يک آزمايش جالب: تلاش کنيد تعداد حسگرهای الکترونيک پيرامون خود را بشماريد؛ دوربينها، ميکروفونها، کامپيوتر، جیپیاس، ژيروسکوپهای اسمارتفون، شتابسنج دستبند ورزشی و... اگر در ساختمان دفتری مدرن کار میکنيد يا در خانه جديد اقامت داريد، حسگرهایی که حرکت، دما و رطوبت را میسنجند نيز همراه شما هستند.
حسگرها روزبهروز در همهجا بهکار گرفته میشوند؛ زيرا آنها نيز تا اندازه زيادی از قانون مور پیروی میکنند. آنها کوچکتر، ارزانتر و قدرتمندتر میشوند. چند دهه پيش، ژيروسکوپها و شتابسنجهایی که اينک در هر تلفن هوشمندی بهکار میروند، زمخت و گران بودند و کاربردشان به مواردی مانند فضاپيماها و هدايت موشکی محدود بود. اما اکنون، همان گونه که شايد شنيده باشيد، اتصالپذيری شبکه بهشدت رو به افزايش نهاده است. به لطف پيشرفتها در طراحی ريزالکترونيک و نيز مديريت انرژی و طيف الکترومغناطيس، اينک ريزتراشهای که کمتر از يک دلار قيمت دارد، میتواند آرايهای از حسگرها را به شبکه مخابراتی بیسيم کممصرف متصل کند. مقدار اطلاعاتی که اين شبکه گسترده حسگرها توليد میکند، سرسامآور و تقريباً دور از تصور است. با اين همه، بيشتر اين دادهها برای ما ناديدنی هستند. امروزه حسگر- دادهها بيشتر انبار میشوند و هر بار تنها يک دستگاه برای يک کاربرد خاص مانند کنترل ترموستات يا رديابی شمار گامهایی که در يک روز برمیداريد، به آنها دسترسی میيابد. حذف اين انبارهها و بيرون آوردن حسگر - دادهها از حصار آنها، محاسبات و ارتباطات را بسيار دگرگون خواهد کرد. همين که پروتکلهایی داشته باشيم که دستگاهها و برنامهها بتوانند با کمک آنها دادهها را داد و ستد کنند (هماکنون چند رقيب در اين حيطه حضور دارند)، میتوان حسگرها را در هر چيزی و برای هر کاربردی بهکار گرفت. اگر چنين اتفاقی بيفتد، به دوران محاسبات همهجا حاضر (Ubiquitous Computing) که از مدتها قبل پيشبينی شده بود، گام خواهيم نهاد؛ همان دورانی که مارک ويزر 26 سال پيش در مجله ساينتفيک امريکن پيشبينی کرده بود.
دريافتهای افزوده حسگری
چگونه جهانی پر از حسگر نحوه ديدن، شنيدن، انديشيدن و زيستن ما را دگرگون میکند.
ترديد داريم دوران گذار به محاسبات همهجا حاضر روندی افزايشی داشته باشد. تصورمان اين است که بهجای آن، مرحلهای انقلابی و بيشتر مانند پيدايش تار جهان پهنا (World Wide Web) خواهد بود. ما با سر برآوردن برنامههای موبايلی همچون گوگل مپز و توييتر و شرکتهای بزرگی که حول آنها گسترش يافتهاند، شاهد آغاز اين دگرگونی هستيم. اما وقتی دادههای حاصل از حسگرهای همهجا حاضر آزادانه روی وسيلههای گوناگون در دسترس باشند، نوآوری همه جا را فرا خواهد گرفت. موج پسين شرکتهای فناوری چند ميليارد دلاری جمعآورندگان مفهوم هستند که باعث خواهد شد تا اطلاعاتی که حسگرها از محيط پيرامون ما گردآوری میکنند، در نسل جديدی از برنامههای کاربردی مورد استفاده قرار گيرد. پيشبينی اينکه محاسبات همهجا حاضر و دادههای حاصل از حسگرها برای زندگی روزانه ما چه معنایی خواهد داشت، بهسختی پيشبينی نحوه دگرگونی جهان به وسیله اينترنت در سی سال پيش است. خوشبختانه، تئوری رسانهها میتواند در اين باره راهنما باشد.
