حجم اطلاعات دیجیتال با سرعت زیادی در حال افزایش است و حالا بخش قابل توجهی از این اطلاعات ذخیره شده مربوط به میلیونها روح آنلاین میشود! به عقیده کارشناسان، همهگیری کرونای جدید سبب افزایش حجم این میراث دیجیتال شده و اکنون با شمار زیادی از پروفایلهای رهاشدهای مواجه هستیم که صاحبانشان فوت کردهاند. اکنون این پرسش مطرح میشود که چگونه باید میراث دیجیتال را مدیریت کنیم و حریم خصوصی و اخلاق در این میان چه جایگاهی دارند؟
اندیشمندان، مرگ در دنیای مدرن را مرگِ پنهان نامیدهاند. این نامگذاری ناشی از این واقعیت است که در دوران مدرن، بیشتر افراد لحظات پایانی زندگی خود را در مراکز درمانی میگذرانند و کمتر کسی به جز کادر درمان، مرگشان را میبیند. اکنون شماری از کارشناسان معتقد هستند که با فراگیر شدن فناوریهای دیجیتال، در حال گذر از دوران مرگِ پنهان هستیم. میراث دیجیتال و پروفایلهایی که افراد فوت شده روی شبکههای اجتماعی باقی میگذارند بار دیگر مرگ در انظار عمومی و این بار در فضای مجازی را رواج داده است. در صورت درگذشت یک کاربر، مخاطبان او متوجه این فقدان میشوند. افراد فوت شده حالا از طریق تلفن همراه، شبکههای اجتماعی، تصاویر و ویدیوهایی که از آنها بر روی رسانههای ذخیرهساز فیزیکی یا روی ابر برجای مانده برای همیشه در دسترس هستند. این مواجه شدن ما با مرگ عزیزان، شاید تجربهای منحصربفرد محسوب شود.
از دادههای آنلاین که پس از مرگ برجای میگذاریم با عنوان میراث دیجیتال یاد میشود. البته این مفهومی گستردهتر است و فقط به دادههای آنلاین یا آنچه از ما بر روی اَبرهای مجازی باقی میماند محدود نمیشود بلکه هرآنچه روی رسانههای ذخیرهساز، تلفن همراه و سایر دستگاههای شخصیمان ذخیره میکنیم را هم دربر میگیرد. وجود این میراث دیجیتال، کسب و کارهایی را هم رونق داده است که زیر چتر «زندگی دیجیتال پس از مرگ» فعالیت میکنند. مدیریت اطلاعات دیجیتال فرد متوفی، برگزاری مراسم یادبود آنلاین، شبیهسازی دیجیتال فرد متوفی و ارسال پیام از سوی متوفی برای بستگانش از جمله خدماتی هستند که بر پایه میراث دیجیتال کاربران بنا شدهاند (شکل ۱). اما آنچه که بیش از همه اهمیت دارد و در اینجا بر آن متمرکز خواهیم شد، چالشهایی است که مرگ کاربران به دنبال میآورد؛ از جمله این چالشها، مباحث مربوط به حریم خصوصی و زندگی دیجیتال پس از مرگ است.
مرگ دیجیتال
Carl Öhman از محققان انستیتوی اینترنت آکسفورد پیشبینی میکند که کمتر از پنجاه سال آینده شمار مردگان صاحب حساب کاربری در فیسبوک بیش از زندگان خواهد بود و این میزان ممکن است طی سه دهه آینده، به حدود یک میلیارد نفر برسد. تخمین زدن اینکه چه میزان از محتوای آنلاین، مربوط به این حسابهای کاربری خواهد بود دشوار است، اما کارشناسان معتقدند از منظر اخلاقی این یک موضوع حساس است و این سبک جدید مرگ، نیازمند ملاحظات اخلاقی جدیدی است. روش استانداردی برای مواجهه با میراث دیجیتال وجود ندارد و ما نیازمند وضع کردن چنین استانداردهایی هستیم. بررسیها نشان داده است که بستگان فرد متوفی رویکردهای متفاوتی را در زمینه میراث دیجیتال وی در پیش میگیرند. بهعنوان مثال ممکن است مادر یک کودک فوت شده، تصمیم بگیرد هر ردی از کودکش را در اینترنت پاک کند. در حالیکه دوستان آن کودک مایل باشند آن دادهها بر روی اینترنت باقی بمانند تا بتوانند فقدان او را مثلاً از طریق مراجعه به صفحه اینترنتیاش جبران کنند.
