قسمت اول- پوستاندازی یا خونریزی
قسمت دوم - بازی با آتش: هوش مصنوعی قدرتطلب و فریبکار
قسمت سوم- هوش مصنوعی، مرگ و دغدغههای اگزیستانسیال
قسمت چهارم- هوش مصنوعی، یک انقلاب سیستمی
حتا اگر نامیرایی و زندگی جاویدان را در نظر نگیریم، هوش مصنوعی حرفهای زیادی برای گفتن درباره دغدعههای وجودی دارد. موضوعاتی مانند تنهایی، آزادی و پوچی هر کدام میتواند موضوع مقالاتی باشند که امیدوارم در آینده بتوانم به آنها بپردازم.
هوش مصنوعی میتواند دفاع روانی ما را در برابر مرگ مجهزتر کند. در شماره قبل۱ گفتم که به اعتقاد وجودگرایان، انسان در برابر مرگ از دو سلاح یا مکانیزم دفاعی استفاده میکند: من استثنا هستم (مرگ سراغ من نخواهد آمد) و نجاتدهنده غایی. هوش مصنوعی میتواند استثنایی بودن ما – یا به عبارتی توهم استثنایی بودن ما- را گسترش دهد. من حتا پس از مرگ هم در آثارم باقی خواهم بود. حتا در جهان آنالوگ، انسانها به وفور از این مکانیزم استفاده میکردند؛ چه برسد به جهان امروز که هر انسانی بهطور معمول صدها عکس و نوشته و صوت و فیلم از خود در فضای مجازی به جا میگذارد. امروزه سیستمهای هوش مصنوعی میتوانند با آموزش کافی، با مشاهده چند ساعت فیلم و تعدادی عکس و تشخیص صدای یک نفر، که ممکن است سالها پیش مرده باشد، فیلمهای تازهای از او بسازند که میتواند با تجهیز به آخرین یافتههای علمی در هر زمینهای که بخواهید به شما مشاوره بدهد.۲
«آقای انسان، پدر سه فرزند، وقتی حدود سه ماه پیش، روزی را که دکتر به او خبر داد که تومورش دوباره عود کرده است و احتمالا بیشتر از یک سال دیگر وقت ندارد، خوب به یاد دارد. آن روز اگرچه برایش روز مهم و تاثیرگذاری بود، اما غیرمنتظره نبود. در واقع او بهتها و حیرتها و سپس چانهزنیهایش را بار اولی که تشخیص این بیماری سنگین را برایش داده بودند، پشت سر گذاشته بود. بعد از آن مدتی دچار افسردگی شده بود و سرانجام با کمک دارو و رواندرمانی تا حدودی توانسته بود خودش را باز یابد. اما نکته مهم برای او احتمال درمان بود. هنوز امید داشت که سطح فعلی دانش پزشکی میتواند به او کمک کند تا از پس این بیماری بربیاید. اگرچه در پسزمینه ذهنش به فناوریهای هوش مصنوعی هم امیدهایی داشت که بتوانند پیش از آن که مرگِ محتوم فرا برسد به سطحی برسد که به او برای غلبه بر مرگ کمک کند. اما خود میدانست که راه درازی در پیش است تا این فناوری به عرصه زندگی روزمره برسد. از این رو امیدش را پزشکی موجود حفظ کرد و از قضا این دانشی بود که توانست در از بین رفتن تومور و بازیابی نسبی سلامتیاش به او کمک زیادی کند.
پس از جراحی و طی کردن مراحل درمان دارویی، اگرچه ضربه مرگ در پسزمینه وجود داشت اما امیدوار بود که آنقدر فرصت بیابد که بالیدن هوش مصنوعی را ببیند و این که چگونه به انسانها امکان نامیرایی را میدهد. ساعتها در این مورد خیالبافی میکرد. خود را میدید که باز بیمار است و درست در زمانی که همه امیدشان را برای بهبود او از دست داده بودند، ناگهان هوش مصنوعی از راه میرسد و سالهای سال به او امکان زندگی میدهد.
