این مطلب بخشی از پرونده ویژه «آینده کلاود و مراکزداده» منتشر شده در شماره ۱۸۴ ماهنامه شبکه است. برای دانلود کل پرونده ویژه به روی این لینک کلیک کنید.
تعدادی از سازمانها تنها از صفحات گسترده و تصاویر visio برای ترسیم زیرساخت مرکز داده خود استفاده میکنند، بدون اینکه هیچ راهکار روشنی برای نحوه استفاده از دانش فوری در زمان اجرای فرایندهای اضافه کردن، تغییر دادن یا جابهجایی در اختیار داشته باشند. در مقابل، تعدادی از شرکتها از ابزارهای مدیریت زیرساخت مرکز داده برای رسیدن به اتوماسیون و وضوح بالا برای فعالیتهایی که در مرکز داده آنها در جریان است، استفاده میکنند.
با اینکه DCIM در این زمینه کاملاً مؤثر عمل میکند، سازمانهای فناوری اطلاعات نیاز دارند تا یک گام به جلو بردارند تا بهطور کامل عملیات مرکز داده خود را با فرایندهای مدیریت سرویس فناوری اطلاعات (ITSM) سرنام IT service management، ادغام کنند. مدیریت سرویس مرکز داده پلی بین این شکاف است و سازمانها را قادر میسازد زیرساختها، کارمندان و فرایندهای درون مرکز داده را مدیریت کنند و به مدیریت سرویس فناوری اطلاعات، کنترل کاملی برای این کار تخصیص میدهد. مدیریت زیرساخت مرکز داده، منطق اطلاعات تجاری سامانههای مدیریت سرویس فناوری اطلاعات را با داراییهای فیزیکی یک مرکز داده مرتبط کرده تا اطمینان پیدا کند جریان کاری مرکز داده از فرایندهای تعیینشده در کتابخانه زیربنایی فناوری اطلاعات در مدیریت سرویس فناوری اطلاعات (ITSM’ ITIL) سازمان خارج نشود.
آیا حرکت به سمت کلاود تصمیم درستی است؟
یکی از قدرتمندترین محرکهایی که تمایل به سمت کلاود را توجیهپذیر میکند، به شفافسازی هزینههای در حال گردش مرکز داده بازمیگردد. شرکتها از ارائهدهندگان خدمات ابری بزرگ انتظار دارند به شکل صریح و روشنی به شفافسازی این موضوع بپردازند؛ اما در مقابل خودشان در واگذاری کنترل دارایهایی اصلیشان به آنها با دیده تردید مینگرند. این رویکرد تنها باعث پیچیدهتر شدن اوضاع شده و سبب میشود سازش میان این دو گروه به سختی میسر شود. در بعضی مواقع تصمیمگیری در این خصوص نوعی بار روانی به وجود میآورد، بهویژه برای سازمانهایی که مرکز داده درونسازمانی (in-house) در اختیار دارند و اکنون میخواهند به سمت کلاود حرکت کنند. این کار ارزش واقعی مرکز داده آنها را زیر سؤال میبرد. در نهایت این پرسش را مطرح میکنند که آیا حرکت به سمت کلاود تصمیم درستی است؟ در جواب این پرسش باید گفت تنها زمانی میتوانید با قاطعیت این تصمیم را اتخاذ کنید که بینش دقیق و درستی از هزینههایی که بهمنظور مدیریت منابع مرکز داده خود متحمل میشوید، به دست آورده باشید. در بعضی مواقع، این تصمیمگیری ممکن است احساسی باشد، در حالی که در بعضی مواقع بر اساس شواهد و قرائن انجام میشود. در هر یک از این حالات، تصمیمگیری درست به این موضوع بستگی دارد که چگونه و با چه کیفیتی موفق شدهاید تمامی هزینههای وابسته به سرویسهایی را که مرکز داده شما ارائه کرده است، محاسبه کنید.
البته عامل دیگری نیز وجود دارد که مدیران سازمانها را ترغیب میکند به سمت کلاود متمایل شوند. این عامل در اصل شائبهای است که اعلام میکند تنها ارائهدهندگان سرویسهای ابری میتوانند زیرساخت مدیریتی قوی طراحی کنند؛ زیرساختی که بهمنظور بهینهسازی عملیات، ارائه نمایی درست و کنترل بر تمامی عملیات و تجهیزات استفاده میشود.
این موضوع درست است که اکثر تجهیزات میتوانند اطلاعاتی بنیادی درباره منابعی که مصرف کردهاند، به دست آورند، اما آنها به اطلاعات بیشتری درباره انرژی، خنکسازی، دارایی، فضا، زمان پرسنل و فرایندهایی که بهطور مکرر در یک مرکز داده رخ میدهد، نیاز دارند.
