«من بهراحتی پول در میآورم.»، «پول به سمت من روان است.»، «من پول جذب کن هستم.»
این مطلب یکی از مقالات پرونده ویژه «بیتکوین» است. برای دانلود کل پرونده ویژه اینجا کلیک کنید.
فلیکینگر 37 ساله در اصل یک مهندس نرمافزار و مشاور آیتی است، اما این روزها زیاد خانه را ترک نمیکند. او دیگر یک کاوشگر تماموقت بیتکوین است.
بیتکوین یک ارز دیجیتال است که شیفتگان فناوری را به هیجان آورده، برای آزادیخواهان الهامبخش است و اشتیاق اقتصاددانهایی را بر انگیخته که روی ارزش پولی بحث دارند که از هیچ چیزی به جز تعدادی صفر و یک ساخته نشده است. هواخواهان بیتکوین با چنان تعصبی نوسانات ارزش بیتکوین را زیر نظر میگیرند که بهطور معمول در طرفداران فوتبال دیده میشود. ارزهای جایگزین دیگر نیز با حمایت بیدریغ سرمایهگذاران بهوجود میآیند و همزمان هواخواهان، درباره پول فارغ از نظارت دولتی خیالپردازی میکنند و اینکه چگونه دنیا را متحول خواهد کرد. دره سیلیکون مرکز طبیعی جنون بیتکوین است. گروهی از وکلا به نام Arisebitcoin، بهتازگی چهل بیلبورد در منطقه Bay Area گرفتهاند، با پیغامهایی همانند این: «انقلاب آغاز شده... شما کجای آن ایستادهاید؟»
شکل اصلی مقاله: جوئل فلیکینگر در خانه خود در اوکلند است که در واقع یک معدن بیتکوین به شمار میآید.
موجودی بیتکوین نیز مانند فلزهای حقیقی با ارزش محدود است؛ آنها باید کاویده یا «معدنکاوی» (mining) شوند. اما برخلاف سکههای حقیقی، این کاویدن بهطور کامل با کامپیوتر انجام میشود. کاوشگران با کامپیوترهای خود مجموعهای از محاسبات پیچیده را انجام میدهند که به محاسبه ریز حساب و تصدیق همه تراکنشهای صاحبان بیتکوین در سراسر دنیا میپردازند. اگر کامپیوتر یک کاوشگر قبل از دیگران این محاسبات را تکمیل و یک معمای ریاضیاتی پیچیده را حل کند، در مقابل حدود 25 بیتکوین دریافت میکند. معامله خوبی است، با ارزش حدودی هر بیتکوین برابر با هزار دلار؛ یعنی 25 هزار دلار برای حدود ده دقیقه کار. در حال حاضر، کاوشگران بیتکوین کارگران کمیابی هستند که ممکن است پولدار شوند.
بهای بیتکوین در طول شش ماه گذشته افزایش یافته، سقوط کرده و دوباره افزایش یافته و به صعود ادامه داده است و همین صعود کاوشگری بیتکوین را به یکی از جذابترین گوشههای فناوری تبدیل کرده است. مهندسان در طراحی و ساخت تراشههای خاصی مسابقه گذاشتهاند که بتوانند با سرعت بالا الگوریتمهای بیتکوین را حل کنند. هزاران کارآفرین همانند فلیکینگر شرط بستهاند که توانایی آنها در رام کردن این سیستمهای کامپیوتری پیچیده، آنها را ثروتمند خواهد کرد و شاید در کنار آن نظم جهانی نوینی نیز ایجاد شود.
فلیکینگر عضوی از گروه «سکهها را به من بده» است که قدرت کامپیوتری خود را روی هم ریختهاند تا شانس بهتری برای تصدیق تراکنشها و حل معماهای مربوط به رمزگشایی داشته باشد. او بیشتر وقت خود را برای گفتوگوی آنلاین و بررسی اشتراکش در Give-Me-Coins.com صرف میکند که این موضوع نشاندهنده میزان پیشرفت گروه و سهم او از کار است. تجهیزات او در حال حاضر شامل ده درصد از کل قدرت محاسباتی مجموعه میشود.
