این مطلب یکی از مقالات پرونده ویژه «مراکز داده نرمافزار محور» است. برای دانلود کل پرونده ویژه اینجا کلیک کنید.
هنگامیکه ایبی تصمیم گرفت برای کلاود داخلی خود یک مرکز داده نرمافزار محور بسازد، OpenStack را برای کمک به مدیریت آن انتخاب کرد. تنها دو سال پس از معرفی این نرمافزار اپنسورس، مدیریت کلاود ایبی تشخیص داد که برای پیادهسازی آماده است؛ دستکم برای دوره آزمایشی. بخش SDN این راهکار در قالب Nicira Network Virtualization Platform وجود داشت که اکنون متعلق به VMware است (که کاملاً با Quantum، جزء مدیریت شبکه اپناستک یکپارچه بود).
جیسی مارتین، معمار کلاود eBay Marketplaces، میگوید: «مدتی بود که به دنبال مجازیسازی شبکه خود بودیم، Nicira NVP بهطور پیشفرض از اپناستک پشتیبانی میکرد؛ یک راهکار مورد حمایت جامعه اپنسورس که میتواند ایجاد پیوسته یک کلاود خصوصی را با شبکههای مجازی خودکار سازد، این همان چیزی بود که به دنبالش بودیم.»
مطلب پیشنهادی: مراکز داده نرمافزارمحور: خوراک ابر و برنامههای نوین
آنها کار را با ساخت یک ساختمان کوچک آزمایشی برای eBay Marketplaces آغاز کردند که به توسعهدهندگان اجازه میداد بیدرنگ شبکههای آزمایشی را ترتیب دهند و آنها را از بین ببرند. ایبی برای ایجاد کلاودهای خصوصی مجازی برای کاربران کلاسهای مختلف از NVP و اپناستک استفاده کرد. برای مثال، به گفته مارتین، یکی برای توسعهدهندگان و دیگری آزمایش خارجی با دسترسی کامل از طریق اینترنت. هر کلاود خصوصی مجازی بسته به دسترسی به شبکه مجازی مشخص، قابلیتهای متفاوتی دارد.
مارتین میگوید: «ما میتوانیم بر اساس کلاس سرویس، ترافیک را غربال کنیم یا ویژگیها را فعال یا غیرفعال کنیم. همچنین میتوانیم اجازه دهیم تشکیلات دیگر درون ایبی، محیط کلاود خصوصی و ایزوله خود را داشته باشند و نوع دسترسی و کنترل را برای کاربران خود تعیین کنند. این راهی است تا بتوانیم یک نمونه معادلِ محیطهای فیزیکی روی یک زیرساخت اشتراکی درست کنیم.»
با گذشت شش ماه، بیش از 1500 توسعهدهنده ایبی به کلاود داخلی دسترسی یافتند.
پیپال به موج میپیوندد
همقطاران مارتین در شرکت خواهر، پیپال، متوجه انقلاب کوچکی شده بودند که در دالانهای مجازی در جریان بود. از قضا اپناستک با بسیاری از اصول کاری پیپال تطابق داشت، زیرا اپنسورس است و شرکت پرداخت آنلاین را به فروشندگان خاصی محدود نمیسازد. همچنین جامعهای قوی از توسعهدهندگان دارد که بهترین تجربههای صنعت را بهکار میگیرد و پیادهسازی آن به پیپال اجازه میدهد در سرمایهگذاری و رشد ایبی، نقشی مثبت داشته باشد.
ساران ماندیر، مدیر ارشد مهندسی پلتفرم و عملیات در پیپال، میگوید: «ما اپناستک را به منزله راهی میدانیم برای رساندن سریعتر محصولها به بازار. هر آنچه نیاز است، انجام میدهیم تا به افزایش چابکی، دسترسیپذیری و شتابدهی به نوآوری برای کسبوکار و توسعهدهندگان خود برسیم.»
پیپال هنوز در حال آزمایش نخستین شبکههای نرمافزار محور خود است. اما اپناستک را در عمل بهکار گرفته و کیف پول دیجیتال و دیگر برنامههای در دسترس مشتری را از ژانویه 2013 روی کلاودی تحت مدیریت اپناستک اجرا کرده است. ماندیر میگوید: «ما در پیپال، در سهماهه نخست 2013، مقدار 5277 دلار TPV (سرنام (Total Payment Volum را در هر ثانیه اداره میکنیم. در حال حاضر، مجموعه برنامه جاوای front-end توسط اپناستک پشتیبانی میشود. همچنین برنامههایی برای گسترش این موضوع به بقیه زیرساخت پیپال تا پایان امسال [2013] در جریان است.»
