در یکی از اتاقهای بیمارستانی در لسآنجلس زن جوانی بهنام لورن دیکرسون در انتظار است تا تاریخساز شود. او که دستیار معلمی 25 ساله در یک مدرسه راهنمایی است، شاهد است که کابلهای کامپیوتری دورتادور سر او را احاطه کردهاند و از نوار باندی که به دور سرش پیچیده شده است بیرون زدهاند. پزشکان مغز و اعصاب 11 سوراخ در جمجمه او ایجاد کردند تا بتوانند 11 سیم که به سامانههای کامپیوتری متصل هستند و هریک قطری بهاندازه یک اسپاگتی دارند را به درون مغز او وارد کنند.
به بازوهای این دستیار معلم که از طریق کابلهایی به تخت بسته شده است تا نتواند تکان بخورد، لولههای پلاستیکی متصل شده است تا علائم حیاتی او را از طریق دستگاههای پزشکی رصد کنند.
این اتاق را دو گروه از پزشکان و پژوهشگران حوزه عصبشناسی دانشگاه کالیفرنیای جنوبی و همچنین استارتآپ کرنل زیر نظر دارند. این اتفاقات که یادآور فیلمهای تخیلی است با این هدف انجام شدهاند تا بتوانند تشنجهای خانم دیکرسون را درمان کنند. به امید آنکه بتوانند او را از خوردن داروهای صرع که تا پیش از این کارساز بودند، اما دیگر این خاصیت را ندارند نجات دهند. این گروه از پزشکان بهدنبال آن هستند تا از طریق فناوریهای پیچیده مبدأ شکلگیری این تشنجات در مغز او را شناسایی و درمانی برای آن پیدا کنند.
به طور معمول، تنها باید پزشکان متخصص در حوزه علوم اعصاب در این پروژه حضور داشته باشند، اما چه شده است که استارتآپی همچون کرنل که در زمینه فناوریهای رابط مغز ـ کامپیوتر فعال است، در این پروژه حضور به هم رسانده است؟ در جواب این پرسش باید بگوییم پژوهشگران استارتآپ کرنل بهواسطه آنکه برای میلیاردر و مؤسس معروف برایان جانسون کار میکنند، در این پروژه حضور پیدا کردهاند. برایان جانسون یکی از معروفترین کارآفرینان و سرمایهگذارانی است که دست به بازی بزرگی زده است. این سرمایهگذار 40 ساله در اقدامی عجیب تصمیم گرفت کسب و کار 800 میلیون دلاری خود را به فروش برساند، تنها به دلیل اینکه بتواند به رؤیایی که از دیرباز بهدنبال آن بود رنگ واقعیت ببخشد و پیش از هر شرکت یا دانشمندی موفق شود بر سیستم کنترل و فرماندهی بشر که همانا مغز او است چیره شود. او بهدنبال آن است که بر روند تکامل بشر سلطه پیدا و به این شکل انسانهای بهتری را خلق کند. او بهدنبال آن است تا این فرآیند را از طریق محاسبات عصبگون و سامانهای ویژه به سرانجام برساند. سامانهای که فرآیند یادگیری، بهخاطرآوری و بسیاری دیگر از کارها را از طریق ارتباط مستقیم با هوش مصنوعی بهشکل سریعتری به سرانجام برسانیم. دستگاهی که بهراحتی بتواند راز سر به مهر تلپاتی را کشف کند و این قابلیت را داشته باشد تا بهشکل گروهی به ذهن افراد مختلف متصل شود. این کارآفرین عجیب در یکی از صحبتهای خود گفته بود: «دوست دارم دستگاهی خلق کنم که بتواند مهارتهایی شبیه به هنرهای رزمی را مشابه آنچه در فیلم ماتریکس مشاهده کردید، در یک چشم بر هم زدن به مغز شما انتقال دهد و از طرفی تنها در اختیار یک قشر خاص از جامعه نباشد.»
