بازیسازی ویدیویی چیست؟
بازیسازی یا به عبارت دقیقتر توسعه بازی ویدیویی
(Video game development) نوع خاصی از توسعه نرمافزارهای کاربردی است که ممکن است توسط یک شخص یا تیمی از توسعهدهندگان با مقاصد تجاری انجام میشود. فرآیند توسعه و انتشار بازیهای ویدیویی محدود به پلتفرمهای دسکتاپ، کنسول یا دستگاههای همراه نیست و گاهی اوقات هدف بسترهای آنلاین و وبمحور است. اولین بازی کامپیوتری در دهه 60 میلادی توسعه پیدا کرد و تنها کامپیوترهای خاصی توانایی اجرای آنرا داشتند. در سال ۱۹۷۰ نخستین بازی ویدیویی به شکل تجاری توسعه یافت. این رخداد، با عرضه اولین نسل کنسولهای بازی ویدیویی همزمان بود. این فعالیتها در آغاز کار، به دلیل سادگی برنامهنویسی برای بازیهای این نسل، کاری آسان و سودآور بودند، اما با نزدیک شدن به قرن ۲۱ فرآیند ساخت بازیهای ویدیویی پیچیده شدند، زیرا توان پردازشی کامپیوترها و کنسولها بیشتر شد و شرکتهای بزرگی برای ساخت بازیهای ویدیویی تاسیس شدند. برای ساخت یک بازی ویدیویی موفق و بزرگ به مجموعهای از افراد با تخصصهای مختلف نیاز است تا در قالب یک یا چند تیم فرآیند توسعه بازی را به سرانجام برسانند. در این تیم، افراد به صورت تخصصی و بنابر تواناییها و تخصصهای خویش تقسیم و وظایف توسعه را برعهده میگیرند. این گروهها ممکن است از 20 تا 100 نفر یا بیشتر عضو داشته باشند که در آن برنامهنویسان، طراحان و متخصصان بازی به فعالیت میپردازند. تیم توسعه شامل این افراد میشود:
طراح
طراح بازی ویدیویی فردی است که طراحی کلی بازی، محیط عمومی بازی، شخصیتها و داستان آنرا برعهده دارد. بسیاری از طراحان بازی کار خود را در انجام فعالیتهایشان به صورت آزمایشی پیگیری میکنند و پس از آزمون و خطاهای فراوان بخش به بخش، هر بخش از طراحی بازی را تکمیل و تایید میکنند.
طراحی هنری
طراحی هنری بازی ویدیویی (Game art design) به فرآیند ایجاد مدلهای دوبعدی یا سهبعدی خام برای طراحی بازی گفته میشود.
این بخش از صنعت بازیسازی زیرمجموعهای از توسعه بازیهای ویدیویی است. در این مرحله از ساخت بازی، طراح وظیفه دارد تا مدلسازی سهبعدی را برای شخصیتها، محیط و غیره با الهام از شخصیت و محیط واقعی، با کمک ابزارهایی چون موشن کپچر انجام دهد. این فرآیند در مدلسازی دوبعدی به شیوههای آسانتر انجام میشود.
برنامهنویس
یک برنامهنویس بازیهای ویدیویی شخصی است که دارای مهارتهای توسعه نرمافزار است، اما به شکل تخصصی در حوزه توسعه بازی ویدیویی فعالیت میکند. بهطور معمول، یک یا چند برنامهنویس عادی و برنامهنویس ارشد مسئولیت پیادهسازی کدهای ابتدایی بازی را عهدهدار هستند. این افراد در زمینههای مختلفی دارای تخصص هستند.
طراح مرحله
طراح مرحله یا طراح محیط (environment designer) یکی از مهمترین نقشها در زمینه طراحی بازی است. طراح مرحله بازی، وظیفه طراحی محیط و سطوح سهبعدی بازی و ماموریتها را عهدهدار است.
طراح صدا
یک طراح صدا وظیفه طراحی جلوههای صوتی و ساخت عناصر صوتی مرتبط با بازی را عهدهدار است.
آزمایشکننده
آزمایشکننده بازی ویدیویی مسئولیت ارزیابی بازی به منظور تضمین کیفیت را دارد. این افراد با تحلیل بازی اشکالات نرمافزاری را شناسایی میکنند و به نوعی نقش مهندس کیفیت را دارند. درست همانند نرمافزارهای بزرگ، آزمایشکنندگان به گروههای آلفا و بتا تقسیم میشوند تا هر یک در مراحل مخلتف اشکالات بازی را شناسایی کنند.
