از رویاپردازی تا واقعیت
اگر به فکر خلق ایده‌های ناب هستید از این تکنیک استفاده کنید
«کیث ریچارد» در مقدمه کوتاهی بر کتاب "تکنیکی برای تولید ایده‌ها" (A Technique for producing ideas) نوشته «وب یانگ»، این سئوال را مطرح می‌کند که، "چگونه کتابی که اولین بار در سال‌های دهه 1940 میلادی منتشر شد می‌تواند هم‌چنان برای افراد خلاقی که امروز در مراحل پیشرفته فناوری حضور دارند مهم باشد؟"
پاسخ این سئوال در پرسشی است که باعث شد «وب» این کتاب را بنویسد، "چگونه ایده به‌دست می‌آورید؟"
او اعتقاد دارد که تولید ایده‌ها یک فرآیند است، مانند همان چیزی که در خصوص تولید خودروها وجود دارد.

ایده‌سازی هم خط تولید خودش را دارد، در این فرآیند تولید، ذهن روش کارگری را دنبال می‌کند که می‌تواند آموزش داده شده و کنترل شود. و به‌همین دلیل استفاده مؤثر از آن به‌شدت به نوع تمرین و بکارگیری تکنیک بستگی دارد، مشابه همان چیزی که درباره تأثیر هر ابزاری دیده می‌شود.

فرمول این فرآیند ساده است، اما آسان نیست

... اول این‌که، فرمول به‌قدری ساده است که فقط تعداد کمی از آن‌هایی که آن‌را می‌شنوند باور می‌کنند.
دوم این‌که، با وجود ساده بودن،  در اصل نیاز مبرمی به آموزش و تمرین دارد. به‌همین دلیل است که تقریبا همه آن‌را می‌پذیرند ولی تعداد کمی از آن استفاده می‌کنند.

اگر به فکر خلق ایده‌های ناب هستید از این تکنیک استفاده کنید

آموزش و تعلیم ذهن نیاز به‌یادگیری اصول اولیه و روش‌های آن دارد

در یادگیری هر هنری مهم‌ترین چیزهایی که باید یاد گرفت عبارتند از: اول، اصول و دوم، روش. این مسئله درباره ذهن و هنر تولید ایده یا ایده‌سازی هم صدق می‌کند.
... تمام اجزای خاص علم و دانش هیچ چیزی نیستند، چرا که در واقع آن‌ها از چیزهایی تشکیل شده‌اند که دکتر «رابرت هاچینز» یک‌بار از آن‌ها با عنوان اصول به‌سرعت در حال پیر شدن نام برد. اصول و روش‌ها همه چیز هستند.
...
بنابراین هنر ساخت ایده هم چنین شکلی دارد. باارزش‌ترین نکته‌ای که باید به‌خاطر داشته باشید آن است که مسئله اصلی این نیست که کجا دنبال یک ایده خاص باشید، بلکه چگونگی آموزش ذهن در روشی است که تمام ایده‌ها توسط آن ساخته می‌شوند و این‌که چگونه تمام اصول و نکاتی که در واقع منشأ همه ایده‌ها هستند را به‌دست آورید.
«وب» با اشاره به اینشتین معتقد است کلید اصلی خلاقیت می‌تواند در تلفیق‌ و ترکیب چیزهای قدیمی در قالبی جدید دیده شود.
... با درنظر گرفتن تمام اصول کلی که زیرلایه تولید ایده‌ها هستند، از نظر من دو مورد وجود دارد که خیلی بیشتر از بقیه موارد مهم هستند.
اولین مورد همان است که در «پارِتو» هم به‌آن اشاره کرده است: یعنی، ایده چیزی بیشتر یا کمتر از یک تلفیق و ترکیب جدید از همان اجزای قدیمی نیست.
شاید این مهم‌ترین چیز در رابطه با تولید ایده‌ها باشد.
...
دومین اصل خیلی مهمی که وجود دارد آن است که ظرفیت ارائه چیزهای قدیمی در قالب ترکیبات جدید به‌طور قابل توجهی به توانایی دیدن ارتباطات بستگی دارد.
به‌نظر من این همان جایی است که ذهن‌ها در رابطه با تولید ایده‌ها بیشترین تفاوت را با هم دارند. بعضی از ذهن‌ها هر اصل را یک تکه کوچک مجزا از علم می‌دانند. اما بعضی دیگر آن‌ها را ارتباطی در زنجیره علم می‌بینند. این زنجیره، ارتباطات و تفاوت‌هایی دارد. در واقع این مسئله یک اصل نیست بلکه بیانگر یک قانون کلی در رابطه با مجموعه‌ای از اصول است.
...
به‌همین ترتیب، عادت ذهن که منجر به‌جستجو برای یافتن ارتباطات بین اصول می‌شود تبدیل به مهم‌ترین مورد در فرآیند تولید ایده‌ها می‌شود.
«یانگ» اینگونه موضوع را بسط می‌‌دهد که این ترکیبات، و به‌همین ترتیب ارتباطات بین ایده‌ها، کلید اصلی ماجرا هستند.
ایده چیزی بیشتر یا کمتر از ترکیب اجزای قدیمی در قالبی جدید نیست و قابلیت ارائه همین اجزای قدیمی به‌صورت ترکیبات جدید به‌طور قابل توجهی به توانایی دیدن این ارتباطات بستگی دارد. عادت ذهن که منجر به‌جستجو برای یافتن ارتباطات بین اصول می‌شود تبدیل به مهم‌ترین مورد در فرآیند تولید ایده‌ها می‌شود.
فرآیندی که وی از آن صحبت و توصیه می‌کند 5 مرحله دارد.
با این‌که همه با تک‌تک این مراحل آشنا هستیم، اما مهم‌تر از آن شناخت ارتباطات آن‌ها و گرفتن این اصل است که ذهن از این 5 مرحله با همین ترتیب پیروی می‌کند. 