در میانه همین خیالبافیها بود که ناگهان در یکی از آزمایشهایش، باز سروکله سلولهای بیماری پیدا شد. آری بیماریش عود کرده بود و این بار به شکلی کاملا تهاجمی، فرصت خیالیاش را بسیار کوتاه کرده بود و در آخرین دیدار با پزشکش دریافته بود که تنها چیزی حدود یک سال دیگر فرصت دارد. این بار اما مراحل انکار و چانهزنی زودتر طی شد. اما یک چیز بود که خیلی عذابش میداد. این که باید زمانی زندگی را ترک گوید که هوش مصنوعی بعد از میلیونها سال زندگی انسان بر این کره خاکی به زودی نامیرایی را عرضه کند؛ کمی بعد از مرگ او. حتا اگر نامیرایی را به انسان هدیه نکند، دستکم میتواند چند ده سالی به عمر او بیفزاید و این وقت اضافه بعد از دقیقه نود، خود امیدی را زنده میکرد که در آن چند دهه، رازهای سر به مهر مرگ را بگشاید. اما، درست در آستانه چنین تحول بزرگی او باید با زندگی وداع گوید.»
اجازه بدهید آقای انسان را فعلا با افکار و خیالاتش تنها بگذاریم تا بعد دوباره به او برگردیم.
میلیونها سال نوع بشر در عصرجمعآوری خوراکیها و ریشه گیاهان به سر برد. از دست حیوانات بزرگ فرار و حیوانات کوچکتر را شکار کرد. میلیونها سال این چنین گذشت تا انسان توانست با کاشتن بذر گیاهان و بهرهبرداری از حاصل آن به عصر کشاورزی قدم بگذارد. حالا دیگر مجبور نبود که به دنبال شکار از کوهی به کوهی و از غاری به غار دیگر برود. انقلاب کشاورزی به او امکان این را میداد که یکجا ساکن شود، غذای بیشتری تولید کند و به تدریج شهرها را بنا نهد. در این شهرها بود که انسانها خط و کتابت را اختراع کردند و فراغت آن را یافتند که گاه کتابی بنویسند و به خود و گذشته و آینده انسان فکر کنند. در شهرها اما، غیر از فیلسوفان و هنرمندان، مردمانی بودند که با زراعت میانهای نداشتند. پیشهوران، فارغ از زندگی کشاورزی، به نوعی پایهگذارانقلاب بعدی شدند که بعدها انقلاب صنعتی نام گرفت. انقلابی که با استفاده از ماشین روشهای تولید را به کلی دگرگون کرد؛ کارخانههایی با صدها کارگر که عمدتا اپراتور ماشینها بودند، جایگزین کارگاههایی با یک یا دو پیشهور شدند. تولید انبوه جای تولید انفرادی را گرفت. کشاورزی نیز صنعتی شد و زمینهایی بسیار بزرگ با استفاده از ماشین به زیر کشت رفت. تجارت که در عصر کشاورزی حداکثر منطقهای بود، ابعاد جهانی به خود گرفت. کتاب و نشر که در دوره کشاورزی در حیطه محدودی وجود داشت با استفاده از ماشینهای چاپگر، بهصورت انبوه و پرشمار تولید شد.
اگر از عصر جمعآوری خوراک تا عصر کشاورزی دهها میلیون سال طول کشید و از عصر کشاورزی تا عصر صنعتی میلیونها سال، از عصر صنعتی اما شاید به چیزی کمتر از پانصد سال نیاز بود تا به انقلاب دیجیتال برسیم. انقلابی که در میانههای قرن بیستم آغاز شد و راه و رسم پردازش اطلاعات را یکسره تغییر داد. کامپیوترها و شبکههای کامپیوتری ابتدا در دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی آغاز به کار کردند و بهتدریج به خانهها و مراکز تجاری راه یافتند. سرگرمی و هنر، ابعادی حیرتانگیز و بینالمللی به خود گرفت. استفاده از کامپیوتر و سپس اینترنت، تسلط انسان را بر ماشین بیشتر کرد. کارگران دانشی (Knowledge Worker) ارج و قرب بیشتری یافتند، ارتباطات انسانی از طریق موبایل و شبکههای اجتماعی به حدی رسید که پیش از آن حتا تصور آن هم غیرممکن بود.
