روز کاری مدرن شروع شده است. هزاران پیک و خودروهای حمل بار به دپوی محلیشان رسیدهاند. اولین کاری که باید انجام دهند مرتب کردن کوهی از اجناس و اقلام مختلف در اشکال و اندازههای متفاوت است. همه این اجناس بهصورت آنلاین از بهترین و شناخته شدهترین برندهای انگلستان خریداری شدهاند. این فرآیند تقریباً یک ساعت زمان میبرد. همه آنها باید تا آخر وقت به مقصد برسند. حتی بعضی از آنها زمان مشخصی برای تحویل دارند که با یک برچسب روی بستهها مشخص شده است. پس حتی یک ثانیه هم نباید از بین برود. هرکدام از حملکنندهها سهم خود را در خودرو بارگیری میکند، سپس نحوه تحویل روزانه را در یک دستگاه دستی که نشاندهنده روند کاری آنها نیز است، برنامهریزی میکند. خیلی کم اتفاق میافتد که این دستگاهها از کار بیافتند، ولی اگر چنین چیزی پیش بیاید یعنی کار با تأخیر انجام میشود.
تأخیر در روز کاری یک پیک و حملکننده بار یعنی درآمد کمتر. یکی از این رانندگان که با شرکت Hermes کار میکند میگوید: «اگر مجبور به ریبوت دستگاه بشویم از حقوقمان کم میشود.» به محض اینکه برنامهریزی روزانه برای تحویل کالا انجام شد، آنها سفرشان را آغاز میکنند. در واقع، زمان کسب درآمد فرا میرسد. در خلال همین روز کاری عادی، سیل عظیم رانندگان خصوصی استخدام شده در خیابانهای بزرگترین شهرهای بریتانیا در حال حرکت هستند. این رانندگان هم منتظر مشتریان خود از طریق اپلیکیشن اوبر هستند.
سفارش آنها از طریق گوشی هوشمند به دستشان میرسد و حاوی اطلاعات مورد نیاز مسافر و مکانی است که باید او را سوار کنند. اما مقصد هر مسافر تا زمانی که وی را سوار نکردهاند به شکل راز باقی میماند. از طرف دیگر، راننده هیچ دخالتی در تعیین هزینه سفر ندارد و این کار بر عهده اوبر است. اگر رانندهای حاضر به پذیرفتن این قوانین نباشد، بلافاصله کارش را از دست میدهد و برای مدت مشخصی امکان دسترسی وی به سیستم آنلاین اوبر قطع میشود. (شکل1)
شکل 1- کالاهایی که باید تحویل داده شوند در یک دستگاه دستی برنامهریزی میشوند. این دستگاه پیشرفت کاری راننده در طول روز را نشان میدهد.
شرکتهای بزرگ تحت عنوان وسوسهانگیز خوداشتغالی بهشیوه مدرن در حال استثمار نیروی کار هستند.
با وجود نبود محدودیت بر روی تعداد رانندگان خصوصی استخدام شده و نقش انکارناپذیر اوبر در کاهش هزینه سفر طی سه سال گذشته، در دهه جدید اندازه این ناوگان بهطور چشمگیر بزرگ شده است. این افزایش بهمعنای کم شدن تعداد سفارشها برای اعضای این ناوگان نسبت به چند سال پیش است. یکی از رانندگان اوبر با ناراحتی از این قضیه یاد میکند و میگوید: «اگر تعداد بیشتری از ما راننده خصوصی بشوند، فرصتهای شغلی کمتری نصیبمان میشود.»
شاید به همین دلیل است که رانندگان این ناوگان هر روز یک ساعت بیشتر در خیابانها در حال حرکت هستند تا مسافر پیدا کنند. یکی دیگر از مصاحبهشوندگان به مسائل بهمراتب نگرانکنندهتری اشاره میکند: «ساعت بیشتر بهمعنای افزایش استرس و اضطراب، کاهش روابط با اعضای خانواده و ایجاد شکاف بین زندگی شخصی و کاری است. بهویژه اینکه باید ساعتهای بیشتر را در خیابانها در حالی که منتظر دریافت سفارش هستیم سپری کنیم.»