شکل۱ - با شیوع کرونا مراسم خاکسپاری از راه دور بیش از پیش رواج یافته است و شرکتهایی چنین خدماتی را عرضه میکنند.
حریم خصوصی درگذشتگان
تقریباً به صراحت میتوان گفت که هیچ قانونی برای حفظ حریم خصوصی دادههای افراد فوت شده وجود ندارد. بهطور مثال در مقررات عمومی حفاظت از داده اتحادیه اروپا یا به اختصار GDPR که از جمله قدرتمندترین چارچوبهای حفظ حریم خصوصی اطلاعات است به روشنی بیان شده که این قوانین فقط دنیای زندگان را پوشش میدهند! بدین ترتیب افراد فوت شده به هیچ عنوان زیر چتر حمایتی قانون حفاظت از اطلاعات اتحادیه اروپا قرار ندارند. برخی از اعضای اتحادیه اروپا حفاظتهایی را بهطور مستقل در نظر گرفتهاند که یکی از مثالهای بسیار خوب در این زمینه، دانمارک است. اما قاعده کلی در دنیا این است که با مرگ کاربر، همه حقوق مربوط به حفظ حریم شخصی از وی سلب میشود و شرکتها میتوانند هر آنچه میخواهند با دادههای وی انجام دهند. به باور جِد بروبِیکر (Jed Brubaker)، تردیدی وجود ندارد که شیوع کووید۱۹ از جنبه تجاری به رشد حوزه مدیریت زندگی دیجیتال پس از مرگ کمک قابلتوجهی کرده است. او برای راهاندازی سرویسی به فیسبوک کمک کرده است که به کاربر امکان میدهد فردی را بعنوان وارث حساب کاربری خود انتخاب نماید. بروبیکر اشاره میکند در تعیین تکلیف داراییهای دیجیتال، غالباً تمرکز بر بحثهای مالی است و داراییهایی نظیر شبکههای اجتماعی و یا مواردی نظیر اشتراک شبکه نتفلیکس مورد غفلت واقع میشوند. اینجاست که استارتآپهایی نظیر استارتآپ ژاپنی Hanamaru Syukatsu و یا شرکت GoodTrust آمریکایی به میدان میآیند (شکل ۲). چنین پلتفرمهای مدیریت میراث دیجیتال به مشتریان کمک میکنند تا داراییهای دیجیتال خود را ایمنسازی کرده و بهطور مناسبی خاطرات و یادبودهای دیجیتال خود را بایگانی کنند. بنیانگذار GoodTrust که به تازگی کتابی با عنوان «میراث دیجیتال: اختیار زندگی آنلاین پس از مرگ خود را به دست بگیرید» منتشر کرده است، میگوید مدیریت زندگی آنلاین پس از مرگ، چالشهایی را پیش روی بازماندگان قرار میدهد که این چالشها بسته به محل زندگی فرد متوفی متفاوت هستند. بعنوان مثال در آمریکا وقتی فردی فوت میکند برای دسترسی به هر یک از حسابهای آنلاین آن فرد، به حکم قضایی جداگانهای نیاز است. موضوع دسترسی به حسابهای کاربری افراد متوفی در کشورهای دیگر شاید پیچیدهتر هم باشد. زیرا بازماندگان به محض تغییر مالکیت حساب کاربری فرد متوفی و یا حذف اشتراک، بهطور مستقیم با شرکتهای بزرگ فناور طرف خواهند شد. بروبِیکر معتقد است که کاربران اینترنت در پایان زندگی نیاز به حمایت بیشتری دارند. به عقیده او کووید۱۹ مرگ را به بخشی از زندگی ما تبدیل کرده است و حالا که زندگی ما بیش از پیش دیجیتال شده است فناوری باید بیش از قبل به کمک بیاید.
شکل۲ - GoodTrust از جمله شرکتهایی است که خدمات مدیریت میراث دیجیتال را عرضه میکند. متقاضیان میتوانند با کمک این شرکت، داراییهای دیجیتال از جمله اشتراک در شبکههای اجتماعی و حتی پلتفرمهایی نظیر نتفلیکس را برای بعد از مرگ خود مدیریت کنند.
