مقایسه مدل کسب‌و‌کار سامسونگ با اپل

منطقی بود که سامسونگ سعی کند عناصر مدل کسب و کار اپل را در مدل کاری خود بگنجاند، به خصوص پس از آن که توانست ابر شرکت نفت و گاز آمریکایی اکسان موبیل را به عنوان ارزشمندترین شرکت جهان در سال 2011 پشت سر بگذارد. در نظر بگیرید که نزاع حقوقی بی‌سابقه بین سامسونگ و اپل شامل چهار قاره و میلیاردها دلار خسارت پرداخت شده است. از منظر مدل کسب و کار، این دو شرکت به طور مداوم در حال همگرایی و ارتقا هستند، گرچه تضادهای آشکار همچنان وجود دارند. سامسونگ مدتهاست که یک قدرت جهانی محسوب می‌شود و در صنایع بیشتری دست دارد. پیشرفت اپل به نسبت برق‌آسا، زودگذر و متمرکز بوده است.  در مارس 2014، فردی یک سند راهبردی از سامسونگ را که متعلق به سال 2012 بود، فاش کرد که در آن این شرکت فناوری کره‌ای‌ مستقیماً اظهار کرده بود " مبارزه و شکست اپل در اولویت است ( همه چیز باید در راستای شکست اپل باشد). این نمونه بارزی از دشمنی بین این دو تولیدکننده بزرگ تلفن‌های هوشمند جهان است که به وضوح استراتژی تجاری خود را با زیر نظر گرفتن یکدیگر، تغییر می‌دهند.

نکات مهم

• سامسونگ و اپل دو غول تولیدکننده لوازم الکترونیکی مصرفی با دسترسی جهانی و مشتریان وفادار هستند
• مدل کسب و کار سامسونگ بر ادغام عمودی زنجیره‌های تامین و افزایش حجم تولید متمرکز شده است
• اپل استراتژی تجاری خود را با تمرکز بر طراحی و تجربه کاربر در حین برون سپاری عناصری همچون تولید، طراحی کرده است
• این دو شرکت خود را درگیر نزاع‌های حقوقی بر سر مالکیت معنوی و دعواهای ثبت اختراع نموده‌اند.

سامسونگ: ادغام عمودی و حجم محصول

سامسونگ مانند بسیاری از تولیدکنندگان آسیایی همچون شرکت NEC یا سونی با تاکید بر ادغام عمودی و حجم بالای محصولات، فعالیت می‌کند. سامسونگ درده‌ها بازار از جمله صفحه‌نمایش‌های تخت، سنسورها، چراغ‌های LED، باتری‌ها، سیستم‌های بازی، دوربین، تلویزیون، لوازم خانگی، تلفن‌های همراه، تبلت، تلفن‌های هوشمند و حتی لوازم الکترونیکی پزشکی حضور دارد. سامسونگ قبل از آنکه توجه خود را به سمت اپل معطوف کند، در دهه‌های 1980 و 1990 با شرکت‌های فناوی ژاپنی رقابت می‌کرد و در بسیاری موارد بر آن‌ها برتری یافت. این شرکت سرمایه زیادی را برای تحقیق و توسعه و هزینه‌های سرمایه‌ای صرف کرده است. این هزینه‌ها در بازارهای متوسط و پایین نتیجه مطلوبی دارد، اما در مورد محصولات درجه و کیفیت بالا همچنان مشغول رقابت با غول اپل هستند.

سامسونگ به ادغام عمودی به عنوان یک مزیت رقابتی تکیه می‌کند. در حالی که اپل هنوز هم سالانه میلیاردها دلار قطعه از رقیب خود خریداری و وارد می‌کند، سامسونگ زیر بار منت هیچ کسی نیست. نوکیا هم قبل از آن که توسط اپل و سامسونگ به کلی نابود شود، تقریباً یکپارچه بود،اما سامسونگ برخی مسائل  قطعیت‌ لجستیکی را به شیوه‌ای متفاوت از اپل کنترل می‌کند. با این وجود، حاشیه‌های کاهش سود در سال 2014 و 2015، تیم اجرایی سامسونگ را وادار کرد تا یکسری تجزیه و تحلیل درونی انجام دهند. لی کان هی، رئیس سامسونگ شاهد کاهش سهم جهانی شرکت خود در فروش گوشی‌های هوشمند از 35 درصد در سال 2013 به 24 درصد تا اوایل سال 2015 بود و ظاهراً پسرش، لی جائه یونگ، می‌خواست از طریق ادغام و تملیک (M&As) ومشارکت به این موضوع واکنش نشان دهد. این می‌تواند یک تغییر تاریخی باشد که نشان می‌دهد سامسونگ ، خواستار خروج از مدل تحقیق و توسعه و حرکت به سمت نوآوری برون سپاری شده است، چیزی که بی‌شباهت به اپل نیست.