عصر هوش مصنوعی
کنترل و پردازش اطلاعاتی که توسط شبکههای اجتماعی، مراکز تولیدی، تجاری و خدماتی ایجاد میشد، دیگر از ابزارهای رایج برنمیآمد. چنین بود که دانش و فناوریای که حتا قبل از کامپیوترهای خانگی وجود داشت و آهسته به زندگی خود ادامه میداد، ناگهان به صحنه آمد. هوش مصنوعی عمری به درازای انقلاب دیجیتال دارد و اگرچه عدهای معتقد بودند که آینده از آن اوست اما آنچنان که باید، قدر ندیده بود. وقتی در آستانه قرن بیستویکم میلادی اطلاعات در شبکههای اجتماعی و موبایلها به گردش درآمد، تعدادی از متخصصان و شرکتها به این فکر افتادند که میتوانند برای کنترل اطلاعات و بیرون کشیدن الگوهایی از رفتار مردم و یا مرتبط کردن اطلاعات در حوزههای متفاوت، از دانشی استفاده کنند که قبلا وجود داشت؛ و چنین بود که هوش مصنوعی از پشت صحنه فرا خوانده شد تا سکه چهارمین انقلاب بزرگ اجتماعی و اقتصادی را به نام خود ضرب کند. اگر از انقلاب صنعتی تا انقلاب دیجیتال پانصد سال وقت لازم بود، از انقلاب دیجیتال تا انقلاب هوش مصنوعی تنها به پنجاه سال زمان نیاز داشتیم. هوش مصنوعی در واقع ادامه انقلاب دیجیتال نیست. انقلاب هوش مصنوعی، زندگی انسانها را بسیار بیشتر از انقلاب دیجیتال متاثر و متحول خواهد کرد. عرصه و عمق تاثیر انقلاب هوش مصنوعی چنان است که تقریبا هیچیک از حوزههای مربوط به جامعه و انسان از آن بر کنار نمیماند. این انقلاب، مانند انقلابهای بزرگ قبل از خود، تمام جنبههای زندگی و حتی مرگ انسان را تحت تاثیر قرار میدهد؛ بنابر این برای شناخت آن، تنها آشنایی با فناوریهای هوش مصنوعی کافی نیست. باید تمام قطعات پازل زندگی انسان و جوامع را کنار هم گذاشت و به تاثیر هوش مصنوعی به کل آن و به تعامل میان اجزا اندیشید.
کشاورزی دقیق۳ که با استفاده از فناوریهای ماهوارهای، اینترنت اشیاء و هوش مصنوعی به اوج خود میرسد، میتواند یک مزرعه بزرگ را به بخشهای متعدد تقسیم کند و نوع خاک، بذر و کود هر بخش را مشخص کند و این ترتیب میزان بهرهبرداری از زمین را بهشکل باورنکردنی افزایش دهد. شیوههای کار کردن و استخدام هم با استفاده از هوش مصنوعی به کلی تغییر خواهد کرد. در بسیاری از مشاغل، هوش مصنوعی جای انسان را خواهد گرفت. ساعات کار تغییر خواهد کرد و مهارتهایی که تا به امروز میتوانستند جوابگوی نیازهای موسسات باشند، دیگر جوابگو نخواهند بود و به مهارتهای جدیدی نیاز خواهد بود.
عمق تاثیر انقلاب هوش مصنوعی بهگونهای است که اکنون از تغییر در جنبههای وجودی انسان صحبت به میان میآید. جنبههایی همچون عمر بسیار طولانی، مرگ و نامیرایی، درمان بسیاری از بیماریها به شیوههایی غیرمتعارف، آپلود ذهن انسان به ماشین، آپلود ذهن انسان به بافت زندهای که در آزمایشگاه کشت داده شده است، تغییر در آگاهی از خود، تزریق احساسات به ماشین و انسان نیمهماشین یا ماشین نیمهانسان (سایبورگ).