شرکتهایی که مراکز داده خودشان را مدیریت میکنند، در حقیقت به سطح یکسانی از دید، کنترل و شفافیت که ارائهدهندگان خدمات ابری ارائه میکنند، دسترسی دارند؛ بدون آنکه از جانب تهدیدات امنیتی و دیگر پتانسیلهای مخاطرهآمیز تهدید شوند.
DCIM و DCSM؛ دو کیک قدرتمندی که در اختیار شما قرار دارند!
ممکن است اینگونه استنباط کنید که ارائهدهندگان سرویسهای کلاود به سلاح مخفی دسترسی دارند. یک ابزار مخفی که دید درستی در خصوص زیرساختهایشان ارائه میکند و به آنها اطمینان میدهد که میتوانند بر محیط تحت نظارتشان کنترل بهتری داشته باشند. اما این راز سر به مهر چیست؟ هیچ رازی در میان نیست. ارائهدهندگان کلاود از راهحل مدیریت زیرساخت مرکز داده DCIM، سرنام Data Center Infrastructure Management استفاده میکنند. این راهحل بهطور یکسان در اختیار هر سازمانی که در جستوجوی چنین قابلیتهایی است، قرار دارد.
مدیریت زیرساخت مرکز داده چیست؟ (Data Center Infrastructure Management)
تعاریف مختلفی برای DCIM میتوان مطرح کرد. برای مثال، مدیریت زیرساخت مرکز داده، راهکاری برای سادهسازی اتوماسیون و مدیریت مرکز داده است یا DCIM مجموعهای متشکل از راهحلهایی است که در ابتدا برای گسترش عملکرد مدیریت مراکز داده سنتی ساخته شد. اما گارتنر، DCIM را اینگونه توصیف کرده است: «مدیریت زیرساخت مرکز داده ابزاری است برای نظارت، اندازهگیری، مدیریت یا کنترل بر بهرهبرداری از مرکز داده و مصرف انرژی تمامی تجهیزات مرتبط با فناوری اطلاعات از قبیل سرورها، ذخیرهسازها و سوییچها و مؤلفههای زیرساختی تجهیزات از قبیل واحد توزیع نیرو (PDU) و سیستمهای تهویه مطبوع اتاق کامپیوتری (CRACs).» این ابزار میتواند تمامی بخشهای مرکز داده، از ساختمان مرکز داده تا سرورهای داخل مرکز را بررسی، تجزیهوتحلیل، مدیریت و بهینهسازی کند و در نهایت منجر به بهبود عملکرد در زمینه مصرف انرژی، افزایش بازدهی، صرفهجویی در مخارج و همچنین هزینههای عملیاتی شود. برای مثال، شرکت اشنایدر الکترونیک با ابزار StruxureWare for Data Centers توانسته است نظر مساعد فعالان این حوزه را به دست آورد. شکل یک قابلیتهای کاربردی ارائهشده این ابزار را نشان میدهد.
مدیریت زیرساخت مرکز داده ابزاری برای نظارت، اندازهگیری، مدیریت یا کنترل بر بهرهبرداری از مرکز داده است.
DCIM همه سامانههای حیاتی متعلق به یک سرویس عرضهشده از سوی ارائهدهنده کلاود یا مرکز داده درونسازمانی را تحت نظارت قرار میدهد تا اطلاعاتی کاربردی درباره برنامهریزی ظرفیت، انرژی و فضای قابل استفاده ارائه کند. تغییراتی که به واسطه این اطلاعات اعمال میشوند، در نهایت باعث صرفهجویی در هزینهها میشود. ابزارهایی شبیه به DCIM ضمن آنکه به یکپارچگی کمک میکنند، این ظرفیت را دارند که خدمات شاخصی به واحدهای تجاری ارائه کنند. صرفهجویی در زمان، کاهش هزینهها و برنامهریزی برای صرفهجویی در ظرفیت از جمله بخشهای در تعامل با بحثهای مالی هستند که DCIM قادر به شناسایی آنها است. از مؤسسات مالی تا غولهای مخابراتی و ارائهدهندگان سرویسهای بهداشتی، تعدادی از بزرگترین و باارزشترین شرکتهای جهان بهخوبی با قابلیتهای پنهان DCIM آشنایی دارند.
برای مثال، Nlyte Software یکی از بزرگترین شرکتهای نرمافزاری جهان است که در زمینه برنامهریزی، مدیریت و بهینهسازی مراکز داده به فعالیت اشتغال دارد. شکل دو اینفوگرافی ارائهشده این شرکت را برای DCIM نشان میدهد.
