البته عظمت این جلوههای صوتی فقط منحصر به زمان نبرد نمیشود، بلکه حتی آرامش و امنیت فضای داخلی تانک Fury با صدابرداری و صداگذاری بسیار دقیق و هوشمندانه بهخوبی منتقل شده است. این صداها کمک بسیار زیادی در فضاسازی صحنههای داخلی تانک کرده است و نوعی آرامش همراه با هیجان و ترس را بهخوبی تداعی میکند. با اینکه در این بخش از «هنر و سرگرمی» بیشتر به جلوههای بصری دیجیتال پرداختهایم، اما خالی از لطف نیست که این بار به جلوههای صوتی در یک فیلم بپردازیم. اینکه برای تهیه جلوههای صوتی نظیر آنچه در «خشم» میبینیم، چه زحماتی کشیده میشود و چطور جلوههای صوتی بینقص و هوشمندانه میتواند کمک بزرگی به گروه جلوههای بصری دیجیتال کند تا تصاویری که ساختهاند، بیش از پیش واقعی و باورپذیر از کار درآیند.
فیلم «خشم» شاید یکی از تأثیرگذارترین و البته دلخراشترن فیلمهایی باشد که تاکنون از جنگ ساخته شده است و میتوان آن را از جنبههای مختلفی بررسی کرد. گذشته از پیامهای درست یا نادرستی که منتقل میشود، فضایی که در فیلم ایجاد شده بیننده را بهطور کامل در دنیای بیرحم یک نبرد واقعی قرار میدهد. در میان تمام عناصر ناب این فیلم که دست به دست هم دادهاند تا تجربهای باورپذیر از شرایط دشوار یک نبرد برای بیننده خلق شود، صداهایی که در فیلم شنیده میشوند، بهطور ویژه خودنمایی میکنند. این صداها بهویژه در میانه نبردها، آنچنان جذاب هستند که حتی میتوان یکی از ویژگیهای مهم این فیلم را جلوههای صوتی آن دانست. بهندرت اتفاق میافتد که در فیلمی صدای برخورد یک گلوله به بدنه تانک یا توپی سنگین قابل شنیدن باشد، اما در فیلم «خشم» میتوان چنین صداهایی را با جزییات بالا و بهطور کاملاً باورپذیر شنید. در این مطلب، اشارهای خواهیم داشت به برخی تلاشهایی که برای ضبط صدا و تولید جلوههای صوتی این فیلم صورت گرفته است. برای صداهای استفاده شده در این فیلم، علاوه بر صداسازیهایی که با ابزارهای مختلف صورت گرفته، از نمونههای واقعی تانکهای شرمن و تایگر و همین طور ادوات نظامی واقعی استفاده شده است. درهم آمیختن هنرمندانه صداهای واقعی ادوات نظامی و صداهای دستساز، ترکیبی باورپذیر را برای این فیلم بهارمغان آورده است که بهندرت میتوان نظیر آن را در فیلمی دید.
تانکها
در حالی که دیوید آیر (کارگردان فیلم) برای تصویربرداری در انگلستان آماده شده بود، پل ان.جی. اتوسون، طراح صدا و ناظر ضبط فیلم که جوایزی نیز در کارنامه خود دارد را به استودیو سونی پیکچرز فراخواند و با هم فهرستی از صداهای مورد نیاز برای هر تانک و وسیله نقلیه در فیلم تهیه کردند. هر تانک شرمن در فیلم ویژگیهای منحصر بهفردی دارد و ایر میخواست این ویژگیهای منحصر بهفرد را از طریق صدا منتقل کند. در نتیجه، ضبط صدای تانکهای واقعی سر صحنه بسیار حیاتی بود. اتوسون برای ضبط صداهای مورد نیاز و بهدست آوردن جلوههای صوتی، ایلام هافمن متخصص ضبط جلوههای صوتی از انگلستان را به خدمت گرفت تا صداهای مربوط به وسایل نقلیه و تانکها را با دقت و جزییات ضبط کند. اتوسون میگوید: «ما این فرصت بزرگ را در اختیار داشتیم که صدای تانکهای شرمن واقعی و نیز یک تانک تایگر 1 را که تنها نمونه عملیاتی موجود از این تانک است، ضبط کنیم. تانک تایگر 1 موتوری بسیار قدرتمند و با کارایی بالا دارد که در مقایسه با موتور ابتدایی تانک شرمن، مثل یک ماشین مسابقه است.»