خوداشتغالی جعلی؟
در اینجا یک حقیقت ساده و مشکلساز وجود دارد که الگوهای کاری اشاره شده فوق را به یکدیگر پیوند میدهد. تعداد بسیار زیادی بسته توسط این رانندگان مرتب، بارگیری و برنامهریزی میشود. از طرف دیگر، مقدار زیادی سوخت توسط رانندگان استفاده میشود. با وجود این، همچنان شرکتهایی که از این حجم بزرگ کاری سود میبرند، کوچکترین چیزی بابت هزینهها پرداخت نمیکنند. حملکنندگان وقتی اولین بسته روزشان را به مقصد برسانند و رانندگان تاکسیها وقتی اولین مسافرشان را سوار و به مقصدشان برسانند شروع به درآمدزایی میکنند.
این یکی از مجموعه کشفیات حیرتآوری است که در تحقیقات خود به آن پی بردیم. در واقع، این مسئله بیانکننده چهره متضاد بازار کار رکوردشکن بریتانیا است. در این اقتصاد جدید که از آن تحت عنوان اقتصاد گیگی یاد میشود، با ضعیفترین قشر آسیبپذیر بریتانیا مواجه شدیم: تعداد زیاد و در حال رشد کارگرانی که توسط شرکتهایی استثمار شدهاند که با پایین نگه داشتن ظاهری و غیرواقعی هزینههای کارگران و تلاش برای کاهش هرچه بیشتر آنها در پی کسب موفقیت زیاد در بازار هستند.
این گروه از کارگران از طیفهای مختلفی هستند. وقتی با حملکنندگان بستهها صحبت میکنیم بیشتر مردان و زنان از طبقه کارگر هستند که برای آنها تحویل بستهها به مکانهای مختلف در داخل و حومه شهر یک شغل درازمدت بوده است. به گفته آن دسته از کارگرانی که با ما مصاحبه کردند، ریشه این استثمار در نحوه استفاده شرکتها از عبارت خوداشتغالی کاذب نهفته است. این شرکتها معمولاً درباره آزادی، استقلال و انعطافپذیری که با خوداشتغالی گره خورده است صحبت میکنند. اما بسیاری از کسانی که در طی یک سال گذشته با آنها صحبت کردیم مدل دیگری از خوداشتغالی را تجربه میکنند، در نتیجه امنیت مالی آنها بهشدت به خطر افتاده است.
یکی از این افراد که در زمینه تحویل کالا با شرکت DPD کار میکند به ما گفت: «یک اصل ساده در اینجا وجود دارد؛ اگر هر روز در یک دپو کار کنی، لباس فرم DPD بپوشی، سوار ون DPD بشوی، از اسکنر DPD استفاده کنی، مدیریت DPD به شما میگوید کدام بستهها را با چه سرعتی تحویل بدهی، فقط برای آنها کار کنی، آنگاه بهعنوان یک نیروی استخدام شده توسط دولت حمایت میشوی.»
اما در حال حاضر هیچ حمایت و محافظتی وجود ندارد. در عوض، شاهد استفاده شرکتها از واژه خوداشتغالی برای طفره رفتن از انجام تعهدات خود در قبال این نیروی کاری هستیم. به این ترتیب، آنها از خیلی از برنامههای حمایتی که شامل سایر بخشهای کاری بریتانیا میشود، محروم هستند. (شکل 2)
شکل 2- سفارشات اوبر شامل اطلاعاتی درباره مسافر اوبر است، ولی مقصد وی مشخص نیست.
تا آنجا که به اقتصاد گیگ مربوط میشود، خوداشتغالی راه جدید شرکتها برای کاهش هزینههای مربوط به نیروی کار است. حتی شرکت پارسلفورس که یکی از شرکتهای بنام در بریتانیا است، وارد این رقابت شده و بخشی از نیروی خود را مجبور کرده است تا خوداشتغال شوند. یکی از کارمندان این شرکت میگوید: «با من مثل یک کارمند رفتار میشود ولی خبری از تعطیلات یا پرداخت حقوق در زمان بیماری نیست، هیچ امنیت و بازنشستگی نداریم.» البته هنوز به قسمت بد قضیه نرسیدهایم.