مطلب پیشنهادی

چگونه مغز خود را دوباره فرمت‌بندی کنیم؟

1. جمع‌آوری مواد خام

گردآوری مواد خام در یک روش واقعی آنقدرها هم که به‌نظر می‌رسد ساده و آسان نیست. این یکی از آن کارهای ناخوشایند و خسته‌کننده‌ای است که معمولا سعی می‌کنیم از آن سر باز بزنیم. زمانی‌که باید صرف جمع‌آوری این مواد شود صرف کارهای بیهوده می‌شود. به‌جای این‌که به‌صورت منظم و سیستماتیک مشغول جمع‌آوری مواد خام شویم یک گوشه می‌نشینیم و فقط امیدوار هستیم که ایده‌ها به سراغ ما بیایند. وقتی چنین کاری می‌کنیم در حقیقت تلاش می‌کنیم تا ذهن ما مرحله چهارم فرآیند تولید ایده را طی کند، در نتیجه از مراحل قبل آن چشم‌پوشی می‌کنیم.
مواد اولیه‌ای که باید جمع‌آوری کنیم دو نوع هستند: یک دسته آن‌هایی که خاص و ویژه هستند و یک دسته هم عمومی محسوب می‌شوند.
بخشی از این فرآیند همان چیزی است که انجام می‌دهیم تا بتوانیم یک ایده جدید بسازیم و بخش دیگر آن‌هم به همان حس کنجکاوی که در تمام عمر داریم مربوط می‌شود.
"پیش از آن‌که دو مرحله بعدی را بررسی کنیم به دو توصیه عملی و مهم در خصوص فرآیند جمع‌آوری مواد اشاره می‌کنم."
اولین مورد آن است که اگر شغل بزرگی از نظر جمع‌آوری مواد خاص دارید بهتر آن است که روش کارت-ایندکس را یاد بگیرید. در این روش می‌توانید از کارت‌ها برای نوشتن موارد مربوط به اطلاعات خاص استفاده کنید. اگر همین کار را می‌کنید می‌توانید بعد از مدتی کارت‌ها را بر اساس بخش‌های مختلف موضوعی که روی آن مشغول به‌کار هستید طبقه‌بندی کنید. در آخر می‌بینید که یک جعبه از تمام این کارت‌ها که به‌خوبی طبقه‌بندی شده‌اند در اختیار دارید.
...
توصیه دوم آن است که برای ذخیره و نگهداری برخی از مواد عمومی خاص روش‌هایی مانند استفاده از فایل یا اسکرپ‌بوک خیلی مفید است.
اگر اهل دیدن سریال شرلوک هولمز بودید حتما اسکرپ‌بوک این کارآگاه خبره و زبردست را به‌یاد می‌آورید که از آن برای ایندکس کردن زمان و هم‌چنین تطبیق دادن تکه‌های قدیمی از موادی که در آن گردآوری کرده بود استفاده می‌کرد.