شکل 1: صدابرداری از تانکهای واقعی توسط گروه هافمن
استفاده از تانکهای واقعی نشان میدهد که واقعگرایی تا چه حد برای کارگردان مهم بوده است. ایر فقط به واقعگرایی بصری برای این فیلم اکتفا نکرد و دقت زیادی بر واقعی بودن صداها هم داشت. او میخواست صداهای شنیده شده در فیلم، ویژگیهای منحصر بهفرد هر تانک را از صدای موتور گرفته تا چرخها نشان دهد. ایلام هافمن درباره این دقت کارگردان میگوید: «کارگردانی که تا این حد به صدا اهمیت میدهد، قابل تحسین است.»
اتوسون و ایر فهرست مفصلی از صداهایی را که برای فیلم نیاز داشتند، به هافمن و دستیارش آنجل پرز گرندی ارائه دادند. هافمن درباره ضبط صدا میگوید: «ضبط صدای یک وسیله نقلیه شبیه ضبط صدای درام است. هر میکروفون عناصر و فرکانسهای متفاوتی را ضبط میکند. وقتی صدای گرفته شده با این میکروفونها را با هم ترکیب میکنید، صدایی کامل و با جزییات زیاد خواهید داشت.» هافمن و گروهش برای اینکه بتوانند عناصر بیشتری از صدای اجزای تانک و وسایل نقلیه بهدست آورند، بیست کانال صوتی را برای صداهای خارجی در نظر گرفتند. بهعنوان مثال، میکروفونهای خارجی ثابتی را در زمینهای گلآلود سر صحنه نصب کردند تا صدای عبور تانکها و دور و نزدیک شدن آنها را ضبط کنند. علاوه بر این، شانزده تا بیست کانال صوتی هم برای صداهای مربوط به روی تانک و داخل تانک در نظر گرفته شد. به این ترتیب، آنها قادر بودند هر جنبه صوتی از حرکات تانک را ضبط کنند و همه آنها را داشته باشند (شکل 1).
استفاده از چهل کانال صوتی پوششی گسترده برای صدابرداری محسوب میشود. برای اینکه ایدهای از بزرگی چنین کاری داشته باشید، میتوان به این موارد اشاره کرد:
ـ یک پیکربندی میکروفون آنبورد شامل دو میکروفون مونوی Directional که به سمت چرخهای تانک در هر دو طرف گرفته شده بود تا صدای مکانیکی چرخهای تانک بدون صدای موتور و اگزوز بهطور استریو ضبط شود.
ــ دو میکروفون Directional مونو در هر دو طرف تانک برای ضبط استریوی صدای تسمههای تانک، بدون صدای موتور و اگزوز قرار داده شد.
ـ قرار دادن دو میکروفون Binaural روی لوله تانک که به سمت تانک قرار داده شد، برای ضبط صدا بهصورت Binaural بهمنظور شبیهسازی آنچه شخص در زمان نزدیک شدن تانک میشنود.
ـ دو میکروفون Omni روی تانک و در دو طرف برای ضبط صدای استریو از تانک و انعکاسهای اطراف قرار داده شد.
ـ داخل تانک هم یک جفت استریو صداها را از نقطه دید راننده ضبط میکرد و جفت استریوی دیگر هم صداهای ارتباطی را ثبت کرد.
سه میکروفون مونو هم در بخشهای مختلف قسمت موتور تانک قرار داده شدند. یک میکروفون مونو در محلی از موتور قرار گرفت تا صدای مکش هوا توسط موتور ضبط شود و دو میکروفون مونوی دیگر برای ضبط صدای اگزوز در زوایا و فواصل مختلف قرار داده شدند. اینها از جمله میکروفونهایی بودند که برای ضبط صدای اجزای تانک استفاده شدند. به گفته هافمن، بخش هنری فیلم کار بزرگی را برای استتار میکروفونهای خارجی انجام دادند. همه این کارها هم برای تانک شرمن و هم برای تانک تایگر انجام شد. هافمن این را فرصتی استثنایی برای ضبط صدای یک تانک نادر نظیر تایگر میداند. آنها برای ضبط سر صحنه یک روز زمان در اختیار داشتند و یک روز هم برای ضبط در یک پایگاه نظامی در انگلستان در اختیار آنها بود. ایر اصرار داشت که صدای تانک تایگر سر صحنه و در زمین گلآلود ضبط شود؛ زیرا صدای حرکات تانک روی زمین گلآلود بسیار متفاوت از صدای آن روی جاده صاف است.