یکی از نخستین کارهایی که او هر صبح انجام میدهد بررسی درجه حرارت تجهیزاتش است. تراشههای محاسباتی وقتی حرارت بالایی دارند سریعتر محاسبه میکنند، اما نه زیادی بالا؛ حرارت بهینه حدود 73.5 درجه سانتیگراد (164.3 درجه فارنهایت) است. اگر حرارت خیلی بیشتر از این شود، درجه حرارت بالا موجب نقص در سیستم میشود، با این حال فلیکینگر دوست دارد از حداکثر قابلیت سیستم استفاده کند. طبق گفته خودش، گهگاه حفرههای هوای دستگاه را با کاغذ پر میکند تا حرارت بالا رود. او میگوید: «پول هنگفتی در این نهفته است.» و اشاره میکند که طی چند ماه گذشته از کاوش و تراکنشهای دیگر صد بیتکوین به دست آورده است. او تخمین میزند که دو کامپیوتر سریعترش تا آخر سال 150 هزار دلار برایش کسب میکنند. او میگوید: «زمان زیادی میبرد، اما من هیچ بچهای ندارم. زندگیای ندارم. من یک گربه دارم.»
ناکاموتوی مرموز
سیستم بیتکوین را شخصی مرموز به نام ساتوشی ناکاموتو در سال 2008 معرفی کرد. تا امروز کسی نمیداند که ناکاموتو یک مرد است یا یک زن یا یک دسیسهگر (به مقاله «مرد پشت پرده پول مرموز» در همین پرونده رجوع کنید). در عین حال، بعضی به نوآورانه بودن این اختراع شک دارند؛ ارزهای دیجیتال پیش از این هم وجود داشتند (مثلاً دیجیکش و بیتگلد) اما هرگز به نتیجه نرسیدند. ناکاموتو با بهترین ایدههای پشت ارزهای قبلی شروع کرد، ایدههای خود را به آنها اضافه کرد و ریزهکاریهای فنی را در آن تنید. بزرگترین دستاورد، حل یکی از دیرینهترین مشکلات پول دیجیتال بدون مرز بود؛ بدون وجود نظارت دولتی یا یک پایگاه داده مرکزی برای ردگیری تراکنشها، چگونه از کلاهبرداری جلوگیری میشود؟
راهکار ناکاموتو دو بخش مهم داشت. اولی یک دفتر کل عمومی است که در اینترنت به اشتراک گذاشته شده است و راهی است برای تأیید اعتبار همه تراکنشهای بیتکوین و از بین بردن احتمال تقلب. هر بار که یک نفر خریدی انجام میدهد یا بیتکوین را با ارز دیگری معاوضه میکند، آن تراکنش برای هر کسی که از نرمافزار منبعباز بیتکوین استفاده میکند، ارسال میشود. بعضی کاربران نسخهای ویژه از نرمافزار را نصب کردهاند که ما را به دومین بخش راهکار ناکاموتو میرساند: کاویدن یا mining. کاوشگران بیتکوین به نوعی هم حافظ دفتر کل هستند و هم بسطدهنده موجودی پول مجازی. چرخش داستانی دیگر این است که سیستم بیتکوین اطمینان مییابد که موجودی پول بهتدریج گسترش مییابد. در حال حاضر، بیشترین تعداد بیتکوینهای قابل کاوش، 25 بیتکوین در هر ده دقیقه است. این شبیه یک مسابقه ریاضیات جهانی است که در هر ساعت شش بار بازآرایی میشود. در کل 21 میلیون بیتکوین موجود است و نیمی از این مقدار در چرخه است. آخرین آنها هم در کوتاهترین زمان ممکن تا سال 2140 کاوش خواهد شد.
هواخواهان بیتکوین با چنان تعصبی نوسانات ارزش بیتکوین را زیر نظر میگیرند که بهطور معمول در طرفداران فوتبال دیده میشود. ارزهای جایگزین دیگر نیز با حمایت بیدریغ سرمایهگذاران بهوجود میآیند و همزمان هواخواهان، درباره پول فارغ از نظارت دولتی خیالپردازی میکنند.