در دهه 1960، مارشال مکلوهان درباره رسانههای الکترونيک و عمدتاً تلويزيون سخن گفت و اينکه میتوانند گسترشی بر سيستم عصبی انسان باشند. حسگرها همه جا هستند و وقتی اطلاعاتی که گردآوری میکنند میتواند بهصورتهای گوناگون با دريافت و فهم انسانها پيوند بخورد، حسهای ما تا کجا پيش خواهند رفت؟ وقتی بتوانيم دريافت خود را آزادانه در زمان، فضا و گسترهها متمرکز کنيم، «حضور» چه معنایی خواهد يافت؟
بصریسازی حسگر - دادهها
ما جهان را با تمام حسهای خود درک میکنيم، اما برای آگاهی از دادههای ديجيتال، بايد آنها را روی نمايشگرهای دوبعدی کوچک موبايل دريافت کنيم. جای شگفتی نيست که در جهانی آکنده از اطلاعات گرفتار آمدهايم. هرچه اطلاعات درباره جهان با شدتی فزاينده افزايش میيابد، حاضر و آگاه ماندن در اين جهان نيز سختتر میشود. با اين همه، اگر بتوانيم نحوه استفاده درست از اين دادهها را بياموزيم، هنوز برای رويارویی با اين دادههای انبوه يک روزنه اميد وجود دارد. از اين رو، گروه ما در آزمايشگاه رسانههای (Media Lab) دانشگاه امآیتی سالها است درباره شيوههای ترجمه اطلاعات گردآوری شده به وسیله شبکههای حسگر به زبانی قابل فهم برای انسان تلاش میکند.
درست همان گونه که مرورگرهایی مانند فایرفاکس دسترسی به دادههای اينترنت را ممکن میکنند، مرورگرهای نرمافزاری نيز ما را قادر سازند تا معناهای حاصل از انبوه دادههای حسگرها را دريابيم. تا اينجا، بهترين ابزار برای توسعه چنين مرورگری موتور بازیهای ويدیویی بوده است؛ همان نرمافزاری که اجازه میدهد ميليونها بازيکن در محيطهای سهبعدی همواره متغير با هم در تعامل باشند. ما با کمک موتور بازی Unity3D برنامهای را توسعه داديم که DoppelLab نام دارد و جريانهای داده گردآوری شده توسط حسگرها را در سراسر يک محيط جای میدهد و اطلاعات را بهصورت گرافيک رندر و آنها را در يک مدل CAD (سرنام Computer-Aided Design) از ساختمان مورد نظر نمايش میدهد. برای مثال، در آزمايشگاه رسانههای امآیتی نرمافزار DoppelLab دادهها را از حسگرهای موجود در سراسر ساختمان گردآوری و نتايج را بیدرنگ روی نمايشگر کامپيوتر نشان میدهد. کاربری که به نمايشگر بنگرد، میتواند دمای هر اتاق يا رفت و آمد در هر ناحيه يا حتی محل کنونی توپ روی ميز هوشمند پينگپنگ را ببيند.
کاربرد نرمافزار DoppelLab به بصریسازی دادهها محدود نيست. اين نرمافزار میتواند صداهایی را که ميکروفونهای تعبيه شده در قسمتهای گوناگون ساختمان ضبط کرده است، جمع و از آنها برای ايجاد يک محيط صوتی مجازی استفاده کند. برای تضمين محافظت از حريم خصوصی، پيش از آنکه جريانهای صوتی منتقل شوند، در خود وسيلهای که حسگر روی آن قرار دارد تغيير میيابند تا نشود آنها را تشخيص داد. با اين کار هرچند میدانيم محيط کجا است و شخص کيست، اما گفتوگوها تشخيصناپذیر میشوند. همچنين، با نرمافزار DoppelLab میتوان به دادههایی دسترسی داشت که پيشتر ضبط شدهاند. کاربر میتواند يک لحظه در زمان را از زاويههای گوناگون بررسی کند يا آن را جلو ببرد تا دادهای را در بازههای زمانی گوناگون بررسی و چرخههای پنهان را در دوره زندگی يک ساختمان شناسایی کند.
