بازی پوکومون گو در حال حاضر بسیار محبوب است. آیا میتوان از این بازی بهعنوان محصولی صحبت کرد که شکلدهنده عادت در افراد است؟ آیا این عادات مثبت هستند یا منفی؟
نگاه ما به فناوری باید گستردهتر از محیطی باشد که در آن زندگی میکنیم. واکنش سریعی که همیشه افراد نسبت به یک فناوری جدید از خود نشان میدهند این است که آن را دوست ندارند. ما مخالف تغییر هستیم و از فناوریهای جدید میترسیم. ولی اگر این گونه فکر کنیم که خوب اگر پوکومون گو (که در مقایسه با فناوریهای دیگر از تحول کمتری برخوردار است) نبود، افراد چگونه وقت خود را میگذراندند، نگاه ما به این فناوری بسیار خوب میشود. پوکومون را میتوان بهعنوان یکی از برنامههای تناسب اندام به حساب آورد که در قالب یک بازی ظهور پیدا کرده است. شما نمیتوانید در داخل خانه خود این بازی را انجام دهید و از این رو با بازیهایی همچون کلش اف کلنز و کندی کراش که اجتماعی و پرتحرک نیستند، قابل مقایسه نیست.
مردم مجذوب بازیهایی میشوند که در آنها زخمی یا مجروح میشوند. تفاوت فیزیولوژیکی و روانی بین عادت و اعتیاد شدید چیست؟ آیا بازی با پوکومون اعتیاد است یا ناآگاهی؟
این قاعده وجود دارد که هر فناوری به کفایت خوب و محبوبی نوعی اعتیاد را شکل میدهد. اما اگر مصرفکننده آسیب نبیند و رفتار بهگونهای باشد که فرد بدون کمک بتواند آن را کنار بگذارد، پس اعتیاد نیست. وقتی به بازی پوکومون گو نگاه میکنیم، متوجه میشویم واقعاً در این آزمون موفق نیست. بازی لذتبخش، جذاب و عادتسازی است. بله، برخی نمیتوانند دست از آن بکشند و به آن اعتیاد پیدا کردهاند. اینکه درباره این آدمها چه کاری میتوان انجام داد، یک سؤال اخلاقی دیگر است.
خبر خوب اینکه برای نخستین بار در تاریخ، افراد سازنده این گونه محصولات که بهطور بالقوه اعتیادآور هستند، میتوانند آسیبها را کاهش دهند. اعتیاد چیز جدیدی نیست، اما حالا سازندگان یک محصول اعتیادآور میدانند که معتادان چه کسانی هستند. سازندگان مشروبات الکلی هیچ اطلاعی از هویت و رفتار مصرفکنندگان نهایی ندارند، پس کار زیادی نمیتوانند برای آنها انجام دهند. اما شرکتهای سازنده محصولاتی همچون فیسبوک، اینستاگرام یا پوکومون گو که اعتیادآور هم هستند، اگر بخواهند میتوانند کارهایی انجام دهند.
به هر حال، چیزهایی که بسیاری آن را گستاخانه «محصول اعتیادآور» میخوانند مثل فیسبوک یا پوکومون گو، برای اکثر ما فقط «محصولات جذاب» هستند. آیا این محصولات را جور دیگری میخواهیم؟ خیر، محصولاتی میخواهیم که از استفاده از آنها لذت ببریم. اکثر آدمها میدانند هنگام مصرف زیاد از این محصولات باید خودکنترلی داشته باشند.
آنچه ما در حال حاضر شاهدش هستیم، تکثیر و ازدیاد چیزی است که آن را «دستگاههای حفظ توجه» مینامیم، یعنی فناوریهایی که بهطور خاص طراحی شدهاند تا جلوی محرکها و حواس پرتیهای ما به فناوریهای دیگر را بگیرند که میتوانیم به نمونههایی از آنها اشاره کنیم:
- DF You Tube: یک افزونه مرورگر کروم است که ما را از دست تمام ویدئوهای نوار کناری یوتیوب خلاص میکند و مانع از تماشای مکرر ویدئوها میشود.