بازاریاب
فرآیند بازاریابی یک بازی ویدیویی به مجموعه خطمشیهای مشخص و هدفگذاری شده اشاره دارد تا تبلیغات به شکل موثر و هدفمند به کاربران نهایی نشان داده شود و ناشر بیشترین سود از فروش بازی را به دست آورد. این فرآیند توسط شرکتهای اختصاصی و حضور مشاوران مخصوص پیگیری میشود.
در زمان ساخت بازی باید به چه نکاتی دقت کنیم؟
مهمترین موضوعی که باید درباره آن تحقیق کنید این است که چگونه بازیهای کامپیوتری ساخته میشوند. بنابراین پرسش مهم این است که برای طراحی یک بازی ویدیویی چه نکاتی را باید بدانیم؟ هنگامی که قصد ساخت بازیهای ویدیویی را دارید باید حداقل دانش کافی در ارتباط با اصول اولیه طراحی بازی، برنامهنویسی و طراحی گرافیکی را بدانید. بهطور معمول طراحان بازیهای ویدیویی در یک زمینه صاحب تخصص هستند، اما در زمینههای دیگر حداقل اطلاعات اولیه را دارند تا بتوانند با دیگر اعضا ارتباط برقرار کند.
1. ابتدا تحقیق و پژوهش کاملی انجام دهید
برای بهبود سطح مهارتهای طراحی بازی پیشنهاد میکنم ابتدا تحقیقی در ارتباط با ژانری انجام دهید که قصد ساخت بازی برای آنرا دارید. بهطور مثال، ژانرهای جنگی، نقشآفرینی، معمایی، اکشن و نمونههای مشابه الگوی طراحی خاص خود را دارند. کمی وقت صرف کنید و ابتدا بازیهای نقشآفرینی مثل Wizards of the Coas یا White Wolf را انجام دهید و در ادامه به سراغ بازیهایی مثل Warcraft یا Starcraft یا RISK بروید تا نکات مختلفی از محیطهای بازی، الگوهای طراحی و سناریوهایی که بازیها بر مبنای آن نوشته شدهاند کسب کنید. بعد از انجام بازیها، در مرحله بعد باید ایدههایی برای بازی خودتان و عملیاتی که قرار است در بازی انجام دهید تعریف کنید. برخی استودیوهای بازیسازی اطلاعات و مستنداتی که برای بازیهای خود به کار گرفتهاند را منتشر میکنند. این مستندات به شما نشان میدهند چه عواملی یک بازی را سرگرمکننده میکنند و چگونه بازیهای ویدیویی ساخته میشوند. این همان مسیری است که یک فیلمساز جوان برای ساخت فیلم پشت سر میگذارد و ابتدا به سراغ بررسی فیلمهای کلاسیک میرود.
2. به نکات مهمی که باعث موفقیت بازی میشوند دقت کنید
اگر دوست دارید برای ساخت بازی از افراد حرفهای کمک بگیرید، اطمینان حاصل کنید تمام نکات کلیدی بازیسازی و نگرش آنها نسبت به بازی را بپرسید. بر همین اساس پیشنهاد میکنم به دنبال کسب اطلاعات در ارتباط با مباحث زیر باشید:
- شخصیتها: یک بازی خوب به شخصیتهای جالب و تاثیرگذار نیاز دارد. حتی اگر آن بازی اول شخص باشد. حضور یک انسان و تشخیص آن بازی را برای بازیکنان جذابتر میکند.
- اصالت: بازیهای خوب و تاثیرگذار کپی نیستند. حتی اگر ادامه یک بازی موفق باشند. بنابراین بازی شما باید در طراحی مراحل، گرافیک هنری، پیچیدگی و شخصیتها متمایز از نمونههای مشابه باشد.
- سهولت در انجام بازی: اطمینان حاصل کنید بازی برای طیف وسیعی از بازیکنان قابل استفاده است. بهتر است بین سختی و راحتی تعادلی برقرار کنید. اگر بازیکنان در ابتدای بازی مرتبا با شکست روبرو شوند، خیلی زود ناامید میشوند و ممکن است دیگر آنرا ادامه ندهند. بهتر است با مراحل ساده شروع کنید و به بازیکن اجازه دهید با محیط و مفاهیم بازی آشنا شود.
- قابلیت اجرا روی دستگاههای مختلف: هنگامی که قصد ساخت بازی دارید باید به سختافزارهای موردنیاز دقت کنید. اگر بازی بر مبنای سختافزارهای گرانقیمت آماده شود، افراد خیلی کمی از آن استقبال میکنند. بر عکس اگر امکان انجام بازی روی دستگاههای مختلف وجود داشته باشد، شانس موفقیتتان دوچندان میشود. اگر بتوانید از گرافیک بالا در بازی استفاده کنید، اما به شکل بهینه و خوبی از منابع پردازشی کارت گرافیک استفاده کنید، با نظرات مثبت کاربران روبرو میشوید. این همان کاری است که سازندگان بازی سام ماجراجو یک دهه قبل انجام دادند و توانستند در زمان خودشان یک بازی با گرافیک بالا که به منابع حداقلی نیاز داشت را طراحی کنند.