اگر به فکر خلق ایده‌های ناب هستید از این تکنیک استفاده کنید

2.فرآیند هضم ذهنی

کاری که در این مرحله باید بکنید مراجعه دوباره به تمام تکه‌های مختلف از مواد و حس کردن آن‌ها با استفاده از اثر ذهنی است. مثلا یکی از اصول را بگیرید، آن‌را بچرخانید، از زاویه‌های مختلف به آن نگاه کنید و برای درک کردن معنی آن تلاش کنید. دو اصل را کنار هم قرار دهید و ببینید چگونه به‌نظر می‌رسند. آن چیزی که در اینجا می‌بینید ارتباطات بین آن‌ها است، همان نظریه که تمام چیزها به زیبایی در کنار یکدیگر قرار می‌گیرند.

3. فرآیند ناخودآگاه

تمام موضوع را از ذهن‌تان بیرون کنید و اجازه دهید تا ضمیر ناخودآگاه شما کار خودش را انجام دهد.
خیلی مهم است که به‌این نکته پی ببرید که این مرحله هم به‌همان اندازه دو مرحله قبلی با اهمیت و ضروری است. کاری که در این قسمت باید انجام دهید تحویل مشکل به بخش ناخودآگاه ذهن است. اجازه دهید وقتی خواب هستید این بخش از ذهن کار خودش را انجام دهد. 

مطلب پیشنهادی

مهارت‌های ضروری برای موفقیت در قرن بیست و یکم
این مهارت‌‌ها در عصر اینترنت نه‌تنها ضروری، بلکه حیاتی هستند.

4. آها

حالا اگر واقعا هر سه مرحله قبلی را به‌درستی انجام داده باشید به‌احتمال قریب به‌یقین مرحله چهارم را هم تجربه خواهید کرد.
بدون این‌که متوجه شوید ایده ظاهر خواهد شد.
این اتفاق زمانی رخ می‌دهد که کمترین احتمال را برای آن قائل بودید. مثلا در حال اصلاح صورت، استحمام یا اغلب زمانی‌که در اوایل صبح نیمه بیدار هستید. حتی ممکن است در نیمه‌های شب شما را از خواب بیدار کند

5. آخرین مرحله

باید خیلی صبور باشید تا بتوانید خیلی از ایده‌ها را با شرایط موجود یا در حالت‌های اضطراری که باید در آن کار کنند تطبیق دهید. و این همان قسمتی است که خیلی از ایده‌های خوب گم می‌شوند. فردی که ایده داده یا همان مخترع، معمولا آنقدر صبور یا عملگرا نیست تا بتواند مرحله تطبیق‌پذیری از این فرآیند را با موفقیت پشت سر بگذارد. اما اگر قصد دارید ایده‌های شما در دنیای واقعی کار کنند و قابل استفاده باشند باید این کار را انجام دهید.
این اشتباه است که در این مرحله ایده‌ای که دارید را به‌صورت راز نزد خود نگه دارید. اجازه دهید تا دیگران ایده شما را نقد کنند.
وقتی این کار را بکنید اتفاقات شگفت‌آوری رخ می‌‌دهد. متوجه می‌شوید که ایده خوب دارای کیفیت‌های خود-توسعه‌دهنده است. ایده خوب می‌تواند با نظراتی که دیگران درباره آن می‌دهند توسعه پیدا کند. بنابراین، امکانات و توانایی‌های درونی آن که از آن‌ها چشم‌پوشی کرده بودید نمایان خواهند شد.

ماهنامه شبکه را از کجا تهیه کنیم؟
ماهنامه شبکه را می‌توانید از کتابخانه‌های عمومی سراسر کشور و نیز از دکه‌های روزنامه‌فروشی تهیه نمائید.

ثبت اشتراک نسخه کاغذی ماهنامه شبکه     
ثبت اشتراک نسخه آنلاین

 

کتاب الکترونیک +Network راهنمای شبکه‌ها

  • برای دانلود تنها کتاب کامل ترجمه فارسی +Network  اینجا  کلیک کنید.

کتاب الکترونیک دوره مقدماتی آموزش پایتون

  • اگر قصد یادگیری برنامه‌نویسی را دارید ولی هیچ پیش‌زمینه‌ای ندارید اینجا کلیک کنید.

ایسوس

نظر شما چیست؟