الگوریتمهایی که امروزه روی هارددیسکها قرار دارند، در آینده بهشکلی به مغز انسانها متصل خواهند شد که بینیاز از عناصر خارجی بتوانند با مغز ارتباط داشته باشند. این کار از طریق حسگرهایی رنگ واقعیت به خود میگیرد که بتوانند با سلولهای عصبی ارتباط برقرار کنند. به همین دلیل است که بخش مهندسی ژنتیک سازمانهای مختلف در تلاش است راهی برای غلبه بر این مشکل کشف کند. به طور مثال، ما این توانایی را در اختیار داریم تا تراشه ویژهای را بسازیم و این تراشه را از طریق سوراخ کردن جمجمه با سلولهای عصبی مرتبط کنیم. راهکاری که تقریباً هیچ انسانی دوست ندارد آن را تجربه کند. اما در مقطع فعلی نیز دانشمندان موفق شدهاند از طریق ساخت کلاهی که نقش دریافتکننده و ارسالکننده را بازی میکند، با سلولهای عصبی مغز ارتباط برقرار کنند، اما این دستگاهها تنها محدود به نمونههای آزمایشگاهی میشوند. اما تلاشها به همینجا ختم نمیشوند. در حالی که ایده جانسون را میتوان یک کمالگرایی توصیف کرد، اما واقعیت این است که ما دقیقاً دنبال چه هستیم؟ آیا بهدرستی نقشه راهی در این زمینه تعریف کردهایم یا تنها کار را به دست افرادی سپردهایم که در نظر دارند به هر قیمتی که شده است، ناشناختههای سر به مهر را رمزگشایی کنند؟
بدون شک نفوذ به مغز انسان را میتوان جزء آخرین اقدامات بشر تعبیر کرد. بهواسطه آنکه اگر شما موفق شوید مغز هر انسانی را مطابق با امیال خود تغییر دهید، دیگر چیزی از انسانیت باقی نخواهد ماند. شما با موجودیتی روبهرو خواهید شد که شبیه به یک ماشین است. بهراحتی میتوانید احساسات او را کنترل کنید، افکار او را بخوانید، او را برنامهریزی کنید، خاطرات مورد علاقه خود را به درون مغز او وارد کنید و تقریباً از انسان موجودیتی بسازید که بیشتر یک برده است تا یک انسان.
جالب آنکه در این راه در نظر دارید از فناوری بحثبرانگیزی استفاده کنید که خود زیر انواع مختلفی از اتهامات و شائبهها پنهان شده است. در حالی که هنوز بهدرستی نمیدانیم هوش مصنوعی در 10 یا 20 سال آینده چه ماهیتی به خود خواهد گرفت، از هماکنون بهدنبال آن هستیم تا به هر طریق ممکن مغز انسان را با هوش مصنوعی تلفیق کنیم و تقریباً انتظار داریم کفه ترازو بهجای آنکه بهسمت هوش ماشینی باشد، بهسمت هوش زیستی متمایل شود. جالب آنکه عده دیگری از دانشمندان بهدنبال جاهطلبی دیگری هستند. آنها تمایل دارند تا جاودانگی را برای شما به ارمغان آورند. تقریباً مشابه سناریویی که در فیلم پلیس آهنی شاهد آن بودیم. به هر ترتیب، نیتها و امیال هرچه باشد، فناوری دوست دارد در این زمینه پیشرفت کند. با توجه به اهمیت موضوع تصمیم گرفتیم یکی از دو پرونده ویژه شماره 200 ماهنامه شبکه را به مغز اختصاص دهیم. در این پرونده، خواهید خواهند که نامیرایی چیست؛ در آینده چگونه خواهیم توانست ماشینهایی خلق کنیم که قادر به فکر کردن باشند؛ اولویتهای اخلاقی که در ارتباط با تعامل هوش مصنوعی و مغز وجود دارد را مورد بررسی قرار دادهایم؛ توضیح میدهیم که تراشهها درنهایت راه خود را به درون مغز انسان هموار خواهند ساخت؛ با تلاشهای انجام شده در جهت درک بهتر و دقیقتر عملکرد مغز انسان آشنا خواهیم شد؛ مشاهده خواهید کرد مغز انسان ساختاری یازده بعدی دارد و سرانجام مشاهده خواهید کرد که انسانها حاضر هستند از همه چیز خود بگذرند، اما در مقابل به درون مغز خود وارد شوند!
برای دانلود پرونده ویژه «مغزهای ماشینی؛ انسان یا برده؟» اینجا کلیک کنید
ماهنامه شبکه را از کجا تهیه کنیم؟
ماهنامه شبکه را میتوانید از کتابخانههای عمومی سراسر کشور و نیز از دکههای روزنامهفروشی تهیه نمائید.
ثبت اشتراک نسخه کاغذی ماهنامه شبکه
ثبت اشتراک نسخه آنلاین
کتاب الکترونیک +Network راهنمای شبکهها
- برای دانلود تنها کتاب کامل ترجمه فارسی +Network اینجا کلیک کنید.
کتاب الکترونیک دوره مقدماتی آموزش پایتون
- اگر قصد یادگیری برنامهنویسی را دارید ولی هیچ پیشزمینهای ندارید اینجا کلیک کنید.
نظر شما چیست؟