شکل 2: هافمن سر صحنه صدابرداری
علاوه بر این، اتوسون از هافمن درخواست کرد جزییاتی از صدای مکانیسمهای تفنگهای تانک، صدای حرکت لوله تانک، برخورد گلولههای توپ به کنار تانک و صدای بیرون آمدن پوکهها از لوله را نیز ضبط کند. هافمن با استفاده از پتک به قسمتهای مختلف تانک ضربه میزد و با میکروفونهایی که در داخل و خارج نصب بود، صدا را ضبط میکرد. به گفته هافمن، او در این فیلم صداها را بهطور وسیع پوشش داده است. آنها صدای هر وسیله را سر صحنه و در کل ضبط و حتی صداها را با موتور روشن و بدون موتور روشن ضبط کردند: «من از رانندههای تانک خواستم که بهسرعت برانند و وقتی از کنار ما میگذرند در یک لحظه موتور را خاموش کنند تا بتوانیم فقط صدای حرکت در گل را بدون مزاحمت صدای موتور ضبط کنیم.» (شکل 2)در پایان کار، او 400 گیگابایت فایل صوتی در اختیار داشت: «این یک منبع عظیم بود. من ترکهای صوتی خام را با توضیحات برای پل فرستادم. در کل، چیزی در حدود 4 هزار فایل بود.» او برای ارسال سریع فایلهای بزرگ برای اتوسون در کالیفرنیا، از Aspera استفاده کرد. همچنین، یک درایو حاوی تمام صداها را برای ددی درن، تدوینگر فیلم فرستاد. نکته جالب اینکه استیون پرایس آهنگساز این فیلم هم از هافمن خواسته بود تا صدای برخوردها، خراشیده شدن فلزات، صدای لولاها و دریچهها و صداهایی اینچنینی را ضبط کند تا وی از آنها در موسیقی استفاده کند.
برخوردها و گلولهها
در حالی که هافمن به ضبط صدای تانکها و وسایل نقلیه در سر صحنه میپرداخت، اتوسون و گروهش مشغول صدابرداری از سلاحها، برخوردها و انفجارات در کالیفرنیا بودند. بنا به گفته اتوسون، ضبط صدای اسلحه آن طور که بهنظر میرسد، کار راحتی نیست. شلیک یک اسلحه سبب کماثر شدن میکروفون که نزدیک اسلحه میشود و بنابراین برای ضبط صدای شلیک اسلحه، میکروفونهای اضافی در فواصل مختلف کار گذاشته شدند. اتوسون در این باره میگوید: «صدای اسلحهای که شما در یک فیلم میشنوید، ممکن است حاصل پنج تا ده میکروفون مختلف باشد که سر صحنه در جهات مختلف کار گذاشته شدهاند و برای بازسازی صدای یک اسلحه صداهای ثبت شده توسط این میکروفونها با هم ترکیب میشوند. در استودیو ما روزها یا هفتهها زمان صرف کردیم تا صدای این اسلحهها به واقعیت نزدیک شود. انجام این کار یک فرایند بزرگ است.»
شکل 3: کیفیت صداها و باورپذیری آنها کمک زیادی به جذابیت صحنههای نبرد کرده است. در نماهای مختلف فیلم میتوان صداهایی از جنسهای مختلف شنید.
تصویر بالا: پیش از اینکه دان با بازی برد پیت متوجه عبور گلوله از کنارش شود، بیننده صدای زوزه گلوله را از بیرون قاب میشنود و حتی میتواند مسیر حرکت آن را مجسم کند (در این تصویر گلوله در حال عبور از سمت چپ تصویر است).
تصویر وسط: در این صحنه از داخل تانک شرمن در حال دیدن عبور گلوله شلیک شده توسط تایگر هستیم. این هم از جمله صحنههایی است که صدای زوزه کشیدن گلوله تأثیر زیادی در آن دارد.
تصویر پایین: گلوله شلیک شده از شرمن با صدایی متفاوت که در کنار تایگر به زمین میخورد و کمانه میکند.