- تکرار پذیری: بازی نباید بعد از یک بار انجام دادن خسته کننده شود. بهتر است از رویکرد حالتهای تصادفی و تعاملی در بازی استفاده کنید تا هر زمان بازیکن مرحلهای را تکرار کرد با وضعیت جدیدی روبرو شود. رویکرد فوق به میزان قابل توجهی مورد توجه گیمرها قرار دارد، البته برای دستیابی به یک چنین الگویی به کار بیشتری نیاز دارید.
- رابط کاربری: بهتر است رابط کاربری بهگونهای طراحی شود که درک آن ساده باشد. مهم نیست بازی با ماوس و صفحهکلید یا کنترلر انجام شود، در تمامی حالات رابط کاربری نباید به گونهای طراحی شده باشد که بازی با اختلال روبرو شود.
3. به دنبال چه هدفی هستید؟
هنگامی که درک درستی از صنعت بازی و سبکهای مختلف آن به دست آورید و نکات مربوط به خوش ساخت بودن یک بازی را متوجه شدید قادر هستید با اطلاعات کافی به دنیای طراحی بازی وارد شوید. در فرآیند توسعه بازیها، یک طراح باید در هر دو حوزه فنی و هنری صاحب دانش و مهارت باشد. یک بازی باید هدفی روشنی داشته باشد. بهطور معمول، این هدف بر اساس تاثیرگذاری روی بازیکن مشخص میشود. به بیان دقیقتر، هدف باید ایجاد انگیزه در بازیکنان باشد، بنابراین باید چالشهای مختلفی برای بازیکنان آماده شود. شاید در نگاه اول هدف موضوع مهمی نباشد، اما با گذشت زمان هنگامی که طراح بازی نیاز به تصمیمگیری دارد به این هدف مراجعه میکند، زیرا طراح بازی مجبور میشود بین از دست دادن یک عامل و به دست آوردن عامل دیگر تصمیمگیری کند. اگر هدف روشن باشد، اتخاذ تصمیمات سادهتر میشوند. مهمترین نکتهای که باید در مورد آن تحقیق کنید سبک بازی است. شما باید به بررسی این موضوع بپردازید که چه سبک از بازیهایی موفقتر هستند و این که روحیات و امکانات شما برای ساخت چه نوعی از بازی سازگارتر است.
4. بازیهای بزرگ همگی دارای ساختار مشخصی هستند
هدف اصلی در فاز طراحی این است که ساختارهای اصلی بازی را طراحی کنید. ساختار بازی معماری داخلی روابطی است که چالشهای پیش روی بازیکن را تعریف میکند. بزرگترین مشکلی که طراحان بازی با آن روبرو هستند پیادهسازی ساختار و نکات بازی به گونهای است که بتوان از فناوریهای رایج در آن استفاده کرد. واضحترین مثال برای این کار در سبک بازیهای مبارزهای و شوتر است. در سبک مبارزهای نکات کلیدی شامل حرکات شخصیتها و مهارتهای رزمی و در سبک شوتر مربوط به تیراندازی و دقت است. عنصر کلیدی باید اجازه دهد تا بازیکن خود را نشان دهد. به این معنا که کارهای مورد علاقهاش را انجام دهد. در یک بازی شوتر اول شخص بازیکن باید کنترل کاملی روی حرکات و اسلحههایش داشته باشد تا احساس خوشنودی کند. هنگامی که ساختار بازی کامل و پیادهسازی شد، طراح بازی یک مدل آماده دارد. حال باید طراحی را ارزیابی کند. مهمترین مسئله این است که آیا طراحی بازی با اهداف اولیه همسو است، بازی خاص است، شخصیتها جالب هستند، بازی بر مبنای همان هدفی طراحی شده که به دنبال آن بودید یا خیر. اگر از این مرحله مهم عبور کردید گامهای بعدی سادهتر هستند.
5. پایداری بازی در چه سطحی قرار دارد؟
در گام بعد باید پایداری بازی بررسی شود. آیا بازی از تعادل خارج شده (بیش از اندازه سخت یا راحت است) یا شرایطی وجود دارد که بازی از کنترل خارج میشود؟ اگر پاسخ مثبت است باید ساختار بازی با هدف دستیابی به پایداری بهتر بازبینی شود. علاوه بر این، به فکر طراحی راههای میانبری باشید تا بازیکنان بتوانند از طریق آنها به سادگی برنده شوند. اگر میانبرهای زیادی در بازی قرار دهید که پیدا کردن آنها ساده باشد، بازیکنان به سراغ آنها میروند و به سرعت بازی را به پایان میرسانند. سناریوی بدتر اینکه بازی را کنار گذاشته و به بقیه نیز این راهحلهای ساده را میگویند و خیلی زود همه بازی شما را کنار میگذارند. در نتیجه ارزش و اعتبار خود نزد بازیکنان را از دست میدهید.