حل معماهای ناکاموتو (همانند جستوجوی اعداد به شدت طولانی در یک انبار کاه دیجیتال) در ابتدا آسان بود. کاوشگران برای تکمیل محاسبهها از لپتاپها و دسکتاپهای استاندارد استفاده و بیتکوینهای خود را دریافت میکردند. پول در حجمهای کوچک و زیر سایه ابهام مبادله میشد. این سیستم بهعنوان روشی برای پرداخت در بازار سیاه آنلاین (Silk Road) محبوب شده بود که بازاری برای مواد مخدر است. همچنین، توجه شرکای مشهوری همچون کامرون و تایلر وینکلواس، برادران دوقلو و رقبای قانونی مارک زوکربرگ، را جلب کرده بود. این روش برای یک سایت همسانگزینی، یک کافه در هلند و شرکت Virgin Galactic متعلق به ریچارد برنسون، بهعنوان یک روش پرداخت مورد قبول واقع شد. در حال حاضر، یک خودپرداز بیتکوین در ونکوور موجود است و یکی دیگر نیز در هنگکنگ افتتاح خواهد شد.
با افزایش توجهها به این پول به تعداد کاوشگران نیز افزوده شد. اما از آنجا که معماهای ناکاموتو طوری طراحی شدهاند که با گذشت زمان پیچیدهتر میشوند، حل آنها نیز به تجهیزات کامپیوتری قدرتمندتری نیاز دارد. این یک ترفند مبتکرانه است، همانند یک مکعب روبیک که هر چه افراد بیشتری درگیر حل آن شوند، پیچیدهتر میشود.
با فرا رسیدن سال 2010 حل معماها برای دسکتاپهای معمولی بیش از حد پیچیده شد. در این زمان کاوشگران به سیستمهایی قدرتمند با پردازشگرهای گرافیکی سریع نیاز داشتند که به طور معمول برای بازیهای سنگین یا پژوهشهای علمی دشوار کاربرد دارند. یا اینکه باید مسئله را در آن واحد میان چندین کامپیوتر توزیع میکردند.
مشخص نیست که مخترع بیتکوین که در اواسط سال 2010 در فضای مجازی ناپدید شد، آیا میتوانست آنچه را که سال گذشته رخ داد، پیشبینی کند یا خیر. با جهش بهای هر سکه از صد دلار در ماه ژوئیه به دویست دلار در ماه اکتبر و بیش از هزار دلار در ابتدای سال جاری، ارزش بیت کوین به حد انفجار رسید. پل کراگمن اقتصاددان، در میان منتقدان بسیار این پدیده قرار دارد که براساس تجربههای تاریخی منتقد این سیستم است. او معتقد است که جنون آخر در این سیستم همانند تب لاله در آلمان در قرن هفدهم است. اما، در هر صورت کاوشگران در صحنه حاضر شدند. صنعت سازندگان ریزپردازنده نیز با پیشرفت سریع در خدمت آنها بود. فارغ از سرنوشت بیتکوین، به احتمال یکی از پیآمدهای مسابقه کاوشگری، تراشههای سریعتر خواهد بود.
کاوش
در ماه ژوئیه سال 2013 یک فرد ناشناس با نام مستعار بیتفیوری طرح تراشهای را پیشنهاد داد که بهطور اختصاصی برای حل مسئله کاوش بیتکوین طراحی شده بود. اطلاعات اندکی درباره بیتفیوری در دسترس است، اما مشارکتکنندگان میگویند او یک اوکراینی باهوش است که اکنون در روسیه زندگی میکند و خود مهندسی ریزپردازندهها را یاد گرفته و تراشه خود را در میز آشپزخانهاش طراحی کرده است.
دیو کارلسونِ کارآفرین از سیاتل میگوید که برای نخستینبار بیتفیوری را در یک انجمن آنلاین مختص بیتکوین ملاقات کرده است. کارلسون و بیتفیوری با پشتیبانی یک سرمایهگذار لهستانی شرکتی را با نام MegaBigPower تأسیس کردند که فروشنده کامپیوترهایی بر مبنای تراشههای بیتفیوری است و قیمت هر کدام از آنها یازده هزار دلار است. کارلسون ادعا میکند که هیچگاه شریکش را از نزدیک دیدار نکرده، اما یک رابطه مجازی و پرانرژی کاری میان آنها شکل گرفته است. کارلسون میگوید: «ما یک جلسه با اسکایپ داشتیم که به مدت دو ماه هرگز قطع نشد، همانند یک اتاق جنگ بود.»