درباره برخوردها و اثر گلولهها هم همین امر صادق است. وقتی صدای برخورد گلولهها به سطوح ضبط میشد، نتیجه کار یک صدای مختصر بود. بنابراین، اتوسون مجبور بود این صداهای واقعی ضبط شده را به صداهایی کندتر و قویتر تبدیل کند. در صحنههایی از فیلم، گلولههای توپ با سرعت بالایی عبور و زمانی که با تانکهای شرمن برخورد میکنند، صدای خاصی شنیده میشود. اتوسون میگوید سربازانی که در جنگ جهانی دوم جنگیدهاند، توصیفات مفصلی از صدای گلولههای توپ داشتهاند. به گونهای که او و گروهش قادر بودند از این توصیفات برای ساخت صدا برای هر گلوله منحصر بهفرد توپ استفاده کنند. او میگوید: «وقتی چنین گلولههای پرسرعتی نزدیک میشدند، بنا به گفته سربازان جنگ جهانی دوم، سر و صدای زیادی داشتند. مثل اینکه یک قطار باری در حال عبور بوده است.» اتوسون و گروهش برای طراحی صدای گلولههای توپ که با سرعت بالا حرکت میکردند، از مهمات واقعی استفاده کردند. ولی برای نزدیک شدن صدا به آنچه میخواستند، از موادی از جنس فولاد و برنج هم استفاده کردند: «ما به صداهای طولانیتری نیاز داشتیم. در نتیجه، مجبور بودیم گلولهها را به ارتفاع بالاتری شلیک کنیم. اما با این کار گلوله با سرعت مناسبی عبور نمیکند. در این فیلم، ما گلولههایی را نشان دادهایم که از ارتفاع ده فوتی زمین بهسرعت عبور میکنند. اگر شما صدای یک گلوله واقعی را با این فاصله ضبط کنید، چیز زیادی بهدست نمیآورید.» وی برای حل این مشکل از یک اسباببازی کمک گرفت: «برای حل این مشکل از فریزبی استفاده کردیم. سوتهایی را به آن وصل کردم و با پرتاب آن، صدای زوزه گلولههای توپ که مورد نیاز بود، بهدست آمد.» سپس، اتوسون این صداهای ضبط شده از سوتها را دستکاری کرد تا در ترکیب با صدای ضبط شده از حرکت گلولههای واقعی در هوا نتیجه بهتری دهد. او معتقد است: «این بسیار جالب است که ترسناکترین صدای این فیلم توسط اسباببازیهای کودکان ساخته شده است. نتیجه کار بسیار عالی بود و دیوید بسیار از آن خوشش آمد.» (شکل 3) وقتی گلولهها به تانک برخورد میکنند، ضربهای ایجاد میکنند که سبب میشود کل تانک بهلرزه درآید، به طوری که به گفته اتوسون: «درست مثل این است که شما در میان یک ناقوس بزرگ کلیسا نشسته باشید.» برای ضبط این صداها از ناقوسهای برنجی واقعی استفاده شد. علاوه بر این، با پتک ضرباتی به صفحات فولادی زده میشد و برای ایجاد صدای لرزش بیشتر صفحات کمی به سمت بالا حرکت داده میشد. در آخر، این صداها با لایههایی از صدای ناقوس ترکیب شد تا صدای نهایی برخورد گلولهها به تانک بهدست آید.
داخل تانک
پس از اینکه جلوههای صوتی خام ضبط شد، اتوسون و گروهش از این صداها در مرحله طراحی صدا استفاده کردند تا نتیجه هم واقعی و هم برای مخاطب جالب باشد. باید به این نکته توجه داشت که صداهای واقعی لزوماً صداهایی جذاب برای مخاطب نیستند. او میدانست صدایی که سربازان درون تانکی که گلوله باران میشود میشنوند، در واقعیت چیزی نزدیک به صدای بارش تگرگ است! اما این را هم میدانست که مخاطبان انتظار صداهایی دراماتیکتر دارند: «در زندگی واقعی، بسیاری از صداها جالب و جذاب نیستند. بنابراین، در مرحله پس از تولید کمی عناصر غیر واقعی را به صداهای دنیای واقعی افزودیم و به گونهای آنها را دستکاری کردیم و تغییر دادیم که بهطور مؤثرتر به داستانگویی فیلم کمک کند. رسیدن به این هدف کار زیادی برد.» اتوسون و گروهش ویرایش و میکس نهایی جلوههای صدا را با نرمافزار Pro Tools 11 شرکت Avid و با استفاده از کنسول ICON این شرکت انجام دادند. میکس نهایی فیلم بهصورت 1/5 و در سونی پیکچرز پست صورت گرفت. یکی از طراحیها برای این فیلم این بود که فضای داخلی تانک، حس خانه، پناهگاه و جای امنی را برای سربازان تداعی کند. در اوایل فیلم در اردوگاه نظامی، گروه تانک شرمن Fury، عضو جدیدشان نورمن را میپذیرند. محیط این اردوگاه پر است از سربازانی که مشغول کار هستند و هواپیماهایی که از بالای سر پرواز و وسایط نقلیهای که حرکت میکنند. نورمن برای نخستین بار وارد Fury میشود و همه صداهای بیرون ناگهان ناپدید میشود. اتوسون توضیح میدهد: «هرچند چنین چیزی واقعی نیست؛ با این حال، ما همه صداهای دیگر را حذف کردیم. نورمن میبیند که تانک برای این افراد مثل خانه آنها است و به نظر من این برای مخاطب بسیار مهم است که احساس مشابهی داشته باشد. اینکه این خانه آنهاست، تانک آنهاست و مکانی است که آنها در آن احساس امنیت میکنند.»