بیقانونی ناعادلانه
فهیم حسین (Faheem Hussain) استادیار دانشگاه آریزونا نگران این است که چگونه ساکنان نواحی کمتر توسعهیافته جهان، تحت تأثیر چالشهای ناشی از زندگی دیجیتال پس از مرگ قرار میگیرند. جمعیت زیادی از کاربران فیسبوک که در سالهای اخیر فوت شدهاند از کشورهای کمتر توسعه یافته به خصوص هند و اندونزی بودهاند. او با بررسی سیاستهای زندگی دیجیتال پس از مرگ فیسبوک دریافته است که ساکنان کشورهای کمتر توسعهیافته در زمینه داراییهای دیجیتال آسیبپذیری بیشتری دارند. در بسیاری از کشورها هیچ قانون یا سازوکاری برای محافظت افراد پس از مرگشان وجود ندارد. هم اکنون میتوانیم نشانههایی از آثار چنین خلاهای قانونی را مشاهده کنیم. بهطور مثال حسابهای اینترنتی غیرفعال افراد فوت شده مورد حمله هکرها قرار میگیرند و بنابر یافتههای شرکت امنیت سایبری NortonLifeLock نزدیک به ۵۰۰ میلیون مشتری تنها ده کشور قربانی جرایم سایبری بودهاند و ۳۵۰ میلیون فقره از این جرایم تنها مربوط به سال ۲۰۱۹ میشوند. علاوه بر این، نزدیک به ۴۶ میلیون کاربر اینترنتی در سال ۲۰۱۹ قربانی سرقت هویت شدهاند.
ارواح ساکن در فضای مجازی
Carl Öhman. در مقاله «آیا مرگ، فیسبوک را تسخیر کرده است؟» مدعی شده رسانههای اجتماعیِ جریان اصلی، به قبرستانهای دیجیتال تبدیل شدهاند. در آن مقاله ادعا شده است تا پایان قرن، ممکن است میلیاردها میراث دیجیتال در فیسبوک مدفون شوند که این میزان، بسیار فراتر از جمعیت کاربران زنده فیسبوک خواهد بود. این روند، شبکههای اجتماعی را با چالشهای جدید و جدی روبهرو میکند. هرچند در حال حاضر آنچه مردگان بر شبکههای اجتماعی نظیر فیسبوک بر جای میگذارند تأثیر تجاری قابل توجهی بر شرکتهای گرداننده شبکههای اجتماعی ندارد اما بر اساس نرخ مرگ و میری که امروز شاهدیم این روند به سرعت در حال تبدیل شدن به چالشی بزرگ برای این شرکتها است. فقط در چند دهه آینده، صدها میلیون و یا به بیان بهتر میلیاردها پروفایل مرده روی دست فیسبوک خواهد ماند. اگر بخواهیم از دید شرکتی مثل فیسبوک به ماجرا نگاه کنیم از آنجایی که بسیاری از مدلهای کسب و کار متکی بر فروش تبلیغات است، دادههای کاربران زمانی ارزش دارد که بتوان از آن برای جلب توجه و افزایش کلیکها استفاده کرد. از دید این شرکتها حسابهای کاربران فوت شده فقط فضای سرورها را اشغال میکنند و هیچ نفع اقتصادی ندارند. مگر اینکه یا چنین دادههایی را به نوعی دوباره در چرخه تجاری وارد کنیم و یا اینکه برای همیشه آنها را از بین ببریم. اما از دید اخلاقی هر دوی این گزینهها آثار ناهنجاری را به دنبال خواهند داشت. تصور کنید بستگان متوفی برای حفظ شبکه اجتماعی فرد فوت شده، مبلغی پرداخت کنند. این کار درست مثل خریدن سنگ قبر در دنیای واقعی است. هرچند با اینکار، دادههای شخص فوت شده حفظ میگردند و نسلهای بعدی میتوانند به این دادهها که در حقیقت بخشی از تاریخچه زندگی آن فرد هستند دسترسی داشته باشند اما مشکلی پیش میآید. با چنین رویکردی کسانی که پول میپردازند میتوانند گذشته دیجیتال خود یا بستگانشان را حفظ کنند. از سوی دیگر، فیسبوک بسیاری از حسابهایی را که ممکن است ارزش نگهداری داشته باشند تنها به این دلیل که منفعت اقتصادی ندارند از بین خواهد برد.