مرورگرهای حسگری مانند DoppelLab میتوانند بهسرعت کاربردی تجاری نيز بيابند. برای مثال، میتوانند کار پنلهایی را انجام دهند که بهصورت مجازی کنترل میشوند و در ساختمانهای بزرگ مجهز به حسگر بهکار میروند. در گذشته، اگر مدير ساختمان میخواست مشکلی را در سيستم گرمايشی رديابی کند، بايد در صفحهگستردهها و گرافها به دنبال آن میگشت تا سنجش دمای ناهمسان را فهرست کند و به دنبال الگوهایی بگردد که نشان میداد مشکل از کجا است. اما با استفاده از DoppelLab همان مدير ساختمان میتواند دمای کنونی و استاندارد تعريف شده برای هر اتاق را همزمان ببيند و بهسرعت مشکلات چند اتاق يا طبقه را شناسایی کند. مهمتر اينکه برنامهريزان، طراحان و ساکنان ساختمان نيز میتوانند ببينند زيرساخت ساختمان چگونه دارد مورد استفاده قرار میگيرد و مردم کجا و چه زمانی گرد میآيند. تغييرها در ساختمان چه آثاری بر نحوه تعامل مردم و چه پيامدهايی در ساختمان دارد. اما انگيزه ما از ساخت DoppelLab تجاری نبود. ما آن را برای کنکاش در موضوعی گستردهتر و کنجکاویبرانگيزتر ساختيم؛ پيامد محاسبات همهجا حاضر بر معنای بنيادی حضور.
بازتعريف حضور
زمانی که حسگرها و کامپيوترها سفر مجازی به محيطهای دور و «بودن» بیدرنگ در آنجا را ممکن میکنند، «اينجا» و «اکنون» میتوانند معناهای جديدی بيابند. ما در نظر داريم اين تغيير مفهوم حضور را با DoppelLab و پروژهای موسوم به Living Observatory در مزرعههای تيدمارش (Tidmarsh) بررسی کنيم؛ پروژهای که میخواهد بازديدکنندگان فيزيکی و مجازی را با محيطی طبيعی و متغير احاطه کند. از سال 2010، ترکيبی از سازمانهای محيط زيست دولتی و خصوصی 250 هکتار از زمينهای حاصلخيز ميوه کرنبری (Cranberry) را در ماساچوست جنوبی به سيستمهای مرطوب ساحلی محافظت شده تبديل کردهاند. از جمله مالکان اين زمينهای حاصلخيز در مزرعههای تيدمارش يکی از همکاران ما بهنام گلوريانا داونپورت است. او در آزمايشگاه رسانهها درباره آينده مستندها پژوهش میکند و ايدهای که بسيار به آن علاقه دارد، استفاده از محيطی پر از حسگرها است که میتوانند درباره زمينهای او يک مستند اختصاصی بسازند. ما داريم با کمک او شبکههایی از حسگرها را توسعه میدهيم که فرآيندهای زيستبومشناسی را مستند میکنند و مردم میتوانند با کمک آنها حسگر- دادهها را دريابند. توسعه زمينهای تيدمارش با استفاده از صدها حسگر بیسيم که میتوانند مواردی مانند دما، رطوبت، نور، حرکت، باد، صدا و در برخی موارد سطح مواد شيميایی را بسنجند، آغاز شده است.
باتری اين حسگرها با استفاده از تمهيدات کارآمد مديريت برق میتواند سالها پيوسته کار کند. برخی از اين حسگرها به سلولهای خورشيدی مجهز خواهند بود که برق کافی برای جاری کردن صداها، از صدای نسيم گرفته تا آواز پرندگان و قطرههای باران روی برگهای آن حوالی را خواهند داشت. همکاران ما در بخش علوم زمينشناسی در دانشگاه ماساچوست آمهرست تيدمارش در حال کار گذاشتن حسگرهای کارآمد زيستبومشناسی هستند؛ از جمله سنجشگرهای دمای فيبر نوری و ابزارهایی که سطح اکسيژن مايع در آب را اندازه میگيرند. همه اين دادهها به پايگاه دادهای در سرورهای ما سرازير میشود و کاربران میتوانند با برنامههای کاربردی گوناگون در آن کنکاش کنند.
گرشون دابلون، دانشجو دکتری در آزمايشگاه رسانههای دانشگاه امآیتی است. او در آنجا ابزارهای جديدی را برای کاويدن و فهم دادههای حسگر توسعه میدهد.