یکی دیگر از کارمندان پارسلفورس میگوید: «ما هیچ تعطیلی، پرداخت در زمان بیماری و حقوق بازنشستگی نداریم. حتی اگر بهخاطر بیماری قادر به کار نباشیم بهازای هر روز 400 پوند جریمه میشویم.» یکی از رانندگان DPD هم در این خصوص میگوید: «اینکه کارمندان سختکوش و خوب خود را به گوشهای بیاندازید و با کاهش درآمد آنها را تهدید کنید و تحت فشارشان بگذارید واقعاً تأسفآور است.» تأثیرات این نوع روش بر برخی از کارگران و کارمندان بسیار زیاد است، به طوری که دستمزد ساعتی آنها پایینتر از حداقلی است که توسط دولت تعیین شده است. در همین ارتباط با سه نمونه واضح و روشن برخورد کردیم که با تحمیل خوداشتغالی از حق قانونی خود محروم شدهاند.
در اقتصاد گیگی با ضعیف ترین قشر آسیبپذیر بریتانیا مواجه هستیم: تعداد زیاد و در حال رشد کارگرانی که توسط شرکتهایی استثمار شدهاند که با پایین نگه داشتن ظاهری و غیرواقعی هزینههای کارگران و تلاش برای کاهش هرچه بیشتر آنها در پی کسب موفقیت زیاد در بازار هستند
اولین مورد که اتفاقاً به پارسلفورس مربوط میشود به متوسط درآمد سالانه برمیگردد که بعد از حذف هزینههای مختلف به 39 هزار و 400 پوند میرسد. یکی از رانندگان خوداشتغال به ما گزارش داد: «من در هفته، به طور متوسط 900 پوند درآمد دارم. از این مقدار 150 پوند بابت اجاره ون، 100 پوند بابت سوخت، 150 پوند بابت مالیات بر ارزش افزوده، 100 پوند بابت مالیات و 50 پوند بابت بیمه کسر میشود. یعنی بابت 55 ساعت کار در هفته 350 پوند برایم باقی میماند که خیلی کمتر از حداقل تعیین شده است.»
به همین شکل، یکی از رانندگان DPD با اینکه 2 هزار و 100 پوند درآمد دارد، متوجه شد که در پایان ماه و بعد از کسر مواردی مانند پرداخت جریمه بهدلیل بیماری و ناتوانی در رانندگی حدود 700 پوند از وی کم میشود. یکی از رانندگان Hermes هم میگوید: «وقتی هزینه سوخت و موارد دیگر را حساب میکنیم، چیزی که دریافت میکنیم خیلی پایینتر از حداقل حقوق است.»
بهتر است از یاد نبریم که همه این افراد باید شکم خانوادههای خود را سیر کنند و در کنار آن هزینههای معمول دیگری دارند که باید پرداخت شود. یکی از رانندگان اوبر گفت: «سعی میکنم وظیفه خود را بهعنوان پدر فرزندانم انجام دهم و فردی مسئولیتپذیر در کارهای خانه باشم. اخیراً حقوق ساعتی من بعد از کسر هزینه در طول یک هفته 4.86 پوند و هفته بعد از آن 5 پوند بوده است.» به ما گزارش شده است که برخی از کارگران Hermes برای اینکه بتوانند غذای خانواده خود را تأمین کنند، ناچار به مراجعه به پایگاههای کمک غذایی به نیازمندان هستند.
در نقطه مقابل، شاهدیم که شرکتهای مربوط از نظر شرایط مالی در بهترین دوران خود به سر میبرند. گردش مالی Hermes از 261 میلیون پوند در سالهای 2011 و 2012 به 442 میلیون پوند در سالهای 2014 و 2015 رسید. درآمد اوبر در انگلستان در سال 2015 به 23 میلیون پوند رسید، در حالی که در سه ماهه آخر سال 2016 درآمد جهانی آنها به بیشتر از 2.9 میلیارد دلار رسید.
تضاد بین درآمد کارگران این بخش که حتی از حداقل هم پایینتر است و سلامت مالی شرکتهای حاضر در اقتصاد گیگ نشاندهنده نابرابری وحشتناک و نگرانکننده در بریتانیای امروز است. یکی از رانندگان DPD میگوید: «در حالی که سیر صعودی سود این شرکتها تصورنشدنی است، اما رانندگان را با پرداخت حقوق کم استثمار میکنند.»