کارلسون همچنین چیزی را میگرداند که به گفته او بزرگترین معدن بیتکوین در امریکای شمالی است؛ مجموعهای از تجهیزات که بیتفیوری آنها را طراحی کرده و گردآورده است. داخل این مجموعه که شمال غرب دریای آرام است (او سعی میکند مکان دقیق آن را ناشناخته نگه دارد) کامپیوترهای بیتکوین ردیف شدهاند و روی پایههای ارزانقیمت فلزی قرار گرفتهاند. فنهای صنعتی در زمین، انبار دستگاهها را خنک نگه میدارند. به گفته کارلسون، او در هر روز صد تا سیصد بیتکوین تولید میکند و آنها را از دست نمیدهد، زیرا اعتقاد دارد ارزش بیتکوین فقط افزایش مییابد.
رازآمیزترین شرکت نوپا در زمینه کاوشگری بیتکوین، شرکت 21e6 در دره سیلیکون است. نام این شرکت به نشانهگذاری علمی برای 21 میلیون اشاره دارد؛ یعنی حداکثر تعداد بیتکوینها. طبق اسناد رسمی، این شرکت پنج میلیون دلار سرمایه جذب کرده است تا سریعترین تراشه کاوشگری در دنیا را بسازد.
کارلسون قصد دارد مجموعه پیچیده بیتفیوری را به دیگر مشتاقان بیتکوین بفروشد، با قیمتی تا یک میلیون دلار برای معدنی که میتواند روزی 150 هزار دلار بیتکوین تولید کند. او به این پول احتیاج دارد. او هنوز در حال جبران مالی سرمایهگذاری قبلیاش است؛ یک شرکت تبلیغاتی که ورشکست شد و چنان نیازمند پول است که ممکن است خانهاش را از دست بدهد. با این حال، باز هم حاضر نیست موجودیاش از بیتکوین را بفروشد. او میگوید: «من سوار بر این موج بیتکوین هستم.»
ادواردو دِکاسترو HashFast Technologies را اداره میکند؛ یک شرکت تازهتأسیس کاوشگری در اوایل 2013 است. او نیز در حالی که در ماه سپتامبر در کافهای در ماونتین ویو نشسته نشانههای تبآلود را نمایش میدهد: او شب گذشته یک آتشسوزی در خانهاش داشته است که فقط وقتی با بیاهمیتی به آن اشاره میکند که درباره بانداژ دور صورت و بازوهایش از او پرسیده میشود. شرکت او قصد دارد کامپیوترهای پرقدرت و ویژهای را طراحی و تولید کند و به کاوشگران بیتکوین بفروشد. در قلب کامپیوترهای HashFast و شرکتهای تازهتأسیس مشابه مانند KnCMiner و Butterfly Labs تراشهای موجود است با نام ASIC (سرنام Application Specific Integrated Circuit). این تراشه بر خلاف تراشههای اینتل یا آرم یک عمل واحد را بهخوبی انجام میدهد. ممکن است یک شرکت امنیتی از ASIC برای افزایش سرعت رمزنگاری داده استفاده کند. اما برای سازندگان ابزارهای کاوش بیتکوین، هدف ساختن تراشهای است که بهطور خاص و دقیق برای حل الگوریتمهای ناکاموتو طراحی شدهاند. دِکاسترو میگوید: «هفتاد هزار پردازنده از سریعترین تراشههای اینتل برای برابری با یک تراشه ما لازم است.»
شکل 2: دِکاسترو (چپ) و باربِر هشفست، سازندگان تجهیزات بیتکوین کاوی.
یک شرکت معمولی برای طراحی و تولید چنین تراشهای به یک سال یا 18 ماه زمان نیاز دارد. دِکاسترو و شریکش، سایمن باربر، مهندس سابق مرکز تحقیقات پالو آلتو، سعی کردند این کار را طی چند ماه انجام دهند. آنها 20 مهندس و مشاور را استخدام کردند و چند هفته را در دفترهای یک شرکت مشاور طراحی تراشه گذراندند. هزینه این سرویسها به میلیونها دلار رسید، اگرچه شرکت هشفست فقط ششصد هزار دلار از دوستان و آشنایان جمع کرده بود به گفته دِکاسترو بعضی اعضای خانواده از سرمایهگذاری در آنچه «پول مونوپولی» خواندند امتناع ورزیدند. شرکای هشفست با پیشفروش تجهیزات کاوشگری تا ارزش 15 میلیون دلار بقیه سرمایه را جور کردند، آن هم بدون یک نمونه اولیه از محصول. البته طبیعی است که شرکت پول پرداختی را در قالب بیتکوین دریافت کرد.