برخی از اين برنامهها به زيستبومشناسان کمک خواهد کرد تا دادههای زيستمحيطی گردآوری شده در تيدمارش را ببينند. برنامههای ديگری نيز برای کاربردهای عمومی ساخته شدهاند. برای مثال، مرورگری مانند DoppelLab را توسعه میدهيم تا با کمک آن از هر کامپيوتری که به اينترنت دسترسی دارد، بهصورت مجازی از تيدمارش ديدن کند. در اين صورت، در پسزمينه کار يک رندر ديجيتال از توپوگرافی زمينها را خواهيم ديد که با درختان و گياهان مجازی پوشيده شده است. اين موتور بازی صداها و دادههای گردآوری شده با حسگرهای کار گذاشته شده در تيدمارش را نيز به اين نمايش مجازی میافزايد. صداها از آرايه ميکروفونها و بسته به موقعيت مجازی کاربر پخش میشود. شما خواهيد توانست بر فراز زمينها به پرواز درآييد و هر چه در آن لحظه اتفاق میافتد، بشنويد. میتوانيد از نزديک به صداهای موجود در يک ناحيه گوش دهيد و با رفتن به زير آب صداهای ضبط شده به وسیله هيدروفونها را بشنويد. باد مجازی حاصل از پردازش دادههایی که بیدرنگ از سايت گردآوری میشود نيز لابهلای درختان دیجیتال وزيدن میگيرد. پروژه Living Observatory بيشتر يک پروژه نمايشی است تا يک پيشنمونه کاربردی، اما میتوان بهسادگی کاربردهایی واقعی را نيز برای آن تصور کرد. برای مثال، کشاورزان میتوانند با استفاده از چنين سيستمی زمينهای خود را که به حسگرها مجهز شدهاند، از جمله جريان رطوبت، آفتکش و کودافشانی جانوران را در درون و پيرامون زمين کشاورزی بپايند. آژانسهای شهری میتوانند از آن برای پاييدن پيشروی توفانها و سيلها بهسوی شهر و همچنين يافتن افراد در معرض خطر و کمکرسانی به آنها بهره ببرند. هنوز سناريوهایی تعريف نشده است که بتوان کاربردهای روزمره را نيز برای چنين سيستمی تعريف کرد. بسياری از ما هماينک پيش از رفتن به رستوران آن را در سايتهایی مانند Yelp جستوجو میکنيم. يک روز خواهيم توانست پيش از ورود به شهر نيز بدانيم که فضای يک رستوران (اينکه برای مثال شلوغ و پرسروصدا است يا نه) چگونه است.
سرانجام، اين گونه حضور راه دور میتواند بهترين چيزی باشد که زمينه را برای عملی کردن پديده تلهپورت (Teleportation) در آينده فراهم میآورد. گاهی وقتی در سفر هستيم، از DoppelLab برای متصل شدن به آزمايشگاه رسانهها استفاده میکنيم؛ زيرا شنيدن صداها و ديدن کارهایی که در آنجا جريان دارد، ما را کمی به حس و حال خانه نزديکتر میکند. به همين صورت، مسافران میتوانند خود را به خانههایشان بازبتابانند تا بخشی از زمان بودن در جادهها را در کنار خانواده بگذرانند.
ارتقای حسهای ما
میتوان بهسادگی تضمين کرد که موج پسين محاسبات به پوشيدنیها مربوط خواهد بود. از نظر ما اين موقعيتی است که میتواند شيوههای بسيار طبيعیتری را برای تعامل با حسگر - دادهها پديد آورد. در نتيجه، کامپيوترهای پوشيدنی میتوانند به عضوهای افزوده حسی تبديل شوند. پژوهشگران مدتها است استفاده از حسگرهای پوشيدنی و بهکار انداز روی بدن را در دست بررسی دارند؛ حسگرهایی که میتوانند بهصورت وسيلههای کمکی مورد استفاده قرار گيرند. در چنين سامانهای، ضمن فرآيندی موسوم به جانشينی حس (Sensory substitution) سيگنالهای الکتريکی از حسگرها به حسهای انسان نگاشت میشود. پژوهشهای اخير نشان میدهند که با شکلپذيری عصبی قدرت مغز در هماهنگی فيزيکی با محرکهای جديد میتوان پس از دريافت محرک فراحسی، شناخت درکی در کانالهای حسی موجود را ممکن کرد. اما هنوز دادههای شبکه حسگر و تجربه حسی انسان با هم فاصله زيادی دارند. بر اين باوريم که يکی از راهکارها برای بهره بردن از ظرفيت عضوهای افزوده حسی، مديريت بهتر توجه و آگاهی پوشيدنیها درباره محيط پيرامون آنها است. پوشيدنیهای پيشرفته امروزی مانند عينک گوگل بيشتر شبیه تجهیزات متفرقهای هستند که اطلاعات مرتبط را بسته به موقعيت به شخص ارائه میدهند (برای مثال، پيشنهاد تماشای يک فيلم زمانی که شخص از کنار سالن نمايش میگذرد).