- Facebook News-feed Eradicator: این برنامه تمام تبلیغات و لینکها به مقالات دیگر را حذف میکند و نمیگذارد حواسمان پرت شود.
- Freedom: برنامهای است که اینترنت را قطع میکند. برای مثال، وقتی مشغول کار مهمی هستید، این برنامه کمک میکند روی کار خود متمرکز شوید و مانع از آن میشود بهطور مستمر ایمیلهای خود را بررسی کنید.
شرکتها بهجای آنکه محصولاتی بسازند که ترک کردن آنها اینقدر دشوار باشد، قادر هستند عاقلانه عمل کنند و آنها را برای استفاده متعادلتر و محدودتر بسازند. بهجای آنکه کاربران احساس خستگی و فرسودگی کنند و بهکلی آنها را رها کنند، این شرکتها میتوانند کمک کنند متعادل باشیم.
این چالش نسل ما است، بهواسطه آنکه از بدو تولد با فناوریهای تعاملی رشد میکنیم. با وجود اینکه میدانیم فناوریها جالب و فوقالعاده هستند و نیازهای ما را بهخوبی برآورده میکنند، دائم باید در تلاش باشیم بفهمیم چگونه درست و بجا از آنها استفاده کنیم.
در ضمن، این موضوع رویکرد جدیدی نیست. سقراط و ارسطو ماهیت آکراسیا (akrasia)
ـ تمایل به انجام کارهایی که خلاف علایق ما هستند ـ را مورد بحث قرار دادند. همیشه در زندگی خود چیزهایی داشتهایم که باعث حواس پرتی ما شدهاند. وقتی مجبوریم کارهای سخت انجام دهیم، سعی میکنیم از انجام آنها شانه خالی کنیم، فقط به دلیل آنکه تغییر کردهاند. شاید درباره اجداد ما این وسیله خواندن رمانهای بیسر و ته بود. در دوره والدین ما تلویزیون و رادیو و امروز هم این وسیله فناوری تعاملی است. ولی ما از جنگ با آنها ناامید نیستیم.
یعنی سؤال شما این است که یک فرد با سمت مدیر رسانه اجتماعی چگونه از رسانههای اجتماعی دوری کند؟ به نظر نمیرسد نگرانی عمیق ما چگونگی ریشهکن کردن رسانههای اجتماعی باشد، بلکه نگرانی ما این است که چگونه میتوانیم مانع سرک کشیدن فناوریهایی شویم که در برخی از عرصههای زندگی ما وارد شدهاند، اما جایی ندارند.
برای پرداختن به این موضوع کارهای زیادی میتوانید انجام دهید. با کارفرما درباره فرهنگ شرکت صحبت کنید و از انتظارت او مطلع شوید. آیا باید 24 ساعته و هر روز هفته در خدمت شرکت باشید و به آنها تعظیم کنید؟ اگر این طور است شما باید این موضوع را بدانید، شاید با آن موافق نباشید. بسیاری از کارفرمایان هنگام مدیریت رسانههای اجتماعی رهنمودهایی را براساس انتظارات از عملکرد ارائه میدهند و آن را در زمان خاصی از روز ایمیل میکنند.
کارمندان باید بدانند چه انتظاراتی از آنان میرود و چه مقدار زمان باید صرف کار عمیق کنند، یعنی تفکر و تولید بهجای عکسالعمل نشان دادن. وقتی مشغول نوشتن یک مقاله یا کار کردن و تفکر هستید، نمیتوانید دائم توییت کنید.
سؤال دیگری که به نظر میرسد دشوارتر باشد این است که «اگر اصلاً رسانههای اجتماعی را دوست نداشته باشیم، چه میشود؟» در این مورد، توصیه میکنیم کاری را که با سلیقه شما منطبق نیست، انجام ندهید. برای مثال، شما طبیعت را دوست دارید، اما دوست ندارید تمام مدت در فضای باز کار کنید، پس شغلی همچون جنگلبانی نمیتواند شغل خوبی برای شما باشد. باید از خود بپرسیم چه چیزی مناسب خلق و خوی ما است. اینکه ببینیم صرفاً بازار چه کاری داغ است، دلیل نمیشود در همان زمینه مشغول کار شویم. اگر هم رسانههای اجتماعی را دوست دارید، آن را در محدوده زندگی حرفهای خود حفظ کنید و نگذارید وارد بخشهای دیگر زندگی شما شوند.