هر کدام از جنبههایی که ذکر کردم، ابهامها و پرسشهای خاص خود را بر میانگیزد. جنبههای اخلاقی این تحولات و فناورریها یکی از اولین پرسشهایی است که مطرح میشود. اما بهسادگی نمیتوان به این پرسشها پاسخ داد. بهعنوان نمونه آپلود ذهن انسان به یک بافت زنده کشتشده را در نظر بگیرید. این کار چه نتایجی ممکن است به بار بیاورد؟ آیا ما پس از انجام این عمل، با یک بافت زنده طرف هستیم که میتواند فکر کند و احساس داشته باشد؟ شکل ظاهری آن چگونه خواهد بود؟ چه احساساتی خواهد داشت و چگونه احساساتش را بروز خواهد داد؟ ذهن چه کسی را باید به چنان موجودی آپلود کرد؟ ذهن یک دانشمند؟ یک هنرمند؟ یا ممکن است افراد یا گروههای هکری تبهکاری وجود داشته باشند که ذهن یک جانی سریالی را به آن تزریق کنند؟ این کار از منظر قانونی چه وضعیتی خواهد داشت؟ به لحاظ مذهبی و اجتماعی چگونه به این پدیده نگاه خواهد شد؟ آیا جامعه انسانی آمادگی دارد قوانینی برای چنین وضعیتی وضع کند یا همه ما منتظر و تماشاگر خواهیم بود که تعداد اندکی متخصص در این حوزه تمام تصمیمات را بگیرند و عملا ما را در برابر عمل انجامشده قرار دهند؟ و یا بر عکس، آن کلید قرمز بزرگ را فشار میدهیم و کل هوش مصنوعی را از کار میاندازیم؟ آیا برای این کار دیر نشده است؟
وضعیت انسانی که در مغز خود تراشهای کاشته است که کلمات و قواعد دستوری زبانهای مختلف دنیا در آن ذخیره شدهاند، در تعامل با انسانی که چنین تراشهای در مغز خود ندارد چگونه خواهد بود؟ و نیز وضعیت فرزندی که چند سال پیشتر پدرش را از دست داد اما در تمام دوران رشد، او را بهصورت مجازی در کنار خود داشته است؛ نه چند فیلم و عکس و خاطره، بلکه آواتاری که در یک هوش مصنوعی زندگی میکرد و همیشه آماده بود که در مورد مشکلات روز با فرزندش صحبت کند؛ به آخرین تحلیلهای روانشناسی و مدیریت مجهز بود و میتوانست هرگاه لازم بود به سراغ فرزند برود و یا هرگاه فرزند صدایش کرد به دادش برسد.
«انسان قصه ما، از تصور این همه تغییر در زمانی چنین کوتاه، سرش گیج میرفت. یک چیز را خوب دریافته بود: وضعیت عجیب و انقلابی که در پیش است، تنها به یکی دو جنبه از زندگی نوع بشر کار ندارد. بر کل سیستم جامعه و روان انسان اثر خواهد گذاشت و برای درک آن به نوعی تفکر سیستمی احتیاج است. انسان تصمیم گرفت که در مورد تفکر سیستمی و هوش مصنوعی مطالعه کند.»
پی نوشت:
1. https://www.shabakeh-mag.com/node/20823
2. توصیه میکنم مقاله «شهر در تسخیر ارواح» را که در آذر 1397 نوشتهام بخوانید: https://www.shabakeh-mag.com/node/14308
ماهنامه شبکه را از کجا تهیه کنیم؟
ماهنامه شبکه را میتوانید از کتابخانههای عمومی سراسر کشور و نیز از دکههای روزنامهفروشی تهیه نمائید.
ثبت اشتراک نسخه کاغذی ماهنامه شبکه
ثبت اشتراک نسخه آنلاین
کتاب الکترونیک +Network راهنمای شبکهها
- برای دانلود تنها کتاب کامل ترجمه فارسی +Network اینجا کلیک کنید.
کتاب الکترونیک دوره مقدماتی آموزش پایتون
- اگر قصد یادگیری برنامهنویسی را دارید ولی هیچ پیشزمینهای ندارید اینجا کلیک کنید.
نظر شما چیست؟