جوزف، ای. پاراديزو استاديار هنرها و علوم رسانهای در آزمايشگاه رسانههای دانشگاه امآیتی است. او گروه محيطهای بازخوردی (Responsive Environments Group) را مديريت میکند که کار آنها بررسی چگونگی ارتقا شبکههای حسگر و ميانجیگری آنها با تجارب انسان و همچنين تعامل و دريافت آن است.
اما اين پيشنهادها چندان کارآمد نيستند و بلکه اغلب مزاحم و حتی آزاردهندهاند، درحاليکه سيستمهای حسی ما هرگز اين گونه نيستند. سيستمهای حسی انسان به او اجازه میدهند تا بهصورت دايناميک متوجه يک موضوع يا نسبت به آن بیتوجه شود و اگر نيازی بود، به محرکها واکنش نشان دهد، اما در غير اين صورت بر کار کنونی خود متمرکز شود. ما آزمايشهایی در دست انجام داريم تا ببينيم آيا کامپيوترهای پوشيدنی میتوانند به حيطه توانمندیهای بنيادی مغز گام بگذارند و درحاليکه بر کارهای اصلی تمرکز دارند، همچنان مراقب محيط و به آن متصل باشند؟ نخستين آزمايش اين خواهد بود که مشخص کنيم آيا يک وسيله پوشيدنی در اين حيطه میتواند دريابد شخص دارد به منابع صوتی در محيط پيرامون گوش میدهد یا نه. ما میخواهيم شخص با استفاده از اين اطلاعات بتواند به ميکروفونهای زنده و هيدروفونهای موجود در تيدمارش دسترسی پيدا کند. اين امر خيلی شبيه موقعیتی است که انسانها به منابع صوتی طبيعی توجه نشان میدهند. تصور کنيد بر جزيرهای در آن دورها تمرکز کردهاید و کمکم صداهای جاری در آن جزيره را میشنويد، چنانکه گویی گوشهای شما آنقدر حساس هستند که میتوانند صداها را از آن فاصله بشنوند. تصور کنيد در امتداد رودخانهای گام برمیداريد و صداهای زير آب يا با نگاه به درختان آواز پرندگان بر بالای آنها را میشنويد. اين رويکرد برای ارائه اطلاعات ديجيتال ممکن است نشاندهنده آغاز دورانی باشد که در آن سيستمهای حسی ما بهراحتی به حسگر - دادههای شبکه متصل میشوند.
شايد زمانی بيايد که عضوهای افزوده حسی و عصبی چنين اتصالی را ممکن کنند. اميدواريم اين وسيلهها و اطلاعاتی که ارائه میدهند، باعث يکپارچهتر شدن پردازش سيستمهای حسی کنونی شود و نه جانشين آن.