در توسعه شبکه داخلی بود که پیپال عمیقترین تغییرات را دید. این شرکت در سال 2012 بهطور متوسط 49 روز روی تأمین زیرساخت برای برنامههای جدید زمان گذاشت. اما اکنون با وجود کلاود اپناستک، زمان متوسط بار گذاشتن به اضافه تأمین زیرساخت، هفت روز است و با وجود اینکه استفاده از نرمافزار برای خودکارسازی تأمین ذخیرهها نقش بزرگی داشت، تنها عامل نبود. پیپال همچنین باعث ساده شدن و از میان رفتن فرآیند کاری میان گروهها شد و با هدف ارائه یک گزینه سلفسرویس به توسعهدهندگان آنها را قادر ساخت تا در عرض چند دقیقه به اجرا برسند.
تکمیل پازل مجازیسازی
بر اساس اظهارات کلی هرِل، نایبرئیس و مدیر واحد کسبوکار نرمافزارهای شبکه در Brocade، حرکت ایبی و پیپال به SDN بخشی از یک تغییر پارادایم عظیم است که با ظهور ماشینهای مجازی آغاز شد. مجازیسازی هماکنون تکههای ذخیرهسازی و محاسباتی پازل آیتی را متحول ساخته است. اکنون نوبت شبکه است.
او میگوید: «پیش از مجازیسازی، میتوانستید در راهروهای مرکز داده افرادی را ببینید که چرخ دستیهایی شامل جعبههای سیاه را حمل میکنند که مانند ساییدن دو ترکه برای ساختن آتش بود، وقتی که آنچه نیاز دارید یک مایکروویو است، بیشتر زیرساختهای آیتی به سمت یک الگوی نرمافزاری تغییر جهت میدهند، اما ما هنوز منتظر شبکه هستیم تا به این قافله برسد و به اندازه بخش محاسباتی چابک شود.»
تا پیش از این، پلتفرمهای مدیریت کلاود اپنسورس عمدتاً مورد استفاده شرکتهای ارتباطی، خدماتدهندگان ابری و آزمایشگاهها و دانشگاهها قرار میگرفتند. اما به گفته انیل لاکانی، یک پژوهشگر ارشد در گارتنر، اکنون این پلتفرمها توجه سازمانهای مختلف را جلب کردهاند.
او میگوید: «اکنون شرکتهایی را میبینیم که به پیادهسازی پلتفرمهای کلاود اپنسورس بهصورت آزمایشی یا در ابعاد کوچک میپردازند. سازمانهای پیشگامی نیز هماکنون این کار را در ابعاد بزرگ انجام دادهاند که عامل پیشبرنده آن اصلی اقتصادی است. در بسیاری از موارد، اینکه شرکت خود، این کار را انجام دهد، در طولانیمدت ارزانتر درمیآید تا به فراهمکنندگان کلاود عمومی وابسته شود یا هزینه لایسنس نرمافزارهای تجاری اختصاصی را پرداخت کند.»
یکپارچه شدن شبکههای نرمافزارمحور، برای هر پلتفرم اپنسورس یک نقطه بلوغ مهم است. وی ادامه میدهد: «امکان شبیهسازی ارزانقیمت یک محیط کلاود در ابعاد وب در کنار پشتیبانی از شبکههای چندگانه و گزینههای ذخیرهسازی، مشتریها را بسیار بیشتر به این موضوع علاقهمند میکند.»
به گفته کایل مکدونالد، نایبرئیس کلاود درCanonical Software، بیشتر افراد پس از خرید Nicira توسط VMware در ژوئیه 2013 بود که میان SDN و اپناستک ارتباطی برقرار کردند. این شرکت توزیعکننده کلاود اوبونتوی مبتنی بر اپناستک است. او میگوید: «توانایی بازطراحی شبکه بهصورت بیدرنگ و پشتیبانی از همه ماشینهای مجازی فارغ از اینکه کجا باید بروند، بخش جادویی قضیه بود. این امر ناگهان ساختن یک کلاود را به کاری بسیار آسان تبدیل کرد و با آسانتر شدن آن، شاهد رشد سریع استفاده از اپناستک در بازار بودیم.»
اما به گفته مارتین، ایبی هنوز به یک راهکار مختص یک فروشنده خاص پایبند نشده است. این اتفاق با وجود یک راهکار اپن سورس ضرورتی هم ندارد. او میگوید: «دلیل اصلی استفاده ما از OpenStack Quantum ایجاد یک تجرد روی قابلیتهای SDN است. ما در ایبی سیاستی مبتنی بر کار با چندین فروشند داریم، اما بهطور مرتب خدماتدهندگان فناوری خود را ارزیابی میکنیم و تمایل داریم که گزینههای خود را باز بگذاریم.»