این معضل باعث پدید آمدن پرسشهای حیاتی و کلیدی از آینده بازار کار میشود: مزیت و منفعتهای کار باید نصیب چه کسی شود و ریسکهای آن متوجه چه کسی؟ علاوه بر آن، توازن بین وظایف و مراقبتهای محول بین شرکت و نیروی کاری آن در چه جایی معنا پیدا میکند؟ (شکل 3)
شکل 3 - حتی شرکت بزرگ پارسلفورس هم بخشی از نیروی کارش را خوداشتغال کرده است.
اجازه بدهید برای روشن شدن این موضوع اوبر را مثال بزنیم. این شرکت میتواند با افزایش تعداد رانندگان و کاهش هزینههای سفر سهم بیشتری از بازار را از آن خود کند. اما هنوز هم مسئولیت تخصیص کار به رانندگان داده نمیشود چه برسد به اینکه این کار به روش عادلانه صورت بگیرد. در بازاری که هیچ کفی برای درآمد یا شکل دیگری از مراقبت وجود ندارد، رقابت برای کار بسیار غیرواقعی و ناعادلانه شده است. در اینجا، به دومین مورد از نشانههای نابرابری در اقتصاد گیگ میرسیم: بازار کار دوگانه. اما در این بین، افرادی هم هستند که از یک درآمد مکمل برخوردارند و در کنار انجام تعهدات خود در اقتصاد گیگ از میزان درآمدشان راضی هستند.
ما هیچ تعطیلی، پرداخت در زمان بیماری و حقوق بازنشستگی نداریم. حتی اگر بهخاطر بیماری قادر به کار نباشیم بهازای هر روز 400 پوند جریمه میشویم
اما تقریباً همه صدها نفری که طی یک سال گذشته با ما تماس گرفتند برای ادامه زندگی خود کاملاً به شغلی که در اقتصاد گیگ دارند وابسته هستند. خیلی از آنها ساعتهای طولانی کار میکنند تا درآمد بسیار ناچیزی داشته باشند. حتی برخی دیگر ممکن است شرایطی را تجربه کرده باشند که کاملاً غیرانسانی است.
در این بین به دو مورد نگرانکننده و تعجبآور برخورد کردیم که گویای نابرابری توزیع ریسک در جامعه کاری بریتانیا است. یکی از این موردها به والدینی مربوط میشد که بهشدت از سوی Hermes تحت فشار قرار داشتند تا سریعاً به کارشان برگردند، در حالی که آنها در کنار فرزند کوچکشان بودند که با مرگ دست و پنجه نرم میکرد. در مورد دوم یکی از رانندگان Hermes تهدید به از دست دادن کارش شده بود، چون میخواست در آخرین ساعتهای حیات همسرش که سرطان داشت و حالش روز به روز وخیمتر میشد در کنارش باشد. با اینکه شرکت بعد از آن عذرخواهی کرد، اما برای این کار کمی دیر شده بود. برخی از این کارمندان بهدلیل فشار از طرف شرکتها و تهدیدات مالی نتوانستهاند بعد از تعطیلی مدارس، دنبال فرزندانشان بروند یا مجبور شدهاند بچههای مریضشان را با خود به محل کار بیاورند.
از طرف دیگر، برخی از کارمندان با استخوانهای شکسته سر کار حاضر شدند یا از شرکت در مراسم سوگواری یا عروسی عزیزانشان بازماندند. این مسئله یکی از بزرگترین معضلات اقتصاد گیگ است. شاید شما هم مثل ما این سؤال به ذهنتان رسیده باشد که چرا کارمندان این شرکتها بهدنبال کار دیگری نمیروند؟
دلیل آن ساده است: زمانی که یک فرد نمیتواند شرایط خود را با شرایط کاری اوبر، Hermes یا DPD تطبییق دهد، احتمالاً نمیتواند شغل دیگری که با تخصص وی همخوانی داشته باشد پیدا کند. مدل کسب و کاری که برایتان شرح دادیم، کاملاًٌ در تار و پود اقتصاد گیگ جا افتاده است.