حرکتی مخاطرهآمیز بود. برای مثال، مشتریها میتوانستند برابر با پنج هزار دلار پول برای دستگاه هشفست پرداخت کنند. با سهبرابر شدن بهای بیتکوین در سال جاری آنها در یافتند که در واقع 15 هزار دلار پرداختهاند. بدتر آنکه ارزش رو به افزایش بیتکوین توجه بیشتری را به کاوشگری جلب کرد که این اتفاق موجب شلوغتر شدن این حوزه و در نهایت کاهش شانس حل معماها شد. دِکاسترو اطمینان دارد که کامپیوترهایش همچنان برای مشتریها سودساز خواهند بود و با خوشبینی راهبرد خود را اینگونه معرفی میکند: «نشانهگیری ماشین بهطور مستقیم به سوی بزرگترین دیواری که میتوانیم پیدا کنیم و به هدف بزنیم.» هشفست عرضه سیستمهای خود را تا آخر سال گذشته وعده داده بود اما نتوانست فوراً به وعدهاش عمل کند. دِکاسترو همچنان خوشبین است و اشاره میکند که اگر چه تولید به تعویق افتاده است به عرضه دستگاهها نزدیکاند. این شرکت همزمان با مشتریهای خشمگین، درخواستهای استرداد، شکایتهای مداوم درباره وضعیت ارزش بیتکوین و تهدیدهای قانونی مواجه است.
شکل 3: کارلسن تجهیزات کاوشگری بیتکوین میفروشد و خودش نیز عملیات بیتکوینکاوی را دارد.
در ماه آگوست شرکت کوینترا واقع در آستین تگزاس دو کامپیوتر بهینهشده برای کاوش بیتکوین را معرفی کرد که GoldStrike و TerraMiner نام دارند. تا به حال این شرکت 20 میلیون دلار از طریق پیشفروش کسب کرده است. راوی آینگار، یک طراح تراشه کهنهکار، این شرکت نوپا را میگرداند. آینگار در شرکتهایی همچون اینتل، انویدیا، کوالکام و این اواخر سامسونگ کار کرده که در مورد آخرین گروهی را برای توسعه تراشه مخصوص تلفنها و تبلتهای شرکت راهبری کرده است. آینگار پس از شنیدن درباره بیتکوین از کار خود استعفا داد تا از شرکتهای نوپای دیگر در زمینه کاوش بیتکوین پیشی بگیرد. او اینتل، آیبیام، اپل، سامسونگ و دیگر شرکتهای بزرگی که در حوزه کسبوکار تراشهسازی نقشی داشتهاند، سالها زیر نظر گرفته است. آینگار میگوید: «هیچ پیکاری در تاریخ صنعت تراشهسازی به این یکی حتی نزدیک هم نمیشود.» رازآمیزترین شرکت نوپا در زمینه کاوشگری بیتکوین، شرکت 21e6 در دره سیلیکون است. نام این شرکت به نشانهگذاری علمی برای 21 میلیون اشاره دارد؛ یعنی حداکثر تعداد بیتکوینها. طبق اسناد رسمی، این شرکت پنج میلیون دلار سرمایه جذب کرده است تا سریعترین تراشه کاوشگری در دنیا را بسازد. این نامها در میان سرمایهگذاران به چشم میخورد: دوقولوهای وینکلواس، مارک اندرسِن و شرکت سرمایهگذاری مخاطرهآمیزش اندرسن هاروویتز، حامی اولیه شرکت تسلا بیل لی، عضو مافیایی پیپل دیوید ساکس و ناوال راویکنت بنیانگذار AngelList که شبکهای اجتماعی مخصوص سرمایهگذاران و کارآفرینان است.