شکلگیری کلاود
تا کنون فقط تعداد کمی از سازمانهای بزرگ، SDN و اپناستک را در ابعادی به بزرگی ایبی و پیپال پیادهسازی کردهاند. این یعنی زوج مذکور باید راهی را در یک قلمرو ناشناخته باز میکردند. به گفته ماندیر، بزرگترین موانع فنی پیش روی پیپال در زمینه دسترسیپذیری و کارایی در ابعاد بزرگ بود که پیش آمد. او میگوید: «ما مجبور بودیم برای رسیدن به نیازهای دسترسیپذیری بالای خود راهکارهایی ویژه ترتیب دهیم، زیرا برخی مشکلات در زمینه کارایی که در هنگام اجرای اپناستک در محیط کوچک به چشم نمیآیند، در ابعاد بزرگ آشکار میشوند. در این زمینه کمک زیادی از سوی جامعه توسعهدهنده متوجه ما نبود، بنابراین باید خودمان چارهای میاندیشیدیم.»
اما مشکلات فنی کوچکتر از مشکلات کسبوکاری، فرآیندی و فرهنگی بودند. به گفته مارتین، بهکارگیری نرمافزار خودکارسازی راه خوبی برای خودکار کردن شبکه و زیرساخت است، اما کافی نیست. باید کسبوکار و فرآیند نرمافزاری نیز بازمهندسی شوند. مارتین میگوید: «مانع اصلی این است که ابتدا باید مشکلات فرآیندی حل شود. بهتر است بگویم ابتدا ساده و سپس خودکارسازی شود. اگر یک موقعیت as-is را بگیرید و سعی کنید آن را سلفسرویس یا خودکار سازید، ممکن است به مشکلات زیادی بر بخورید.» برای مثال، چنانکه مارتین میگوید، ایبی برای خودکارسازی فرآیند خود، باید نحوه مدیریت تغییرات را اصلاح میکرد. در اصل، هر درخواست تغییری باید زیر بازبینی میرفت، اما حالا نرمافزاری که تغییر را انجام میدهد، باید تأیید شود.
او میگوید: «این نوعی از بازمهندسی بود که برای فراهم کردن خودکارسازی و چابکی باید متحمل میشدیم.» این همچنین به معنای بازمهندسی نیروی کاری آیتی ایبی و تفکر خارج از مرزهای سازمانی سنتی بود.
مارتین میگوید: «وقتی که میخواهید یک مشکل را در زمینه شبکههای مجازی از بین ببرید، به مهارت و تخصص در سرور، شبکه و امنیت نیاز دارید. پرسش اینجا است که آیا باید از افرادی در آن سه سازمان درخواست مشارکت کرد یا باید در هر حوزه افرادی با مهارت یافت؟ ما دریافتیم که کارآمدتر است اگر افراد مناسبی با درک خوبی از هر سه لایه داشته باشیم.»
چابکی کلید ماجرا است...
به گفته ماندیر، کلید یک پیادهسازی موفق، بزرگ فکر کردن و کوچک اجرا کردن است. او میگوید: «از نظر فناوری، به نظرمیرسد باید آرمانی بزرگ داشت، اما وقتی پای اجرا به میان میآید، باید تمرکز خود را بهدقت تعیین کنید. طرح اولیه ما انتخاب یک برنامه خاص از سایت و خودکارسازی پیوسته آن بود. ما سعی نکردیم این کار را همزمان برای ده برنامه انجام دهیم. وقتی این تخصص را قوت ببخشید، میتوانید آن را به برنامهها و کاربردهای دیگری تعمیم دهید. اما اگر با تمرکز بسیار پهناور آغاز کنید، اجرا به اندازه کافی روان نخواهد بود.»
هدف نهایی این است که کسبوکار با حرکتِ همگام با نوآوری، رقابتی باقی بماند. برای بیشتر سازمانها، مشکل محدودکننده قدرت محاسباتی یا نوآوری نیست، بلکه زیرساخت انعطافناپذیر است. ماندیر میگوید: «ما سعی داریم یک سیستمعامل مرکز داده مستقل از محاسبات، ذخیرهسازی، شبکه و هایپروایزر بسازیم. هدف ما ساخت پلتفرمی است که یک چیز را فراهم میکند: چابکی، چابکی، چابکی.»
ماهنامه شبکه را از کجا تهیه کنیم؟
ماهنامه شبکه را میتوانید از کتابخانههای عمومی سراسر کشور و نیز از دکههای روزنامهفروشی تهیه نمائید.
ثبت اشتراک نسخه کاغذی ماهنامه شبکه
ثبت اشتراک نسخه آنلاین
کتاب الکترونیک +Network راهنمای شبکهها
- برای دانلود تنها کتاب کامل ترجمه فارسی +Network اینجا کلیک کنید.
کتاب الکترونیک دوره مقدماتی آموزش پایتون
- اگر قصد یادگیری برنامهنویسی را دارید ولی هیچ پیشزمینهای ندارید اینجا کلیک کنید.
نظر شما چیست؟