به نظرم کسی که کسبوکاری راه میاندازد باید حداقلی از آداب آن کسبوکار را بلد باشد و این دانستهها را بهخوبی پیاده کند. برای من، بهعنوان کسی که سالها از خدمات چاپی استفاده میکرده و حالا چند سالی است از این فضا دور شده، به هیچ عنوان پذیرفتنی نیست که برای دریافت خدمتی به این سادگی، مجبور باشم شمارهام را تحویل دهم. درک میکنم که عدم پذیرش فلش به دلیل امنیتی است تا مبادا فلشی آلوده به ویروس و بدافزار باشد و این باعث شود مشکلی برای کامپیوترهای آن مغازه پیش آید. این منطقی است. اما...
اما دلیلی ندارد حریم خصوصی منِ نوعی به خطر افتد تا کامپیوترهای خدمات کامپیوتری در امان بمانند. البته بگذریم از اینکه با واتساپکردن، با دستان خودم فایلها را تقدیم خدمات کامپیوتری کردهام تا آنها را نیز به آرشیوش اضافه کند. ممکن است برخی بگویند اگر فلش را تحویل دهیم هم فایلهای روی آن در امان نخواهند بود و در آرشیو خدمات کامپیوتری جای خواهند گرفت. موردی که در سالهای پیش از رواج واتساپ و تلگرام، بسیار مرسوم بود. کافی بود که در کافینتها و فروشگاههای فروش پایاننامه (!) کمی دقیق میشدید تا دریابید چه حجمی از چنین فایلهایی از مراجعهکنندگان دریافت شده و عموما بدون اطلاع مشتری به آرشیو اضافه میشد. اما شرایط امروز کمی عذابآورتر است. نمیتوانم ادعا کنم همه خدمات کامپیوتریها و چاپخانهها دست به سرقت فایلهای مشتریان میزنند و یا مشتری را مجبور میکنند شمارهشان را در اختیارشان قرار دهند اما فکر میکنم کسبوکار بسیاری از صاحبان این مشاغل بر همین پاشنه میچرخد. آنها بیدردسر، فایلهای تهیه شده توسط دیگران را در اختیار میگیرند تا شاید روزی بتوانند از این گنجینه استفاده کنند. به ویژه آنها با مجبور کردن مشتری به ارائه شماره، فهرستی بلندبالا از مشتریان بالقوهشان تهیه میکنند. این فهرست هم بسیار به کار خواهد آمد!
سالها پیش زمانیکه هنوز مدت زیادی از همگانی شدن تلفنهای همراه نگذشته بود در مطلبی نوشتم که رواج استفاده از تلفن همراه این امکان را در اختیار همه قرار داده است که به هر فرد، یک شماره اختصاص داده شود و هرکسی متناظر با شماره موبایلش باشد. حالا این موضوع رنگ و بوی دیگری یافته است. کسی که شماره تلفن دیگران را داشته باشد بهطور بالقوه میتواند او را بهطور مثال بر روی واتساپ داشته باشد و این امکان دسترسی بسیار خوبی را به کاسبکاران میدهد. آنهایی که از هیچ فرصتی برای تبلیغ و پول درآوردن نمیگذرند و حتا ممکن است فهرست شماره تلفنی که با این روش بهدست آوردهاند را به کسی که پول خوبی میدهد بفروشند. خیلیها خوب میدانند چطور از این شمارهها استفاده کنند!
حتا اگر فرض کنیم هیچ قصدی در کار نیست و صرفاً از شماره همراه و واتساپ برای تبادل فایل استفاده میشود و نه قرار است فایلی در جایی ذخیره شود و نه شمارهای به فهرستی افزوده گردد، باز هم این کمکاری و فقدان دانش کسبوکار از سوی ارائهدهندگان خدمات کامپیوتری عجیب است. هیچکس این حق را ندارد مشتری و مراجعهکننده را مجبور کند برای دریافت خدمات، شمارهاش که حالا بخش مهمی از حریم خصوصیاش است را در اختیار افراد غیر قرار دهد. صاحبان خدمات کامپیوتری و چاپخانهها و نظایرشان با ورود به این حرفه بهطور ضمنی پذیرفتهاند که به تمامی آداب حرفهای این شغل مسلط هستند. آنها باید از بهترین و بهروزترین ویروسیابها و روشهای حفاظتی استفاده کنند تا نه تنها خود را به دردسر نیندازند بلکه وظیفه مهمشان یعنی حفظ امنیت و ایمنی مشتریانشان را نیز به خوبی انجام داده باشند. اما متأسفانه نظیر بسیاری از موارد دیگر، اینجا هم با سهلانگاری و بیدانشی مواجه میشویم. بسیاری از کسبوکارهای این حوزه، بهجای اینکه وظایف خود را انجام دهند، از مشتری توقع دارند حریم خصوصیاش را به خطر اندازد تا کامپیوترهای آن مرکز از ویروسهای احتمالی مصون بمانند.
برپا کردن کسبوکار در این دوره و زمانه، سادهتر از آن چیزی است که بهنظر میرسد. آنچه که دشوار است تعهد به مشتری و تعهد به حرفهای است که انتخاب شده است. همین است که تفاوت بین بد و خوب را در دنیای امروز آشکار میسازد. فایلهای روی فلش همچنان سرگردان هستند. مجبورم همه سعی خود را بکنم و چاپگرم را راه بیندازم تا دستکم در این مورد، مجبور نباشم اظهارنظرهای غیرحرفهای و غیرمسؤولانه را تحمل کنم و به خواستههای غیرمعقول تن دهم!
ماهنامه شبکه را از کجا تهیه کنیم؟
ماهنامه شبکه را میتوانید از کتابخانههای عمومی سراسر کشور و نیز از دکههای روزنامهفروشی تهیه نمائید.
ثبت اشتراک نسخه کاغذی ماهنامه شبکه
ثبت اشتراک نسخه آنلاین
کتاب الکترونیک +Network راهنمای شبکهها
- برای دانلود تنها کتاب کامل ترجمه فارسی +Network اینجا کلیک کنید.
کتاب الکترونیک دوره مقدماتی آموزش پایتون
- اگر قصد یادگیری برنامهنویسی را دارید ولی هیچ پیشزمینهای ندارید اینجا کلیک کنید.
نظر شما چیست؟