پرسشهایی در مورد آینده
اگر چه ما درباره رویکرد شرکتی نظیر فیسبوک در قبال دادههای برجای مانده از مردگان سخن میگوییم اما میتوانیم پا را فراتر بگذاریم و پرسش دیگری مطرح کنیم. اینکه چه کسی میداند آیا فیسبوک تا دو دهه آینده وجود خواهد داشت یا خیر؟ چه خواهد شد اگر فیسبوک از بین برود و پلتفرمی کاملاً متفاوت بر سرکار آید و حتی این پرسش، اگر فیسبوک ورشکسته شود و یا مجبور به تعطیلی گردد چه بر سر دادههای کاربرانش خواهد آمد؟ در حالت معمول اگر چنین اتفاقی افتد، همه داراییهای شرکت به فروش میرسند. در این مثال، داراییها همان دادههای کاربران هستند. البته در مواردی قوانینی وجود دارد که درجاتی از محافظت را پیشبینی کردهاند. بعنوان مثال در GDPR اتحادیه اروپا آمده: «شما نمیتوانید این دادهها را به شرکتهایی بفروشید که در آن صنعت فعالیت نمیکنند و کاربران این حق را دارند که در صورت تمایل، دادههای خود را از بین ببرند»، با این حال این قانونی فراگیر نیست و GDPR در مورد مردگان صدق نمیکند. بنابراین در صورت تعطیل شدن فیسبوک، همه دادههای مربوط به کاربران فوت شده و به احتمال زیاد کاربران زنده ساکن مناطقی که تحت پوشش GDPR نیستند را میتوان به هر کسی فروخت.
اخلاق در قبرستان مجازی
شیوع کرونا مردم را مجبور کرده که برای کارهای روزمره حتی برای برگزاری رسم و رسومات قدیمی نظیر بزرگداشت درگذشتگان، به دنیای آنلاین روی آورند. با اینحال بسیاری از آنها نمیدانند برای استفاده از این خدمات، چه قراردادی را امضا میکنند و نیز از این حقیقت غافلاند که زندگی آنلاین آنها دوامی بیش از زندگی واقعیشان خواهد داشت. اگر چه فناوری دیجیتال، زندگی را بخصوص در شرایط فعلی شیوع کرونا تسهیل کرده است اما مشکلاتی هم بوجود آورده است که بخش مهمی از مشکلات به حریم خصوصی مربوط میشوند. شرکتهای بزرگ فناوری در سایه خلاهای قانونی موجود در اغلب کشورها، اکنون حجم زیادی از دادههای کاربران را در اختیار دارند. شرکتهایی نظیر گوگل، فیسبوک و لینکدین میتوانند حضور پررنگی در مدیریت دادههای کاربران پس از مرگ بازی کنند. کارشناسان معتقدند که دادههای دیجیتال، بخش مهمی از هویت افراد را شکل میدهند. بسیاری بر این باورند که مفاهیم اخلاق و حقوق بشر را نباید فقط در مورد آنهایی که در قید حیات هستند بلکه در مورد افراد فوت شده هم در نظر داشته باشیم و حفظ کرامت انسانی افرادی که فوت شدهاند موضوع مهمی است که باید در این دوران دیجیتال به درستی به آن توجه کنیم
ماهنامه شبکه را از کجا تهیه کنیم؟
ماهنامه شبکه را میتوانید از کتابخانههای عمومی سراسر کشور و نیز از دکههای روزنامهفروشی تهیه نمائید.
ثبت اشتراک نسخه کاغذی ماهنامه شبکه
ثبت اشتراک نسخه آنلاین
کتاب الکترونیک +Network راهنمای شبکهها
- برای دانلود تنها کتاب کامل ترجمه فارسی +Network اینجا کلیک کنید.
کتاب الکترونیک دوره مقدماتی آموزش پایتون
- اگر قصد یادگیری برنامهنویسی را دارید ولی هیچ پیشزمینهای ندارید اینجا کلیک کنید.
نظر شما چیست؟