به نظر میرسد شما از مدیر میخواهید از بازخورد آن کارمند تشکر کند و بگوید روی آن کار میکند. اما مدیران این کار را نمیکنند. میخواهیم شما را به مدل رفتاری BJ Fogg ارجاع دهیم که میگوید B= MAT. یعنی هر رفتاری (Behavior)، نتیجه انگیزه (Motivation)، توانایی (Ability) و محرک (Trigger) است. احتمالاً نمیتوانید خیلی روی انگیزه کار کنید. در عوض ما بیشتر به توانایی و محرکها توجه میکنیم. این دو بیشتر تحت کنترل شما هستند. برخلاف انگیزه، شما میتوانید توانایی و محرکها را داخل محصول خود تغییر دهید. کاری کنید محرک قابل رؤیت شود (برای اینکه کاربر آگاه است) و شرایط را طوری آسان کنید که کاربر رفتار مطلوب را اتخاذ کند.
شاید این رویکرد ساده و پیش پا افتاده به نظر برسد، اما هربار کاربر مجبور شود فکر کند، بار شناختی به خود میگیرد. قانون شکل گرفتن عادتها این است که بار شناختی کاهش یابد تا کار سادهتر از فکر کردن باشد.
واسط ارتباطی کاربر (CUI سرنام Conversational User Interface) بسیار جالب است. برخی این رابطها را ربات، دستیار یا تجارت محاورهای میخوانند. CUI در واقع اطلاعات پیچیده را میگیرد و آن را از طریق یک پیام متنی فیلتر میکند. حال چه ما از طریق ربات ارتباط برقرار کنیم یا انسان، اطلاعات را ساده میکنیم تا شبیه چت به نظر برسد. امروزه شرکتهای بیشتری از این رابط استفاده میکنند
آیپاد نمونه خوبی در این زمینه است. تا قبل از آیپاد شاید خیلیها حتی دست به کامپیوتر هم نزده بودند، چون استفاده از آن دشوار بود. اما با آمدن رابط لمسی و برنامههای جذاب افراد علاقهمند به استفاده از آن شدند. الان درباره دادهها هم شاهد همین اتفاق هستیم. امروزه درباره دادهها تعهدات بسیاری وجود دارد، اما رابط این تعهدات را در خود فرو میبرد. مثل رابط خط فرمان در مقابل رابط گرافیکی. ما به یک لایه انتزاعی نیاز داریم تا فناوری را قابل استفاده کنیم و این همان موضوعی است که در رابط ارتباطی کاربر میبینیم.
بهجای آنکه به گوگل آنالیتیکس نگاه کنیم و متحیر بمانیم با افزایش ترافیک چه کنیم، بهتر است از یک رابط ارتباطی کاربری استفاده کنیم که بگوید: «در اینجا افزایش حجم ترافیک وجود دارد و شما میتوانید این کارها را انجام دهید. میتوانم به شما کمک کنم؟» نیاز نیست به دادهها نگاه کنید، دادهها به شما کمک میکنند تا به اهدافتان برسید.
در حال حاضر ترجیح میدهیم واسط ارتباطی کاربر، نمودار به ما نشان دهد و با بله و خیر پیشنهاداتی را ارائه کند. این واسط در حال تبدیل شدن به محاوره از طریق متن یا درنهایت از طریق صدا است.
ما بیشتر درباره جنبه منفی بشریت تصمیمگیری میکنیم. برای مثال، این توانایی را داریم که در یک لوله آزمایش ساختار ژنتیکی یک کودک را تغییر دهیم. چرا این کار را انجام میدهیم؟ نه فقط بهخاطر اینکه میخواهیم جلوی نقص عضوها یا بیماریها را بگیریم، بلکه میخواهیم فرزندانمان خاص و متفاوت باشند.