مصرف انرژی
نزدیک به ده سال پیش، انرژی مورد استفاده در مراکز داده به شکلی ناپایدار روبهفزونی نهاد. مطابق با آمارهای منتشرشده، تنها در ایالات متحده در خلال سالهای 2005 تا 2010، مراکز داده حدود 24 درصد انرژی تولیدشده را استفاده میکردند. اما زمانی که شرکتهای بزرگ این کشور رویکرد خود را تغییر دادند و به سمت فناوریهایی همچون مجازیسازی، رایانش ابری و بهبود مدیریت مراکز داده روی آوردند، روند تقاضا در زمینه مصرف انرژی روبهافول نهاد. مطالعه جدیدی که در جولای 2016 انجام گرفت، نشان داد که ورود رایانش ابری تغییر محسوسی بر روند کاهش مصرف انرژی داشته است. پیشبینی میشود در خلال سالهای 2014 تا 2020 تقاضا برای مصرف انرژی از سوی منابع محاسباتی مستقر در مراکز داده تنها به چهار درصد برسد. مطابق با آمارهایی که مراجع مربوطه منتشر کردهاند، مجموع مصرف انرژی در مراکز داده ایالات متحده مشتمل بر سرورهای تأمین انرژی، ذخیرهسازها، شبکهها و زیرساختهایی که از آنها پشتیبانی میکنند، به 70 میلیارد کیلووات ساعت در سال 2014 رسیده بود. این رقم نشان میدهد که 1.8 درصد کل برق مصرفی ایالات متحده تنها در این حوزه مصرف شده است. بر اساس روند فعلی، انتظار میرود مراکز داده چیزی در حدود 73 میلیارد کیلووات ساعت را تا چهار سال آینده استفاده کنند. آزمایشگاه ملی لارنس برکلی وابسته به دپارتمان ایالات متحده در این باره گفته است: «روند روبهرشد مصرف انرژی در مراکز داده در یک دهه گذشته روبهافول نهاده است. با این حال، تقاضا برای محاسبات و رسیدن به سطح قابل قبولی از بهرهوری از سوی مراکز داده روند صعودی را تجربه کرده است.» این رویکرد باعث شده است بهبود بهرهوری در سرورهای فیزیکی کاملاً مشهود باشد. از سال 2000 تا 2005، هر ساله شاهد افزایش 15 درصدی سرورها بودیم. این بدان معنا است که تعداد سرورها در مراکز داده دوبرابر شده است. از سال 2005 تا 2010 این رشد کاهش یافت و به پنج درصد رسید که البته برخی کارشناسان این روند روبه افول را به دلیل مشکلات اقتصادی دانستهاند. با این حال، این نرخ رشد اکنون به سه درصد نزول پیدا کرده است و انتظار میرود تا سال 2020 همچنان ثابت باقی بماند. کاهش نرخ رشد سرورها به دلیل افزایش بهرهوری سرورها، فناوری قدرتمند مجازیساز و تغییر رویکرد به سمت رایانش ابری به دست آمده است.
اندازهگیری بلادرنگ
هر مدیر مرکز دادهای برای اینکه در کار خود موفق باشد، باید سه معیار درخواست برای فضای در دسترس، انرژی قابل مصرف و خنککنندگی را بادقت هرچه تمامتر بررسی و نظارت کند. با استفاده از این اطلاعات، کارکنان بخش تجهیزات و مدیران فناوری اطلاعات میتوانند در سریعترین زمان ممکن تصمیمهای مقتضی درباره دارایی موجود را اتخاذ کرده و بهطور دقیق مقدار ظرفیتی را که باید گسترش یابد، بررسی کنند. مدیریت زیرساخت مرکز داده میتواند چنین اطلاعاتی را بهراحتی در اختیار مدیران قرار دهد.
برنامهریزی آینده
مدیریت زیرساخت مرکز داده (DCIM) ضمن آنکه بینشی درباره زمان اوج پردازشها ارائه میکند، در همان حال نمایی از نحوه به کارگیری درست و مؤثر فضا یا انرژی را ارائه میدهد. علاوه بر این، با توجه به اینکه بر باارزشترین داراییها یک سازمان یعنی فضا و انرژی نظارت دارد، به سازمانها نه تنها کمک میکند تا عمر مفیدی به تجهیزات خود تخصیص دهند، بلکه کمک میکند تا سازمانها فرایند توسعه ملزومات فیزیکی را به تأخیر بیندازند یا چنین درخواستی را نادیده بگیرند. این رویکرد میلیونها دلار صرفهجویی ارزی برای سازمانها به همراه خواهد آورد.