6. کدنویسی و اشکالزدایی بازی
هنگامی که مشکلات طراحی را پیشبینی و حل کردید، آنگاه زمان کدنویسی فرا میرسد. بیشتر طراحان بازی اطلاعات مختصری در ارتباط با کدنویسی دارند، بنابراین باید برای پیادهسازی عملی ایدهها به سراغ برنامهنویسان حرفهای یا دپارتمان کدنویسی بروند. برنامهنویسان خوب کدهای مختصر و تمیزی مینویسند که فرآیند اشکالزدایی را سادهتر میکند. هنگامی که برنامهنویسی بازی تمام شد و بازی آماده انجام است، روند آزمایش بازی با هدف پیدا کردن مشکلات آغاز میشود. آزمایش بازی میتواند توسط یک نفر یا یک گروه مشخص از آزمایشکنندگان انجام شود. آزمایشکنندگان باید زوایای مختلف بازی را آزمایش کنند. در مرحله انجام بازی نه تنها مشکلات فنی، بلکه مشکلات طراحی بررسی میشوند و اطلاعات مورد نیز برای اشکالزدایی استخراج میشود. اگر طراحی اولیه خوب باشد به مشکلات زیادی برخورد نمیکنید و بازی تنها به یک سری تمیزکاری (Polish) و تغییرات کوچک نیاز دارد. بهطور معمول این مرحله یک یا دو ماه زمان میبرد. به دلیل اینکه آزمایش بازی نقش مهمی در موفقیت بازی دارد، باید آزمایشکنندگان به درستی انتخاب شوند. به همین دلیل باید افرادی انتخاب شوند که بتوانند مشکلات بازی را پیدا کنند. هنگامی که آزمایشکنندهها در بازه زمانی مشخص آزمایشها را انجام دادند، مصاحبهای با آنها برگزار کنید و سوالاتی را که از قبل آماده کردهاید از آنها بپرسید. دقت کنید که پاسخهای آزمایشکنندگان را به جهت خاصی هدایت نکنید و تنها به دنبال جذب بازخوردها باشید و حتا آزمایشکنندگان را تشویق کنید تا نکات منفی را بگویند. این کار به بهتر شدن بازی کمک میکند. ارزیابی نتایج بهدست آمده از آزمایش فرآیند سختی است. برخی بازخوردها منطقی، اما به تغییرات بنیادین نیاز دارند. فرمولی در این رابطه وجود دارد که میگوید: «شکی در رد کردن ۹۰ درصد پیشنهادها وجود ندارد، اما همواره ده درصد پیشنهادها درست هستند. بنابراین زمان خود را صرف پیادهسازی پیشنهادهای اشتباه نکنید». آخرین مرحله چرخه طراحی، پولیش یا همان تمیزکاری است. این مرحله همزمان با آزمایشهای نهایی انجام میشود. اسکار وایلد میگوید: «یک اثر هنری هیچگاه کامل نمیشود و در بیشتر موارد نیمهکاره رها میشود، زیرا برخی هنرمندان به دلایل مختلف از پروژهای که روی آن کار میکردند خسته شده و به سراغ کار دیگری میروند. بزرگترین مشکلی که وجود دارد این است که گرافیستها میتوانند رنگها یا نویسندگان میتوانند کلمات را تغییر دهند و در یک چرخه بی نهایت به دام افتند». به عنوان طراح باید پروژه را تا آخر دنبال کنید تا موضوع ناتمام یا کار نشدهای باقی نماند
ماهنامه شبکه را از کجا تهیه کنیم؟
ماهنامه شبکه را میتوانید از کتابخانههای عمومی سراسر کشور و نیز از دکههای روزنامهفروشی تهیه نمائید.
ثبت اشتراک نسخه کاغذی ماهنامه شبکه
ثبت اشتراک نسخه آنلاین
کتاب الکترونیک +Network راهنمای شبکهها
- برای دانلود تنها کتاب کامل ترجمه فارسی +Network اینجا کلیک کنید.
کتاب الکترونیک دوره مقدماتی آموزش پایتون
- اگر قصد یادگیری برنامهنویسی را دارید ولی هیچ پیشزمینهای ندارید اینجا کلیک کنید.
نظر شما چیست؟