دانش ما درباره راههای داشتن یک زندگی متعادلتر کهنه و قدیمی است. مثلاً میدانیم مشکلات وراثتی خانوادگی وارد DNA ما میشود. اما بهعنوان یک جامعه، ارزشی برای یاد گرفتن ارتباطات غیرخشونتآمیز یا بهتر کردن زندگی با داشتن ارتباطهای سالم بهجای ثروتاندوزی قائل نیستیم. به نظر میرسد وقتی اطلاعات و دانش پیش روی ما هستند و بهراحتی از طریق فناوری در دسترس ما قرار میگیرند، عقل در حال حاضر پشت سر ما است.
دویست هزار سال قبل وقتی اولین غارنشین چرخ را کشف کرد، حتماً فردی کنارش بوده و به او گفته است: «چرخ بد است! تو سبک زندگی ما را خراب میکنی!» این اتفاق همیشه میافتد. فکر نمیکنیم بشریت ربطی به آنچه از نظر ما دانش سطحی است داشته باشد.
رفع مشکلات ژنتیکی کودکان در لوله آزمایش ربطی به انسانیت ما ندارد. ما خیلی خوششانس هستیم که در این عصر زندگی میکنیم و باید آگاهی خود را نسبت به فناوری ـ هراسی بالا ببریم. با نگاه به تاریخ، باید بگوییم فناوری ـ هراسی تقریباً غیرممکن است. کیفیت زندگی امروزی ما در کل مدیون فناوری است که کمک میکند حتی کسانی که از نظر مالی در مضیقه هستند زندگی بهتر از اشرافیترین پادشاهان در گذشته داشته باشند. همه چیز بهتر از گذشته شده است و فکر نمیکنیم این روند عوض شود.
البته خطرات احتمالی وجود دارند. اتفاقاتی که رخ میدهند بدتر از گذشته هستند. اگر با دید بازتری نگاه کنید، فناوری به ما کمک میکند تا زندگی بهتری داشته باشیم. آنچه مردم را میترساند سرگرمیهای است که این فناوریها با خود میآورند و اینکه ما باید بهنوعی کارهای دیگری را در راستای ارزشهای خود انجام دهیم. حواس پرتیها چیزهای جدیدی نیستند، فقط کافی است نگاهی به ورزشهای سرگرمکننده و پرطرفدار بیاندازید. این ورزشها نوعی سرگرمی هستند که از زمان یونان باستان وجود داشتهاند. این روزها مردم چند ساعت پای تلویزیون مینشینند و چشم به صفحه آن میدوزند و عقب و جلو رفتن توپ را در نزدیک دروازه یا گل شدن توپ را تماشا میکنند.
بدون این فناوریها ما فقط یک نقطه آبی در خلأ سیاه رنگ نیستی و بیهدف هستیم. پس ما به آنها نیاز داریم. همین چیزها هستند که از ما انسان میسازند. همینها هستند که به زندگی معنا میبخشند و به ما کمک میکنند بیماریها را درمان کنیم، به همنوعان خود یاری برسانیم و جهان را جای بهتری برای زیستن کنیم. این ارزشهای ما هستند که ما را هدایت میکنند چه کارهایی انجام دهیم.
نیاز اصلی بشر برای بهتر کردن چیزها در قلب بشریت قرار دارد، نه اینکه بخواهیم بچههایی بهسبک خاص داشته باشیم، غذاهای خاصی را مصرف کنیم یا بازیهایی را که دوست داریم انجام دهیم.
ماهنامه شبکه را از کجا تهیه کنیم؟
ماهنامه شبکه را میتوانید از کتابخانههای عمومی سراسر کشور و نیز از دکههای روزنامهفروشی تهیه نمائید.
ثبت اشتراک نسخه کاغذی ماهنامه شبکه
ثبت اشتراک نسخه آنلاین
کتاب الکترونیک +Network راهنمای شبکهها
- برای دانلود تنها کتاب کامل ترجمه فارسی +Network اینجا کلیک کنید.
کتاب الکترونیک دوره مقدماتی آموزش پایتون
- اگر قصد یادگیری برنامهنویسی را دارید ولی هیچ پیشزمینهای ندارید اینجا کلیک کنید.
نظر شما چیست؟