نظارت بدون تأخیر بر محیط
این ویژگی خرابیهایی را که در اثر گرمای بیش از اندازه به وجود میآید، از میان میبرد. نظارت مستمر و بلادرنگ بر دادههای مرتبط با دمای محیط نه تنها مانع افزایش بیش از حد درجه حرارت میشود، بلکه به لحاظ اقتصادی در هزینههای مرتبط با خنکسازی، باعث صرفهجویی میشود. در نتیجه دمای محیطی را همواره در وضعیت مطلوب نگه میدارد. این پایداری دما به شکلی مدیریت میشود که شاهد هیچگونه نوسانی در روند محاسبات نخواهید بود.
هشدار و نظارت بر هشدار
این قابلیت، به مدیران زمان کافی برای رفع یک مشکل کوچک را پیش از آنکه به خطر بازگشتناپذیری منتهی شود، ارائه میکند. هشداردهندهها به پرسنل بخشهای حیاتی اعلام میکنند که تأسیسات به آستانه تحمل ازپیشتعیینشده خود رسیدهاند. هشدار در خصوص دما، نقطهای از ظرفیت ازپیشتعیینشده و مانند اینها از جمله این موارد هستند.
چه سناریوهای محتمل دیگری وجود دارد؟
شبیهسازی باعث افزایش انعطافپذیری مرکز داده میشود. بررسی نتایجی که از آزمایشهای برنامهریزیشده یا برنامهریزینشده به دست میآید، این ظرفیت را ایجاد میکند که با خیال راحت فرایند نگهداری و بهروزرسانی مطابق با برنامهای زمانبندیشده و مطمئن به مرحله اجرا درآید. با وجود اینکه پیادهسازی DCIM در یک مرکز داده درونسازمانی خود به تنهایی قدرتمند به شمار میرود، بیشتر شرکتها دریافتهاند که برای حصول اطمینان بیشتر از مراکز داده خود به نمای درست و دقیق نظیر به نظیری هم نیاز دارند. این درست مکانی است که ابزار مدیریت سرویس مرکز داده DCSM، سرنام data center service management، به میدان میآید و به مراکز داده کمک میکند یک محیط سرویسمحور را به شکل درستی ایجاد کنند. در حالی که فرایند آغاز به کار DCSM همراه با DCIM شروع میشود، اما DCIM سنگبنا و شالوده DCSM است. DCSM بیشتر در زمینه مدیریت جریانهای کاری و یکپارچهسازی فناوری اطلاعات در یک سازمان استفاده میشود و به فناوری اطلاعات درونسازمانی و مدیران ارائهدهنده تجهیزات اجازه میدهد با شفافیت کامل به درک کامل هزینههایی بپردازند که مربوط به افراد و فرایندهایی است که با محاسبات، ظرفیت ذخیرهسازی و عملکرد مرتبط هستند.
شکل 1: از جمله ویژگیهایی که راهحل اشنایدر ارائه کرده است، میتوان به این موارد اشاره کرد: منطبق بودن با مقررات فدرال همانند DCOI، بهبود بازدهی با کاهش OpEx و CapEx و بهبود وضعیت در دسترس بودن کسبوکار.
در نهایت، DCSM این ظرفیت را دارد که هر مرکز دادهای را چابک و سریع کند، اما در عین حال هزینهها را کاهش و بهرهوری عملیات را افزایش دهد. در تمام این مدت تمامی هزینههای بهوجودآمده در هر فاز به شکل شفاف و روشنی در اختیار مدیران قرار دارد. درست به همان شیوهای که ارائهدهندگان سرویسهای ابری این کار را انجام میدهند. این قابلیت باعث میشود تا مدیر ارشد فنی (CTO) و مدیر ارشد اطلاعاتی (CIO) هزینهها را کاهش دهند، اما در مقابل به حداکثر بهرهوری مراکز داده خود دست یابند.
اطلاعات دقیقتر
مدیریت سرویس مرکز داده، به سازمانها اطمینان میدهد که اطلاعات درون بانکهای اطلاعاتی مدیریت تغییر (CMDB) سرنام change management database و سامانههای مدیریت دارایی به محض آنکه تغییری در مرکز داده رخ میدهد، فوراً همسانسازی میشوند. همراه با این ویژگی، کاربران میتوانند ویژگیهای مختلفی همچون، محل دقیق داراییها، منابع مصرفشده با این داراییها و چگونگی نحوه تعامل این داراییها با یکدیگر را مشاهده کنند.