بالاجی سرینیواسان، مدرس سابق دانشگاه استنفورد، از بنیانگذاران 21e6 است. او همچنین مؤسس یک کلوپ بیتکوین در استنفورد برای دانشجویان و استادان است و در ابتدای سال جاری به شرکای اندرسن هاروویتز پیوست. نام او وقتی بر سر زبانها افتاد که در ماه اکتبر در یک فروم صنعتی اظهار داشت که دره سیلیکون از ایالات متحده مستقل میشود. او اکنون ادعا میکند که نقل قول اشتباه از او بازگو شده است و منظورش فقط این بوده که فناوریهای داغ باید اجتماعات اینترنتی مخصوص خود را تشکیل دهند. او بهتازگی در یک پست در بلاگ خود به دنیای مستقلی اشاره میکند که ایدهآل اوست و مینویسد: «جایی که استفاده کردن از گوگل گلس عادی شده است، قانون، خودروهای خودران و پیکهای پرنده (Delivery Drones) را محدود نمیکند؛ جایی که بتوان فناوریهای نوین را تجربه و آزمایش کرد بدون اینکه اختلال خاصی برای دیگران ایجاد شود.» سرینیواسان معتقد است که بیتکوین برای تشکیل چنان دنیایی مفید خواهد بود. او در یک مصاحبه این واحد پولی را «قطعه گمشده اینترنت» مینامد که تراکنشها را تسهیل خواهد کرد. با این حال به هنگام پرسش درباره 21e6، سکوت میکند. در اینجا نماینده شرکت در مصاحبه دخالت میکند و اظهار میدارد که شرکت در نهان به سر میبرد. افراد آشنا با 21e6 که خواستهاند نامی از آنها برده نشود، چون اجازه صحبت ندارند، اظهار داشتهاند که شرکت قصد دارد کامپیوترهای فوق سریع را بهعنوان نوعی صندوق تأمینی برای خود نگه دارد. شرکت قصد دارد بزرگترین معدن بیتکوین را بسازد؛ یک دستگاه چاپ پول مجازی.
رؤیای ساخت سیستمی آزاد
پروژههای کاوش فوقالعادهای مانند 21e6 هر گونه امکان و خطر حساسیت آزادیخواهانهای که در زیر بیتکوین خوابیده است، از بین میبرد. از نظر هشفست و دیگر کاوشگران سعی در کنترل بازار با موفقترین واحد پولی مجازی حرکتی شرارتبار است. معتقدان راستین بیتکوین به شما خواهند گفت دغدغه آنها فقط پول نیست. آنها رؤیای ساخت سیستمی آزاد از گرایشهای محدود دولتها یا سرمایهداران را در سر میپرورانند؛ سیستمی که به افراد اجازه میدهد با آزادی بیشتری سرمایه خود را کنترل کنند، چه هدف دوری از هزینههای کارت اعتباری باشد، چه خرید ناشناس یا گریز از دولتهای کنترلگر.
هراس اصلی این است که شرکتی با سرمایه عظیم که چنان رؤیاهایی هم در سر ندارد، صاحب قدرت بزرگ محاسباتی برای کنترل بازار شود و کاوشگران شخصی را حذف کند. این اتفاق ممکن است همین حالا در حال وقوع باشد؛ سایتهایی همچون Bitcoin Watch که کل قدرت محاسباتی کاوشگران را ردگیری میکند، شروع به نمایش قدرتهای پرظرفیت بزرگ و مرموز کرده است.
حتی برخی از کارآفرینان بیتکوین عقیده دارند که کاوشگری به یک بازی شیادانه تبدیل شده است. ارزام، تاجر سابق Goldman Sachs و یکی از مؤسسان کوینبیس است. کوینبیس یک شرکت نوپا است که یک نرمافزار کیف پول میسازد (به مقاله «دو روی سکه بیتکوین» در همین پرونده رجوع کنید). این نرمافزار به افراد اجازه میدهد بیتکوینهای خود را معامله و ذخیره کنند. این شرکت بهتازگی 25 میلیون دلار سرمایه مخاطرهآمیز جذب کرده است. ارزام به بیتکوین اعتقاد دارد، اما درباره بعضی سرمایهداران کاوشگر بدبین است. او میگوید: «این یک مد زودگذر است که بهزودی از بین میرود، اگر هماکنون نمرده باشد.» اما به گفته او این پایانی نیست که در انتظار کاوشگران مستقل است. به عقیده او نسل بعدی کاوشگران از کامپیوترهای خود به دلایل ایدئولوژیک در این زمینه بهره خواهند برد (برای پشتیبانی واحد پولی و یک انرژی مختلکننده در نظام مالی جهانی) حتی اگر این کار سودی نداشته باشد.