هزینههای انسانی
از مطالب بالا چه نتیجهای درباره شرایط کسب و کار در اقتصاد گیگ میگیریم؟ واضح است که شرکتها با استفاده از اقتصاد گیگ، کالاها و خدماتشان را سریعتر و با هزینه کمتری به دست مشتری میرسانند، اما در مقابل هزینههای نیروی انسانی آنها هم بهشدت کاهش یافته است. این هزینه انسانی بار سنگینی را روی دوش کارمندان و کارگران گذاشته است. دستمزد ساعتی آنها اصطلاحاً «حداقل بینالمللی» است. یعنی پایینترین دستمزد بابت هر ساعت کار به آنها پرداخت میشود، در مقابل ساعت کاری زیاد و برخوردار نبودن از رفتار مناسب در محیط کار از دیگر نقاط ضعف آن است.
پس با این وضعیت چه آیندهای در انتظار است؟ همه چیز بستگی به تصمیم دولت در قبال گزارشهایی که منتشر شده دارد. ماه اکتبر گذشته، نخست وزیر بریتانیا تحقیق جامعی را تحت عنوان «بررسی تیلور درباره شیوههای مدرن کاری» مطالعه کرد. این تحقیق که حدود چند هفته پیش منتشر شد، میتواند باعث ایجاد تغییرات اساسی در بازار کار شود. یکی از مواردی که در این گزارش پیشنهاد شده مربوط به استراتژیهای مبتنی بر بهینهسازی کارایی و کسب درآمد است. در اینجا همه صنایع مورد بررسی قرار گرفتهاند. حالا همه از دولت میخواهند از روشهای پیشنهادی در این تحقیق استفاده کند. این گزارش برای دولت بهمثابه فرصت مغتنمی برای بهکارگیری لایه محافظ از این کارگران است که در حال حاضر خیلی از شاغلان قشر کارگر را شامل میشود.
دلایلی برای خوشبینی
اگر اهمیت این گزارش را کنار بگذاریم، باید بپذیریم که درس مهمی درخصوص نحوه برخورد با نابرابری در بازار کار مدرن گرفتهایم. در واقع، تلفیق کمپینهای سیاسی و فعالیت اتحادیههای تجاری میتواند خوشبینیهای زیادی را برای قشر ضعیف کارگر به ارمغان آورد. در اینجا سه دلیل برای خوشبینی وجود دارد. اول اینکه Hermes پایه حقوق خود را تغییر دهد و از حالا به بعد رانندگان این شرکت بابت هر ساعت کار 8.50 پوند حقوق میگیرند. دوم اینکه سازمان ویژهای برای این منظور تأسیس شود که وظیفه آن، مشخصاً کار روی یافتههای مرتبط با اوبر باشد و سوم اینکه شکلگیری جنبش اتحادیه تجاری میتواند تأثیر بسزایی در برابر خوداشتغالی کاذب داشته باشد.
همه اینها میتواند سرآغاز یک مبارزه برای احیای عدالت در پایینترین سطح بازار کار باشد. برنامههایی که اصلاحطلبان سیاسی و اتحادیههای تجاری دنبال میکنند بسیار حیاتی و مهم است. در واقع، همه انتظار دارند که سال 2017 سال بهبود شرایط زندگی و کار باشد نه شکلگیری شیوه مدرن استثمار.
ماهنامه شبکه را از کجا تهیه کنیم؟
ماهنامه شبکه را میتوانید از کتابخانههای عمومی سراسر کشور و نیز از دکههای روزنامهفروشی تهیه نمائید.
ثبت اشتراک نسخه کاغذی ماهنامه شبکه
ثبت اشتراک نسخه آنلاین
کتاب الکترونیک +Network راهنمای شبکهها
- برای دانلود تنها کتاب کامل ترجمه فارسی +Network اینجا کلیک کنید.
کتاب الکترونیک دوره مقدماتی آموزش پایتون
- اگر قصد یادگیری برنامهنویسی را دارید ولی هیچ پیشزمینهای ندارید اینجا کلیک کنید.
نظر شما چیست؟