بهبود یکپارچگی فرایندها
مدیریت سرویس مرکز داده، فرایندها را قادر میسازد تا به صورت یکپارچه در مرکز داده اجرا شوند. در حالی که DCSM به کاربران اجازه میدهد فعالانه منابع جدیدی را اضافه کنند، اما در عین حال به مدیران درباره محدودیتهای منابع فیزیکی موجود در مرکز داده، خرابی برنامهریزی و مانند اینها هشدار میدهد. این رویکرد کنترل و پایداری بیشتری را به وجود میآورد.
مدیریت داراییها
ردیابی دارایی فیزیکی مانع میشود که تجهیزات در مدتزمان بارگذاری بدون استفاده به انتظار بنشینند. علاوه بر این، یک دارایی که در چرخه حیاتش ردیابی شده باشد، بهراحتی میتواند در فرایندهای تمدید ضمانتنامه، قراردادهای نگهداری و چرخه حیاتش مدیریت شود.
مدیریت جریان کاری
پیگیری تغییرات توسط پرسنل مرکز داده باعث انسجام میشود و این اطمینان را به وجود میآورد که انجام فرایندهایی همچون اضافه کردن، جابهجایی و تغییرات بهدرستی اعمال میشود. همچنین بینش لازم درباره اینکه کارها چگونه و کجا به سرانجام رسیدهاند و چه داراییهایی در کامل شدن کارها دخیل بودهاند، ارائه کرده و تخصیص اعتبار را ساده میکند. در نهایت باعث میشود تغییرات به شکل کارآمدی در یک مرکز داده به مرحله اجرا درآیند.
یکپارچه کردن مجازیسازی
در مراکز داده سنتی از الگوی یک سرویسدهنده/یک برنامه برای تفکیک برنامهها استفاده میشد. اما این تکنیک بر تعدد سرویسدهندهها میافزود و در نتیجه هزینهها را افزایش داده، اما در مقابل بهرهوری را کاهش میداد. مجازیسازی سرویسدهنده، تفکیکپذیری برنامهها را امکانپذیر کرده است و باعث میشود مشکلات مربوط به هماهنگی برنامهها از طریق تثبیت چند ماشین مجازی روی یک سرویسدهنده فیزیکی حذف شود.
شکل 2: راهکار ارائهشده Nlyte Softwar، صرفهجویی چشمگیری را به لحاظ زمانی و ارزشی به همراه خواهد آورد.
این ویژگی لایه مجازیساز را با استفاده از اتصالدهندهای هایپرویزور VMware، مایکروسافت و Citrix به لایههای منطقی و فیزیکی متصل میکند. این قابلیت بهمنظور خودکارسازی عملیات بازیابی اتفاقات، برنامهریزی، خطایابی، اهداف امنیتی و انطباقدهندگی راهگشا است.
در نهایت
زمانی که سخن از بهبود وضعیت و ارائه خدمات به کسبوکارهای خارج از سازمان به میان میآید، ارائهدهندگان مرکز داده کلاودمحور سلاح پنهانی در اختیار ندارند. آنها از راهحلهای DCSM و DCIM استفاده میکنند. هر مرکز دادهای این ظرفیت را دارد تا همانند کلاود به شفافیت و بازدهی دست پیدا کند. این ابزارها به همه شرکتهای دادهمحور کمک میکنند تا اطلاعات مرتبط با یک مشکل را به شیوه منحصربهفردی به دست بیاورند و بر مبنای این اطلاعات تصمیمهای خوبی اتخاذ کنند.
شما میتوانید همانند کلاود عمومی ضمن شفافسازی هزینهها، روی منابع مرکز داده خود کنترل داشته باشید، بدون آنکه به ارائهدهندگان ثالث اجازه دهید حدودی را برایتان تعیین کنند.
==============================
شاید به این مقالات هم علاقمند باشید:
ماهنامه شبکه را از کجا تهیه کنیم؟
ماهنامه شبکه را میتوانید از کتابخانههای عمومی سراسر کشور و نیز از دکههای روزنامهفروشی تهیه نمائید.
ثبت اشتراک نسخه کاغذی ماهنامه شبکه
ثبت اشتراک نسخه آنلاین
کتاب الکترونیک +Network راهنمای شبکهها
- برای دانلود تنها کتاب کامل ترجمه فارسی +Network اینجا کلیک کنید.
کتاب الکترونیک دوره مقدماتی آموزش پایتون
- اگر قصد یادگیری برنامهنویسی را دارید ولی هیچ پیشزمینهای ندارید اینجا کلیک کنید.
نظر شما چیست؟