کریس لارسِن، مدیرعامل شرکت Ripple Labs، یک واحد پولی مجازی با نام Ripple معرفی کرده است. این واحد پولی شبیه به بیتکوین است، اما بدون کاوشگری (شرکت بهتدریج سود این واحد پولی را به پشتیبانان عرضه میکند). لارسن میگوید: «کاوشگری قرار بود یک چیز دموکراتیک باشد، اما اکنون فقط برای سرآمدان یک قشر خاص در دسترس است. انبوهی از مهندسان بااستعداد در حال جذب سرمایه برای تجهیزات کاوشگری هستند که مردمان عادی نمیتوانند با آن رقابت کنند.»
برای ایدهآلگرایانی که هنوز غرق شرکتهای نوپای سرمایهدار نشدهاند هنوز هم پیوستن به جمع جویندگان بیتکوین ممکن است، آن هم با اضافه کردن قدرت پردازشی به مجموعه توزیعشدهای از پردازندهها. Craigslist پر است از کاوشگرانی که تجهیزات قدیمی خود را برای فروش گذاشتهاند؛ تجهیزاتی که حدود 250 دلار قیمت دارند و اغلب هم بیاثر هستند. سایتهای محاسبهای مانند BitcoinX به کاوشگران اجازه میدهند با توجه به سرعت پردازنده خود، نرخ تبادل بیتکوین در حال حاضر، هزینههای برق و متغیرهای دیگر دریابند که آیا سرمایهگذاری مالی آنها منطقی است یا خیر. بیشتر این محاسبهگرها توصیه میکنند که حتی کاوشگرانی با دستگاههای تخصصی قدیمیتر هم تا وقتی بهای بیتکوین بالای هفتصد دلار باشد میتوانند به مقداری سود برسند. اعضای گروههای کاوشگر نیز بر اساس میزان کاری که در گروه انجام دادهاند، سود دریافت میکنند.
این در اصل همان قراری است که فلیکینگر با Give Me Coins گذاشته است. این اجتماع چندین عضو در دنیا دارد و هر چند روز یک بار موفق به کشف بیتکوین میشود. فلیکینگر درباره ناپایداری بهای بیتکوین نگران است. پس از آنکه پکن اعلام کرد کار روی کاوشگری این واحد پولی را در چین قدغن میکند، بهای بیتکوین 20 درصد کاهش داشت. اما در ماه ژانویه پس از آنکه شرکت بازیسازی Zynga اعلام کرد بیتکوین را از کاربران خود قبول میکند، دوباره بهای بیتکوین به هزار دلار رسید. او همچنین از دست شیادان کلافه است؛ شیادانی که تعداد آنها کم هم نیست. او بهتازگی به یک نفر در Craigslist 14 هزار دلار بابت دو دستگاه پرداخت کرده است که هیچوقت به دستش نرسید. فیلکینگز حالا مراقب چنین کلاهبردارانی است. او میگوید: «اگر من ببینم کسی چنین کارهایی میکند به دیگران اخطار میدهم. من سهم خودم را انجام دادهام.» با این حال او همچنان به کاوشگری ادامه میدهد؛ به دستگاههایش میرسد، دمای تراشههایش را در مرز 73.5 درجه نگه میدارد و برای خود یادداشتهای الهامبخش مینویسد. او میگوید: «من کاملاً درک نمیکنم که بیتکوین چگونه کار میکند؛ اما بعد میبینم که مالی سایروس را هم کاملاً درک نمیکنم.»
ماهنامه شبکه را از کجا تهیه کنیم؟
ماهنامه شبکه را میتوانید از کتابخانههای عمومی سراسر کشور و نیز از دکههای روزنامهفروشی تهیه نمائید.
ثبت اشتراک نسخه کاغذی ماهنامه شبکه
ثبت اشتراک نسخه آنلاین
کتاب الکترونیک +Network راهنمای شبکهها
- برای دانلود تنها کتاب کامل ترجمه فارسی +Network اینجا کلیک کنید.
کتاب الکترونیک دوره مقدماتی آموزش پایتون
- اگر قصد یادگیری برنامهنویسی را دارید ولی هیچ پیشزمینهای ندارید اینجا کلیک کنید.
نظر شما چیست؟