اپل: طراحی، یکپارچه‌سازی و برون‌سپاری

اپل از نظر بازاریابی هدف و تحقیق و طراحی محصول، بسیار متمرکزتر از سامسونگ است. همچنین این شرکت بسیار سودآور می‌باشد. اپل در طراحی و یکپارچه‌سازی موفق است و این کار ریسک کمی ندارد. همه محصولات اپل شامل برنامه‌هایی هستند که به خوبی با یکدیگر کار می‌کنند، اما با هیچ کدام از محصولات رقبا کار نمی‌کنند. این موضوع باعث می‌شود تا مشتریان خیلی راحت به خرید محصولات اپل ادامه دهند و تغییر به رابط کاربری دیگر برایشان دشوار شود. تقریباً یه چهارم درآمد اپل از خط تولید آیفون است و این موضوع شرکت را مجبور می‌کند تا به یک محصول وابسته باشد.

هزینه سرمایه‌ای اپل کاملاً متفاوت از سامسونگ است، چون اپل می‌تواند با برون‌سپاری تولید و مونتاژ قطعات سخت افزاری هزینه‌های تحقیق و توسعه را کاهش دهد. این امر باعث افزایش حاشیه سود و تقویت سهام اپل می‌شود. اپل برای اول بودن رقابت نمی‌کند؛ بلکه به شرکت‌های دیگر اجازه می‌دهد تا قبل از وارد شدن و بهبود همه چیز، وقت خود را صرف تحقیق و توسعه اولیه بازار کنند. iPod را در نظر بگیرید، اولین محصول موفقیت آمیز در دوره دوم تصدی جابز به عنوان مدیر عامل، که سال‌ها پس از واکمن سونی عرضه شد. اپل راضی به نمایش یک محصول تقلیدی نبود، به همین دلیل با جدیت کار کرد و جایگزین شیک و کوچکی را به بازار عرضه نمود. در خصوص بازار گوشی‌های هوشمند و تبلت‌ها نیز داستان مشابه‌ای وجود دارد. هر کدام از این محصولات نوآوری اپل محسوب می‌شوند اما در واقع هیچکدام را شرکت اپل اختراع نکرده است.

اپل در برابر سامسونگ: شکایت‌های بی‌پایان ثبت اختراع

شدیدترین فعل و انفعال بین شرکت سامسونگ و اپل در دادگاه حقوق مالکیت معنوی اتفاق می‌افتد، جایی که اپل بارها از ترفند دادخواهی خود استفاده کرده تا سامسونگ را به دلیل نقض حق ثبت اختراع مورد هجمه قرار دهد. دعاوی حقوقی یک استراتژی رایج از سوی اپل است، یکی از تهاجمی‌ترین شرکت‌های جهان از نظر قانونی، اما تمرکز آن بر روی سامسونگ به نوعی شدید و تکرار شونده است.

اولین بهانه برای شکایت به سال 2011 برمی‌گردد، اپل که در آن زمان با موتورولا درگیر بود، از سامسونگ به دلیل نوع طراحی‌اش در تبلت‌ها و گوشی‌های هوشمند شکایت کرد.نخستین ادعا در آوریل مطرح شد و تا آگوست 2011، نوزده پرونده شکایت اپل علیه سامسونگ در نه کشور مجزا در جریان بود. در اواسط سال 2012، تعداد این پرونده‌ها به بیش از چهارده عدد رسید و هر دو شرکت مدعی میلیاردها دلار خسارت شدند. بین سال‌های 2012 تا 2015، این دو شرکت اغلب در حکم‌هایی متناقض در دادگاه‌های آلمان، ژاپن، کره جنوبی، آمریکا، فرانسه، ایتالیا، هلند، بریتانیا و استرالیا، چندین بار برنده شکایت خود شدند.

ماهیت سریع پیشرفت فناوری بگونه‌ای است که اغلب از کنار این سیستم نسبتاً قانونی پیش می‌افتد. برای مثال، اپل در سال 2012 حکم اولیه را دریافت کرد که بیش از دوازه تلفن سامسونگ را هدف قرار می‌داد، اما روند تجدید نظر و اعتراض به حکم تا سال 2014 به طول انجامید، و در آن زمان تمام مدل‌های مورد نظر از خط تولید خارج شده‌ بودند. به همین دلیل، خسارت در واقع به خط تولید وارد نمی‌شود، بلکه به دلیل هزینه‌های قانونی است که سامسونگ و اپل در سراسر جهان متحمل می‌شوند.