قدرت جلوههای صوتی
به لطف پوشش خوبی که هافمن و گروهش دادند و صداهای متنوعی که تهیه کردند، اتوسون گزینههای بسیار متنوعی برای طراحی صدای تانک در اختیار داشت؛ از تسمهها و چرخهای فلزی تانکهای آلمانی و تسمههای تانکهای شرمن گرفته تا مسلسلهایی با کالیبرهای مختلف، موتورهای متنوع و انواعی از تفنگهای دوربرد: «سعی میکردیم در انتخاب صدای اسلحهها طوری عمل کنیم که در کل فیلم صدای اسلحه تانک تایگر 1 قویترین حس را داشته باشد.»
فیلم «خشم» نمونه بسیار خوبی از تلاش یک گروه فیلمسازی برای باورپذیر شدن نتیجه کارشان است. وقتی صحبت از فیلمسازی میشود، صدابرداری و بهویژه بخش جلوههای صوتی، از جمله بخشهایی است که از نظرها دور میمانند و با وجود تأثیر زیادی که در نتیجه نهایی فیلم دارند، عموماً از سوی مخاطبان با بیتوجهی مواجه میشوند. حال آنکه در فیلمی نظیر «خشم» میتوان دریافت جلوههای صوتی صحیح چه تأثیر زیادی میتواند در تصویرسازی فضای مورد نظر کارگردان داشته باشد. جای شکی نیست که جلوههای ویژه میدانی و بصری، اجزای مهم فیلمهای امروزی را تشکیل میدهند. اما نباید از جایگاه جلوههای صوتی نیز غافل بود. جلوههای صوتی نقش مهمی در فیلمسازی و حتی در باورپذیری کار گروههای جلوههای بصری دارد و زمانی که یک سیستم پخش مناسب برای نمایش فیلم استفاده شود، میتوان دریافت صدا به اندازه تصویر از اهمیت برخوردار است. به گونهای که حتی اگر بخشی از فضای داستان در خارج از قاب دوربین قرار گرفته شده باشد و نمایش داده نشود، فقط با استفاده از یک جلوه صوتی مناسب و دقیق میتوان کاری کرد که تماشاگر آن صحنه خارج از قاب را نیز در ذهنش مجسم و به کل قاب اضافه کند. این قدرت جلوههای صوتی در فیلمهاست که نباید دستکم گرفت.
منابع:
Fury Part I: The Sounds of War
The sound of Fury Part II: Tiger 1 Tanks
ماهنامه شبکه را از کجا تهیه کنیم؟
ماهنامه شبکه را میتوانید از کتابخانههای عمومی سراسر کشور و نیز از دکههای روزنامهفروشی تهیه نمائید.
ثبت اشتراک نسخه کاغذی ماهنامه شبکه
ثبت اشتراک نسخه آنلاین
کتاب الکترونیک +Network راهنمای شبکهها
- برای دانلود تنها کتاب کامل ترجمه فارسی +Network اینجا کلیک کنید.
کتاب الکترونیک دوره مقدماتی آموزش پایتون
- اگر قصد یادگیری برنامهنویسی را دارید ولی هیچ پیشزمینهای ندارید اینجا کلیک کنید.
نظر شما چیست؟