network راهنمای شبکهها
- برای دانلود تنها کتاب کامل ترجمه فارسی +Network اینجا کلیک کنید.
کتاب الکترونیک دوره مقدماتی آموزش پایتون
- اگر قصد یادگیری برنامهنویسی را دارید ولی هیچ پیشزمینهای ندارید اینجا کلیک کنید.
نظر شما چیست؟