آرزو يا کابوس؟
برای بسياری از مردم از جمله خودمان، جهانی که توصيف کرديم ظرفيت اين را دارد که به مکان ترسناکی تبديل شود. بازتعريف حضور به معنای تغيير روابط با محيط پيرامون ما و يکديگر است. حتی محاسبات همهجا حاضر درباره حريم خصوصی موارد نگرانکنندهای را به بحث کشاندهاند. با اين همه، بر اين باوريم که شيوههای بسياری وجود دارد تا به ايمنسازی فناوری بپردازيم. يک دهه پيش، در يکی از پروژههای گروه، مت لايبوويتز 40 دوربين و حسگر را در آزمايشگاه رسانهها کار گذاشت. او برای هر وسيله سوییچ بزرگی در نظر گرفت تا بتواند بهسادگی و آشکارا از کار انداخته شود. در جهان امروز، بهازای هر شخص دوربينها، ميکروفونها و حسگرهای بسيار زياد ديگری در محيط پراکنده شدهاند که حتی اگر سویيچی برای خاموش شدن آنها درنظر گرفته شده است، بايد از کار بيفتند ما راهکارهای ديگری خواهيم يافت. يک رويکرد اين است که حسگرها به زمينه و موقعيت موجود و ترجيحهای شخص پاسخ دهند. وقتی چند سال پيش نان وی گونگ با گروه ما کار میکرد، ايدهای از اين دست را بررسی کرد. او زنجير کليد ويژهای ساخت که با يک فرستنده بیسيم به وسيلههای حسگردار پيرامون خود، ترجيحهای شخصی کاربر درباره حريم خصوصی را اطلاع میداد. هر درجه دکمه بزرگ برچسبداری داشت که روی آن عبارت No نوشته شده بود. با فشردن این دکمه، به کاربر تضمين داده میشد که حريم خصوصی او پاس داشته شده است و تمام حسگرها در آن حيطه از ارسال دادههای مربوط به او منع میشدند. اين گونه راهکارها تضمين میکنند که همه گروههای حسگر در محيط پيرامون يک شخص چنين درخواستهایی را دريافت و به آن توجه خواهند کرد. طراحی چنين پروتکلی نشان میدهد که چالشهای فنی و قانونی وجود دارد. با اين همه، گروههای پژوهشی در سراسر جهان هماينک در اين باره مشغول بررسی رويکردهای گوناگون هستند. برای مثال، قانون میتواند مالکيت و کنترل دادههای گردآوری شده در محيط پيرامون شخص را به خود او بسپارد. در آن صورت، شخص میتواند انتخاب کند که آن دادهها برای ورود به شبکه رمزنگاری شوند يا اصلاً وارد شبکه نشوند. يکی از اهداف DoppelLab و Living Observatory پی بردن به اين موضوع است که ملاحظات درباره حريم خصوصی چگونه در محيط امن آزمايشگاه پژوهشی توسعه میيابند.
دوربينهای فروسرخ در زمينهای حاصلخيز آکنده از حسگرها آبهای زيرزمينی را نشان میدهند (بخش زردرنگ) که به آبهای سطحی سردتر میپيوندند. با اينکه آبهای سطحی با دمای هوا رابطه تنگاتنگی دارند، ولی دمای آبهای زيرزمينی طی سال ثابت باقی میماند.
با اينکه چالشها و پيامدهای بدبينانهای وجود دارند، اما میتوانيم راهکارهایی بيابيم. همانگونه که افشاگریهای ادوارد اسنودن، پيمانکار سابق سازمان امنيت ملی ايالات متحده نشان داد، شفافيت در اين حيطه اهميتی کليدی دارد و بايد با تهديدها عليه حريم خصوصی در فضایی باز برخورد قانونی صورت بگيرد. بهجز آن، بر اين باوريم که بنيادیترين چيزها توسعه سختافزارها و نرمافزارهای منبع باز است که بهترين پدافند در برابر تهديدهای سيستماتيک عليه حريم خصوصی است. همزمان خواهيد ديد که چه گونههایی از تجارب جديد در جهان حسگرمحور در انتظار ما هستند. فکر میکنيم توسعه فناوریهایی که بتوانند در محيط پيرامون و بدن ما يکپارچه شوند، بهطور کامل ممکن است. اين ابزارها ما را از چک کردنهای پياپی اسمارتفون بینياز میکنند و دوباره به محيط بازمیگردانند. آنها حضور ما را در جهان پيرامونمان پررنگتر میکنند، نه کمرنگتر.
ماهنامه شبکه را از کجا تهیه کنیم؟
ماهنامه شبکه را میتوانید از کتابخانههای عمومی سراسر کشور و نیز از دکههای روزنامهفروشی تهیه نمائید.
ثبت اشتراک نسخه کاغذی ماهنامه شبکه
ثبت اشتراک نسخه آنلاین
کتاب الکترونیک +Network راهنمای شبکهها
- برای دانلود تنها کتاب کامل ترجمه فارسی +Network اینجا کلیک کنید.
کتاب الکترونیک دوره مقدماتی آموزش پایتون
- اگر قصد یادگیری برنامهنویسی را دارید ولی هیچ پیشزمینهای ندارید اینجا کلیک کنید.
نظر شما چیست؟